ایجاد و توسعه روز افزون مؤسسات بزرگ تولیدی و بازرگانی از خصوصیات بارز عصر ما است. وجود اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه رکن اصلی پاسخگویی وتصمیم گیری های اقتصادی آگاهانه است. صاحبان سرمایه، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان برای تصمیم گیری در زمینه خرید، فروش و نگهداری سهام، اعطای وام و دیگر تصمیم های اقتصادی مهم به اطلاعات مالی مربوط و قابل فهم نیاز دارند. اطلاعات مالی و گزارشگری سالیانه یک واحد انتفاعی، جزء اساسی ترین اطلاعاتی هستند که شالوده بسیاری از تصمیم گیری های سرمایه گذاران و قضاوت های استفاده کنندگان را تشکیل می دهند. نقش اصلی گزارشگری مالی، انتقال اثربخش اطلاعات به افراد برون سازمانی به روشی معتبر و به موقع است، که این امر در سایه شفافیت گزارشگری و افشا با کیفیت اطلاعات مالی تحقق می یابد. مطالعات گذشته نشان می دهد شفافیت و کیفیت افشای اطلاعات مالی واحدهای اقتصادی ، تاثیرات مهمی بر استراتژی های سرمایه گذاران گذاشته است.
در این تحقیق ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران بررسی می شود. در این فصل از تحقیق تلاش شده است که کلیات تحقیق شامل مسأله، هدف، فرضیه ها و روش تحقیق، جامعه آماری و واژگان کلیدی تحقیق ارائه گردد.
2-1 تاریخچه مطالعاتی
هر تحقیقگری باید پیش از اقدام به تحقیق از تلاشهای علمی انجام شده در مورد موضوع تحقیق خود آگاهی کافی پیدا کند و از زمینهها، روشها، دیدگاهها، و نتایج اقدامات انجام شده اطلاع داشته و از آن استفاده کند.
بر همین اساس بخش مذكور را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم نموده و پس از بررسی نمونه تحقیقهای انجام شده در داخل كشور به بررسی موضوعات مرتبط با تحقیق در خارج از كشور می پردازیم.
افزایش نیاز سرمایه گذاران به استفاده ی از گزارش های ارائه شده توسط شرکت ها باعث گردیده است که از دهه ی 1960 تاکنون تحقیق های زیادی پیرامون افشا و کیفیت گزارشگری انجام پذیرد که در ادامه به تحقیق های صورت گرفته ی داخلی و خارجی اشاره می شود . ناگفته نماند تحقیق های صورت گرفته در این مقوله پیرامون دو جنبه می باشد : تحقیق های تئوریک انجام شده توسط صاحب نظران حوزه ی تئوری افشا که فاقد شواهد تجربی می باشد و تحقیق های عملی انجام گرفته توسط محققین به استناد داده ها و شواهد تجربی شرکتها. در ابتدا به تحقیق های صورت گرفته در خارج از کشور پرداخته می شود؛ در این خصوص قابل ذکر است تحقیق های مزبور به ترتیب اهمیت و میزان مربوط بودن با موضوع تحقیق حاضر ارائه خواهد شد.
همانطوری که در بالا اشاره شد رفتار افشای اطلاعات حسابداری، حداقل از دهه 1960 میلادی مورد توجه محققان قرار گرفته است. از دیدگاه تحقیق حاضر، تحقیقات مربوط به افشا را میتوان به دو گروه تقسیم كرد. گروه اول تحقیقات پرسشنامهای است كه طی آن، محققان بدلیل فقدان شاخصهای افشا در جامعه آماری خود، شاخصهایی را برای رتبهبندی موارد افشا، طراحی و آزمونهای آماری مربوط به رتبهبندی افشا را اجرا كردهاند. تحقیقات سرف (1961)[3]، سینگوی و دسای(1971) [4]، بازبی (1974) [5] نشان میدهد كه
استفادهكنندگان صورتهای مالی برای موارد افشا، ارزشهای متفاوتی قائل هستند.
در گروه دوم از تحقیقات مزبور، برای اندازهگیری میزان اطلاعاتی كه افشای آنها در گزارشهای سالانه، اجباری یا اختیاری بوده و یا مجموع آنها، از نوعی شاخص استفاده شده است. تحقیقات كوك (1992) [6] و والاس و همكاران نمونههایی از گروه دوم میباشند (ثقفی و رضا زاده، 1382، ص 24)5.
بیان مسأله تحقیق
در دهه های اخیر، كفایت افشاء و شفافیت گزارشگری تأثیرات مهمی بر استراتژیهای سرمایهگذاران داشته است. امروزه توسعه اقتصادی بر پایه دسترسی به منابع مالی برای سرمایهگذاران استوار است. افزایش روزافزون تحقیقات در این حوزه نشان میدهد كه كیفیت اطلاعات مالی شركتها جزو عوامل اساسی تأثیرگذار بر تصمیمات سرمایهگذاران میباشد. تصمیم سرمایهگذاران درخصوص سرمایهگذاری، به نوبه خود به وجود گزارشگری مالی مناسب بستگی دارد. گزارشگری مالی تخصیص منابع سرمایه در یک شركت تجاری و قابلیت سوددهی آن را افشاء می کند، بنابراین افشای كامل اطلاعات مالی برای استفادهكنندگان از صورتهای مالی، امری ضروری بشمار میرود، ضمن آنكه عدم افشای كامل اطلاعات در گزارشهای مالی گمراهی استفادهكنندگان را در پی خواهد داشت. بدیهی است اصل افشاء بعنوان یكی از اصول حسابداری، كلیه واقعیتهای بااهمیت و مربوط در رابطه با رویدادها و فعالیتهای تجاری را بیان می کند. افشای كافی، افشای مناسب و افشای كامل، اصطلاحاتی است كه در كتب و مقالات حسابداری و حسابرسی برای توصیف افشا مورد استفاده قرار گرفتهاند، اما متداولترین نظریه درخصوص افشاء، افشای كافی میباشد كه حاكی از حداقل افشای مورد نیاز است. افشای مناسب بر برخورد یكسان با كلیه استفادهكنندگان بالقوه درخصوص افشای اطلاعات مالی دلالت می کند. ارائه كلیه اطلاعات به گونهای كه تصویر كاملی از فعالیتها و رویدادهای مالی واحد تجاری را بیان نماید حاكی از افشای كامل میباشد. اگرچه ضروری است صورتهای مالی بنحو كافی افشاء شود اما نباید حاوی اطلاعات بیش از حد و بیاهمیت باشد زیرا ممكن است توجه استفادهكنندگان صورتهای مالی به اطلاعات جزئی و كماهمیت معطوف و درنتیجه رویدادها و عملیات بااهمیت نادیده گرفته شود(عالی ور، 1375،104)3.
اگرچه افشای كافی در گزارشهای سالانه نقش اساسی در تصمیمگیریهای صحیح و آگاهانه گروه های مختلف بخصوص سرمایهگذاران دارد. اما تحقیقات انجام شده در كشورهای مختلف بعضاً نشان داده است كه واحدهای اقتصادی بدون فشارهای دولت و الزامات قانونی و حرفهای، تمایلی به افشای كافی اطلاعات مالی ندارند. در این راستا، قانون جدید بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذرماه 1384 نیز با توجه بسیار به مباحث افشا کافی، شفافیت و اطلاع رسانی همراه بوده به گونه ای كه فصل پنجم این قانون مشتمل بر 6 ماده و دو تبصره به اطلاع رسانی در بازارهای اولیه و ثانویه اختصاص یافته است. لذا مساله اساسی این تحقیق، بررسی رابطه بین میزان افشاء در صورتهای مالی شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با نسبتهای متداول فعالیت (شاخصهای استفاده از داراییها) میباشد.
در این تحقیق، باتوجه به موضوع آن كه “بررسی رابطه نسبتهای فعالیت شركتها با سطح افشای اطلاعات در صورتهای مالی شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” است سعی میشود تا رابطه بین میزان افشاء در گزارشگری مالی شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با متداولترین نسبتهای فعالیت (شاخصهای استفاده از داراییها) یعنی نسبت فروش به سرمایه در گردش، نسبت فروش به داراییهای ثابت ، نسبت فروش به كل داراییها و نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام (ارزش ویژه) مورد بررسی قرار گیرد.
با توسعه نوآوریهای جدید در رابطه با بهبود مداوم در سه دهه اخیر، نقش حسابداران از اندازهگیری و گزارشگری فعالیتهای واحد تجاری به همكاری در علم مدیریت و بازاریابی، مالی و سایر حرفههایی كه نوآوریهای مدیریت مدرن را به كار میبرند گسترش یافته است. برخی از نوآوریها شامل هزینهیابی بر مبنای هدف، هزینه یابی بر مبنای فعالیت، مدیریت بر مبنای فعالیت، ارزیابی متوازن، شش سیگما و تولید انبوه بر اساس سفارش مشتری است. شركتها اكنون از عصر رقابت صنعتی به عصر رقابت اطلاعات گام نهاده اند. در عصر صنعتی، سیستمهای مالی در شركتها توسعه مییافت تا سرمایه مالی و فیزیكی به صورت كارا تخصیص یابد و تحت كنترل قرار گیرد. معیارهای مالی مانند سود عملیاتی و بازده سرمایه میتوانند اثر بخشی و كارایی بخشهای عملیاتی، كه از سرمایه مالی و فیزیكی برای خلق ارزش استفاده میكنند،را ارزیابی كنند. در عصر اطلاعات بسیاری از فرضیات اساسی عصر رقابت كنار گذاشته شده است. شركتها دیگر نمیتوانند تنها با استقرار تكنولوژی جدید مدیریت بهتر داراییها و بدهیهای مالی، مزیت رقابتی بادوام به دست آورند. در عصر اطلاعات شركتها چه تولیدی و چه خدماتی نیاز به تواناییهای جدید برای موفقیت دارند. توانایی شركت در بهره برداری از داراییهای نامشهود بسیار مهمتر از مدیریت داراییهای مشهود و فیزیكی است. داراییهای نامشهود شركتها را قادر میسازد تا ارتباط با مشتریان را توسعه داده و با ارائه مؤثر و كارای خدمات، وفاداری مشتریان موجود را حفظ كرده و مشتریان جدید جذب نمایند. و از جمله معیارهای غیر مالی كه در بسیاری از تحقیقات رابطه آن بر معیارهای مالی مورد بررسی قرار گرفته است، رضایتمندی مشتریان میباشد. در فصل اول پس از بیان مسأله تحقیق به اهمیت و ضرورت تحقیق اشاره شده و همچنین اهداف تحقیق را بیان میكنیم و چارچوب نظری تحقیق كه بیان اصلی طرح سؤال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تبیینی و فرضیات تحقیق نیز اشاره گردیده است و در ادامه تاریخچه تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان این فصل متغیرهای عملیاتی تحقیق و تعاریف واژها و اصطلاحات آمده است.
2-1 بیان مساله تحقیق
اهمیت معیارهای غیر مالی بر سنجش عملكرد مالی شركتها و واحدهای گوناگون شركتها و تأثیر معیارهای غیر مالی بر معیارهای مالی و تحقیقاتی که در گذشته صورت پذیرفته است نشان دهنده شواهدی در رابطه با ارتباط رضایتمندی مشتریان و عملکرد های مالی آتی می باشد. چندین تحقیق و بررسی صورت پذیرفته که نشان دهنده ارتباط مثبت بین رضایتمندی مشتریان و عملکردهای مالی آتی بوده است. در حالی که دیگر تحقیقات و بررسیها نشان دادند که تاثیر مالی رضایتمندی مشتریان در صنایع و شرکتها متفاوت و مختلف است. با توجه به رقابت بوجود آمده در میان شرکتهای بیمه در صورت عدم شناخت عوامل مؤثر بر درآمدها، گاه این شرکتها با کاهش در آمدها روبرو می شوند که بعضاً ممکن است کیان شرکت را به خطر بیندازد. چنانچه بیمه گر در ارزیابی عوامل ناموفق باشد، امکان از دست دادن درآمدهای فعلی و حتی درآمدهای آتی وجود دارد. از جمله این موارد اینکه شرکتهای بیمه گر با از دست دادن قراردادها و بیمه شدگان فعلی خود مجبور به جبران ظرفیت خالی بوجود آمده می باشد، این موضوع به دو صورت بر درآمد این شرکتها تاثیر می گذارد اول اینکه این شرکتها مجبور می شوند جهت بدست آوردن بیمه شدگان جدید و درآمدهای جدید درصدی از درآمد خود را بعنوان حقالزحمه نمایندگان بابت بازاریابی بپردازند. و دوم اینکه بعضاً جهت پوشش خلاء بوجود آمده مجبور به پذیرش قراردادهای بیمه ای جدید با درآمد کم و تعهدات زیاد می شوند. اما با عدم شناخت عوامل مؤثر گاهی این شرکتها با شرایط خاصی روبرو می شوند که ممکن است کیان شرکت را به خطر بیندازد. از سویی دیگر در شرایط رقابتی بوجود آمده شرکتها می توانند نسبت به جذب بیمه شدگان جدید اقدام نموده و موجب افزایش درآمد خویش و پیشرفت صنعت بیمه در کشور شوند که این امر با شناخت این عوامل میسر خواهد شد. در این تحقیق از منظر بیمهگزار و مشتری به آن نگاه میشود چرا که بیمهگزار یکی از عوامل مهمی است که جنبههای مختلف شرکت بیمه را تحت تاثیر قرار
میدهد. به بیان دیگر بیمهگزار علت اصلی تشیکل و ادامه فعالیت یک شرکت بیمه میباشد. از اینرو توجه و شناخت نسبت به نیاز و خواستههای وی بسیار مهم و ضروی است. اینکه بیمهگزار چه جنبههایی از خدمات و امکانات شرکت را مورد توجه قرار داده و بوسیله آنها شرکت را ارزیابی میکند؟ خواسته و توقعات وی چیست؟ آیا رضایتمندی بیمهگزار بر درآمد شركت بیمه مكمل مؤثر است؟ رضایت بیمه گزار تابع چه عوامل است؟ خدمات بیمه چگونه، کی و کجا بایستی ارائه شوند تا رضایت وی بدست آید؟ آیا شرکتهای بیمه محصول بیمه ای مطلوب و مورد نظر بیمه گزار را ارائه داده اند؟ بیمه گر چگونه می تواند با برآورد کردن احتیاجات بیمه شده درآمدهای فعلی را حفظ کند؟ چگونه می تواند درصدد درآمدهای جدید باشد؟ بنابراین در این تحقیق ما بدنبال شناسایی رابطه متغیرهای رضایت بیمه گزار و درآمد شرکت بیمه خواهیم بود که تحت عنوان «تبیین رابطه رضایت بیمهگزاران و درآمد شرکتهای بیمه مکمل درمان» مورد بحث قرار خواهد گرفت. در شرکت مورد بررسی از سال 1387تغییرات درآمد باعث بروز مسائلی در شرکت گردید که در سال 1388با توجه به کاهش چشمگیر درآمد این موضوع به تعدیلات نیرو و بازنگری در سیاستهای مالی شرکت شد.
3-1 تاریخچه مطالعاتی
«كلارا اكسیالینگ چن» (2008) در مقاله خود با عنوان «كاركرد های درآمدی رضایتمندی سرمایه گذاران در شركتهای بیمه درمان» به بررسی عوامل رضایتمندی سه گروه از سرمایه گذاران در شركتهای بیمه درمان پرداخته است كه این سه گروه عبارت است از 1-بیمهگزارانی كه طرحهای بیمه را برای كارمندان و كارگران خود خریداری میكنند 2-بیمارانی كه از طرحهای بیمه ای استفاده میكنند 3. پزشكانی كه ارائه دهنده خدمات پزشكی میباشند .ایشان با بهره گرفتن از دادهها و اطلاعات بدست آمده در مورد رضایتمندی گروههای مختلف سرمایه گذار به این نتیجه رسیده است كه سنجش و اندازه گیری میزان رضایتمندی دارای چندین بعد است و درآمدها و عائدیهای آتی هم در ارتباط مثبت با این رضایتمندی میباشد( اكسیالینگ چن،2008) [1].
نتایج پژوهش اندرسون و همكاران[2] در شركتهای تولیدی و خدماتی نشان داد كه (1) در شركتهای تولیدی رضایت مشتریان منجر به بهبود بهره وری میشود. (2) در شركتهای خدماتی یک رابطه كاملا متقابل و مثبت بین رضایت مشتری وافزایش میزان فروش و بازده بالا دارد (آذر،1388، ص28)2.
«بنكر و ماشرولا» به بررسی نقش معیارهای غیر مالی بر عملكرد آتی فروشگاههای زنجیرهای در شرایط رقابتی پرداختند. آنها در این تحقیق برای ارزیابی عملكرد هر فروشگاه از شاخص سود عملیاتی و درآمد استفاده نمودند. نتایج تحقیق نشان داد كه رابطه ای قوی و مثبت بین رضایت مشتریان و رضایت كاركنان با عملكرد هر فروشگاه وجود دارد، به طوری كه در صورت پایین بودن رضایت مشتریان و كاركنان احتمال بسته شدن فروشگاه در سطح بالایی قرار دارد (بنكر و ماشرولا،2007،ص763) 3.
«كپلن و نورتون[3]» با انجام یک پروژه تحقیقاتی در باره ارزیابی عملكرد در دوازده شركت كه یک سال به طول انجامید، “ارزیابی متوازن” را به عنوان مجموعه ای از معیارها، كه بررسی سریع ولی جامع واحد تجاری را برای مدیران ارشد امكان پذیر میكرد، برنامهریزی و ایجاد كردند. آنها با بیان اینكه معیارهای حسابداری مالی سنتی مانند بازده سرمایه گذاری و سود هرسهم ممكن است درباره فعالیتهای نوآور و بهبود مداوم، كه نیازهای محیط رقابت امروز است، سیگنالهای گمراه كننده ای به آنها بدهند تكنیک ارزیابی متوازن را به عنوان معیار سنجش عملكرد معرفی كردند. ارزیابی متوازن شامل معیارهای مالی و عملیاتی است. معیارهای مالی، نتایج فعالیتهایی كه قبلاً انجام شده اند را نشان میدهند و معیارهای عملیاتی رضایت مشتری، فرایندهای درون سازمانی و فعالیت های نوآوری و بهبود سازمان، عملكرد مالی آتی سازمان را در بر میگیرند (آذر، 1388،ص 26)2.
«حسن قائد امینی» در پایان نامه كارشناسی ارشد خود با موضوع (تبیین عوامل مؤثر بر رضایت بیمهگزار و افزایش فروش شركتهای بیمه “با تأكید بر بیمه اموال” ) در سال 1377 عوامل مؤثر بر رضایت بیمه گزاران بیمه اموال در شهر تهران را مورد بررسی قرار داده است. ایشان در تحقیق خود به موضوعاتی از قبیل نیاز بیمه گزار و چگونگی و كیفیت خدمات درخواستی بیمهگزاران پرداخته است و در خصوص فاكتورهایی كه برای بیمهگزار ارزشمند است و موجبات رضایت ایشان را فراهم كرده و باعث افزایش فروش بیمهنامه اموال میشود تحقیق نموده و با نگاه بیمه گزاران اموال به ارزیابی پرداخته است (قائد امینی، 1377)3.
ضرورت جهانی شدن بنگاهها و جوامع واقعیتی پذیرفته شده و غیرقابل انکار است. در محیط تجارت کنونی بیش از هر دوره و زمان گذشته، تنها چیزی که ثابت مانده است همان پدیده تغییرات است. تغییرات سریع و عظیم دو دهه اخیر در تکنولوژی و افزایش نقش تکنولوژی اطلاعات و سیستمهای کامپیوتری در اداره سازمانها، نحوه مدیریت و رهبری سازمانها را دگرگون نموده است و مدیریت و اداره کردن بنگاههای اقتصادی به روشهای گذشته تقریباً غیرممکن شده است. امروزه یکی از مسائل و چالشهای مدیران بنگاههای اقتصادی افزایش بهرهوری و دستیابی به مزیت رقابتی به منظور ماندگاری پایدار در عرصه کسب و کار میباشد.
برای حصول اطمینان در احراز قابلیت رقابت و داشتن مزیت رقابتی پایدار در فضای کسب و کار و ایجاد یک بستر مناسب سازمانی، توسل به شعار و لفاظی نمیتواند کارساز باشد. مدیریت و فرایندهای مرتبط با آن در تداوم فعالیت و ماندگاری بنگاههای اقتصادی در محیط رقابتی کسب و کار نقش پراهمیتی ایفاد میكند.
همزمان با رشد و توسعه تکنولوژی پیشرفته و پیچیدگی روزافزون فعالیتها، درک این پیچیدگیها و استفاده از این موقعیت برای سازمانها اهمیت زیادی دارد. در چنین شرایطی مدیران با داشتن یک بینش وسیع و اتخاذ استراتژیهای مناسب، تدابیر و مقدمات مورد نیاز را جهت استفاده از این فرصتها فراهم کنند. علاوه بر رشد و تغییر سریع تکنولوژی، فضای تجاری کاملاً رقابتی که کیفیت بالا، خدمات عالی و قیمتهای فروش معقول و پایین را طلب میكند، اهمیت مضاعفی در درک فرصتها و بکارگیری روشهای مناسب برای استفاده از این موقعیتها فراهم میكند. در این میان بی شک حیات و بقاء سازمانها مستلزم طراحی و بکارگیری سیستمهای مناسب جهت مواجه شدن با این شرایط است. امروزه سازمانها برای اینكه بتوانند خود را با این تغییرات سریع تطبیق دهند، ویژگیهای زیادی باید داشته باشند. مجموع این ویژگیها در خصوصیات سازمانهای در سطح جهانی لحاظ شده است. این دیدگاه بر سه پایه اساسی قرار دارد که عبارتند از:
1) سیستم تولید بهموقع
2) کنترل کیفیت جامع
3) روشهای محاسبه ارزش افزوده
یکی از این ویژگیهای مهم و اساسی، که بدون شک ساز و کارهای آن تاثیر زیادی بر آینده سازمان و استفاده از موقعیتها و شرایط رقابتی دارد، استفاده از روشهای نوین محاسبه ارزش افزوده است. اهمیت توجه و بکارگیری این روشها در این است که با تمسک به آنها میتوان ضمن فراهم کردن اطلاعات مناسب، به ارزش افزوده بالاتر و استفاده بهینه از منابع سازمانی دست یافت.
تحولات و چالشهای جهانی، فناوری اطلاعات، پیچیدگیهای فرایند تولید و لزوم پاسخ به تغییرات سریع تکنولوژی باعث دگرگون شدن روشهای محاسبه ارزش افزوده شده است، بهطوری که خیلی از روشهای این دیدگاه متاثر از همین چالشها است. بدیهی است بکارگیری روشهای سنتی حسابداری مدیریت پاسخگوی نیازهای متنوع امروزی نمیباشد، بنابراین لزوم طراحی و بکارگیری روشهای نوین که متاثر از تغییرات و ساز و کارهای دنیای رقابت و پرچالش امروز باشد، یکی از ضروریات سازمانهای موجود است. بسیاری از رویکردها و تکنیکهای حسابداری مدیریت بر مبنای مفهوم ارزش آفرینی بوجود آمدهاند. این تکنیکها با محور قرار دادن، مفهوم ارزش و ارزش آفرینی به بنگاههای اقتصادی کمک نموده که در شرایط جدید رقابتی بتواند استراتژیهای مناسب را برای رقابت و بقا اتخاذ نماید. یکی از این روشها که امروزه بخاطر قابلیتها و تواناییهای آن استفاده گستردهای پیدا کرده است. سیستم «هزینه بر مبنای فعالیت»[1] یا اصطلاحاً سیستم “ABC” است.
سیستم ABC یکی از سیستمهای نوین هزینهیابی محصولات و خدمات است که میتواند همراه با سیستم هزینهیابی مرحلهای و سفارش کار جهت تهیه اطلاعات دقیق تر در خصوص هزینهها و تصمیمگیریها بکار رود. این سیستم با بکارگیری روشهای مناسب اثرات حاصل از تغییرات تکنولوژی، پیچیدگی و ویژگیهای خاص هر محصول را در محاسبه هزینهها منظور میكند. برتری این سیستم نسبت به سایر سیستمهای هزینهیابی، توانایی شناسایی دقیق هزینهها و ارائه اطلاعات غیرمالی جهت بهبود عملکردها و فعالیتها است. این تواناییها باعث شده است که امروزه کاربردهای گوناگون آن در سیستمهای تولیدی و خدماتی روز به روز افزایش یابد.
موضوع و اهداف تحقیق
موضوع این پایان نامه بکارگیری سیستم «هزینهیابی بر مبنای فعالیت» در صنعت كشتیسازی میباشد. این تحقیق در کارخانه كشتیسازی صدرا امید چابهار انجام خواهد شد. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل سیستم فعلی بهای تمام شده این کارخانه، سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC) طراحی و ارائه میگردد که در آن فعالیتهای اصلی و دارای ارزش افزوده در صنعت كشتیسازی شناسایی و با تعیین مبنای مناسب تسهیم هزینهها، بهای تمام شده هر فعالیت محاسبه خواهد گردید.
اهداف این تحقیق عبارتند از:
روش تحقیق
از آنجا که موضوع پایان نامه مربوط به «تحقیقات کاربردی»[2] یا «تحقیقات اقدامی»[3] میباشد، جهت بکارگیری مفاهیم نظری سیستم پیشنهادی، نیاز به بررسی آن در یک «مطالعه موردی»[4] میباشد. به همین منظور «شرکت كشتیسازی صدرا امید چابهار» به عنوان محل مورد مطالعه انتخاب گردیده است.
در این راستا ابتدا سیستم فعلی هزینهیابی شرکت صدرا امید چابهار مورد بررسی قرار خواهد گرفت با توجه به اینكه کارآیی سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC) بستگی به نوع عملکرد، موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی و اجتماعی دارد نسبت به بررسی و سنجش سازههای مؤثر در افزایش کارآیی عملکرد این سیستم اقدام خواهد گردید و پس از حصول اطمینان نسبت به کارآیی موضوع پیشنهادی نسبت به طراحی سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC) برای محل مورد مطالعه اقدام خواهد گردید. در این سیستم جدید برای محاسبه هزینههای بهای تمام شده ابتدا فعالیتهای مراکز خدماتی و تولیدی شناسایی و تعریف میشوند. جهت شناسایی و تعریف فعالیتها از روشهای مشاهده و مصاحبه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردیده است. به همین منظور تلاش گردیده است با بهره گرفتن از مطالعات کتابخانهای و نیز مشاهده و بررسی فرایندهای تولید در کارخانههای کشتیسازی (Shipyard)، فعالیتهای اساسی این صنعت مورد شناسایی قرار خواهد گرفت.
به کمک مصاحبه با افراد با تجربه و مشاهده کارهای در حال انجام نسبت به طراحی و تهیه جدول فعالیتها اقدام خواهد گردید و سپس هزینه کلیه فعالیتها در مراکز خدماتی و تولیدی محاسبه میشود. با انجام این کار منابع سازمان که صرف انجام فعالیتها میگردند نیز شناسایی خواهد شد.
در ادامه، ضمن بررسی چارت سازمانی ایجاد شده در سازمان، مراکز فعالیت تشخیص داده شده و دفاتر کل حسابداری براساس فعالیتهای مشخص شده نوشته میشود. شناسایی و تشخیص فعالیتها بر مبنای بررسی و تجزیه فعالیتها و میزان «ارزش افزوده»[5] آنها صورت میپذیرد. در سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC)، فعالیتهای دارای ارزش فعالیتهایی هستند که برای مشتریان ایجاد رضایت مینماید و یا برای انجام کارهای مراکز فعالیت سایر قسمتها ضروری بوده و از انجام آن فعالیت و نتایج آن استفاده میكنند.
در این بخش از تحقیق، تعریفی از عرضه عمومی اولیه، فرایند اجرا، انواع و علل ناهنجاری های IPO به همراه توضیحی پیرامون عرضه اولیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران بیان خواهد شد.
2ـ2ـ نهادهای مالی
هر روزه مردم به تعداد زیادی از وام گیرندگان مانند دولت، بنگاه های اقتصادی و افراد وام می دهند.
وام گیرندگان از طریق بازارهای مالی مستقیما با وام دهندگان تماس نمی گیرند بلکه وام دهی و وام گیری به طور غیر مستقیم و به واسطه نهادهای مالی ، انجام می پذیرد به این صورت که، این بازارها به عنوان عامل اصلی در کانالیزه کردن منابع و وجوه مازاد از بخش هایی که دارای منابع اضافی بوده و توان و قدرت و یا موقعیت به کارگیری آن را ندارند، به سمت بخش هایی که دارای کسری منابع بوده ولی توان و قدرت کافی در امر
سرمایه گذاری دارند، عمل می نمایند. بازارهای مالی که شامل بازار پول، سرمایه، بازار تنزیل [4]، بازار اوراق بهادار و بازار ارز می باشند، نقش های زیر را بر عهده دارند:
2ـ3ـ بازار پول و سرمایه
بازارهای مالی را بر اساس سررسید حق مالی، می توان به دو بخش بازار پول و بازار سرمایه طبقه بندی نمود که با توجه به عملکردهای مخصوص به خود نه تنها از یکدیگر جدا نیستند، بلکه عمدتا مکمل هم نیز می باشند.
:
بسیاری از نظریه پردازان و پژوهش گران در توصیف ویژگی های فضای اقتصادی جدید بر این باورند که شکل اقتصاد ، صورتی جهانی و همه گیر به خود گرفته و از دارایی ها ودرآمدهای نامحسوس ، پیچیده ونامشهودی شکل یافته ، که به نحوی خاص به یکدیگر و درهم تنیده شده اند. فرایندها و ابزاری که زمینه افزایش بهره وری و پیشرفت اقتصادی را فراهم می آورند . براساس این تعریف ، به وضوح روشن است که مدیریت ، برنامه ریزی و نظارت بر شناسایی ، تخصیص و سنجش دارایی های نامشهود وسرمایه فکری بنگاه ها ، شاخصی مهم در تعیین توان رقابتی بنگاه ها برای بقا و رشد در اقتصاد جدید است . بررسی روندها و آمارهای اقتصادی نیز بر صحت این گفته اذعان دارند ، چنان که بررسی های انجام گرفته از پانصد شرکت در بین سال های 1982 تا 1992 میلادی، نشان از رشد سهم ارزش دارایی های نامشهود از 38 درصد به 62 درصد در میزان ارزش بازار دارد . توجه به این موضوع در اواخر دهه ی نود میلادی ، سرمایه گذاری بر توسعه ی دارایی های نامشهود شامل : تحقیق و توسعه ، فرایندها ونرم افزار کسب وکار ، کسب علامت های تجاری ، آموزش پرسنل و…، را به رقمی معادل یک تریلیون دلار – به تقریب برابر با کل سرمایه گذاری بخش تولید سرمایه های فیزیکی – رسانیده است . به این منظور ، برآورد و سنجش میزان تاثیر سرمایه فکری در فرایندهای اقتصادی وضع موجود سازمان ، یکی از روش های شناخت نقاط ضعف و تعیین راهبردهای لازم برای کمک به تصمیم گیری مدیران خواهد بود . از طرف دیگر با توجه به اینکه تعیین میزان سرمایه مورد نیاز ، به عنوان یکی از اجزای اصلی فعالیت های تولیدی ، از اهمیت بسزایی برخوردار است ، می توان دریافت که شناسایی سرمایه های فکری و نامشهود موجود سازمان، در شناخت فاصله تا وضع مطلوب و تعیین نیازهای سرمایه ای و اتخاذ رویه های بهینه ، برای توسعه و رشد در آینده ی بنگاه ها بسیار مهم و موثر خواهد بود .
در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم و به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را بیان می کنیم.
چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تحلیلی و فرضیه های تحقیق نیز اشاره شده است. در پایان این فصل تعاریف واژه ها و اصطلاحات آمده است.
2-1 بیان مسئله
با سیر جوامع از عصر صنعتی به عصر اطلاعات اهمیت سرمایه فکری افزایش یافته است . این اهمیت را می توان برخاسته از عواملی چون انقلاب فناوری اطلاعات , اهمیت فزاینده دانش واقتصاد دانایی محور و تاثیر ابداع وخلاقیت به عنوان عنصر تعیین کننده رقابت دانست.[2] در دوره صنعتی بهای اموال ماشین آلات و تجهیزات و مواد خام به عنوان عناصر کارآمد واحد تجاری محسوب می شدند، در حالی که در عصر اطلاعات استفاده کارا از سرمایه فکری است که موفقیت یا شکست واحد تجاری را تعیین می کند . سرمایه فکری شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده و شرکت مالک آن به شمار می رود .
در جوامع دانش محور کنونی بازده سرمایه های فکری به کار گرفته شده بسیار بیش تر از بازده سرمایه های مالی به کار گرفته شده اهمیت یافته است . این به آن معنی است که در مقایسه با سرمایه های فکری، نقش و اهمیت سرمایه های مالی در تعیین قابلیت سود آوری پایدار کاهش چشمگیری یافته است .به دلیل افزایش اهمیت نسبی سرمایه های فکری (به عنوان مهم ترین بخش از سرمایه های کل شرکت) در سود آوری پایدار و مستمر وبلندمدت، اکثر شرکتها درپی یافتن جواب هایی مناسب برای این سوال هستند :
از لحاظ آماری آیا رابطه معنی داری میان میزان سرمایه های فکری و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار وجود دارد ؟
و آیا استفاده از این مدل می تواند منجر به کسب سود خالص بالاتر برای شرکت ها شود؟ و آیا استفاده از مدل سرمایه ی فکری می تواند به سهامداران و سرمایه گذاران جهت تصمیم گیری های آینده مورد استفاده قرار گیرد؟
3-1 بیان ضرورت تحقیق
بسیاری از پژوهشگران معتقدند که رشد ارزش شرکتها بیش از رشد ارزش دفتریشان می باشد . در حقیقت گزارشگری مالی سنتی نمی تواند ارزش واقعی شرکت را ماسبه کند وفقط به اندازه گیری ترازنامه مالی کوتاه مدت و دارایی های ملموس اکتفا می کند .
بنا بر ایده اندرسون سازمانها به چهار دسته از دلایل ممکن است سرمایه فکری خود را مورد سنجش قراردهند که عبارتند از :
1- بهبود مدیریت داخلی
2- بهبود گزارش دهی به خارج از سازمان
3- مبادلات این سرمایه
4- دلایل قانونی بهبود حسابداری
در این میان شکاف بین ارزش بازار سازمان و ارزش خالص دارائی های مشهود که در ارزش گذاری سهام ناشی از دارائی های نامشهود تلقی می شود روز به روز بیشتر توجه سرمایه گذاران را به خود می نماید .
زمانی که این شکاف کوچک باشد بازگشت سرمایه از طریق درآمد سازمان یا دست کم دارایی های مشهود آن به شکل منطقی قابل پیش بینی خواهد بود . اما دارایی هایی به شکل دانش و نشان تجاری بسیار بیشتر در معرض تهدید قراردارند و تحقق انها دشوارتر است .
اگر چه ، روش های سنتی حسابداری به طور قابل ملاحظه ای به درک ارزش کسب و کار کمک می کنند . با این وجود در یک سازمان دانش محور که درآن داشن بخش بزرگی ارزش یک محصول و همچنین ثروت یک سازمان را تشکیل میدهد . روش های سنتی حسابداری که مبتنی بر دارایی های ملموس و نیز اطلاعات مربوط به عملیات گذشته سازمان هستند . برای ارزش گذاری سرمایه فکری ، که بزرگترین و ارزشمندترین دارایی برای بسیاری از سازمانها است ، ناکافی هستند . دیدگاه اندازه گیری سرمایه فکری بر چگونگی ایجاد مکانیزم های اندازه گیری جدید برای گزارشدهی متغیرهای غیر مالی یا کیفی سرمایه فکری در کنار داده های سنتی ، کمی ،یا مالی تمرکز دارد . در مقایسه با حسابداری مالی سنتی ، اندازه گیری سرمایه فکری موضوعات مهمی شامل سرمایه انسانی ، رضایت مشتری و نواوری را در بر می گیرد . بنابراین رویکرد سرمایه فکری برای سازمان هایی که می خواهند از ارزش عملکردشان به خوبی آگاهی داشته باشند ، جامع تر است .