بخش کشاورزی استان خراسان رضوی به عنوان یکی از بزرگترین و مهمترین تولید کنندگان محصولات کشاورزی با برخورداری از ظرفیتها و توانمندیهای وسیع با بیش از 1087466 هکتار سطح زیر کشت انواع محصولات زراعی و باغی بیش از 11739546 واحد دامی با تولید بیش از 9/7592413 تن انواع محصولات زراعی و باغی و دامی جایگاه تعیین کننده ای در اقتصاد ملی و استان داشته و نقش مهمی در تأمین نیازهای حیاتی جامعه، امنیت غذایی، تأمین مواد اولیه مورد نیاز صنایع، و ایجاد اشتغال دارد. 1/31 درصد اشتغال استان در این بخش قرار دارد که بعد از بخش خدمات بیشترین نقش را در اشتغال استان داشته و بیش از نیمی از جمعیت روستایی استان اشتغال و منبع تأمین درآمدشان بخش کشاورزی می باشد.
بخش کشاورزی استان در اغلب محصولات مهم رتبه های اول تا سوم کشور را دارا می باشد و سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی استان از کل کشور 4/10 درصد و سهم ارزش افزوده بخش از تولید ناخالصی داخلی استان 1/15 درصد می باشد که بالاترین سهم را در مقایسه با سایر بخشهای اقتصادی دارد. بخش کشاورزی با توجه به ظرفیت و توانمندیهای قابل توجه و بازده سرمایه گذاری بیشتر، اشتغال زایی بالاتر به ازاء هر واحد سرمایه گذاری و پایین بودن هزینه تولید در مقایسه با سایر بخشها نقش مهمی در توسعه اقتصادی استان دارد شهر مشهد مركز شهرستانی به همین نام و مركز پهناورترین استان، یعنی خراسان است.
موقعیت جغرافیایی
شهر مشهد دارای 313337 كیلومتر مربع مساحت می باشد و در 36 درجه و 17 دقیقه عرض شمالی و 59 درجه و 36 دقیقه و 45 ثانیه طول شرقی قرار دارد. وسعت شهرستان مشهد 28/10329 كیلومتر مربع است و در حوضه آبریز كشف رود و در انتهای جنوبی دشت رسوبی توس واقع است و دو رشته كوه هزار مسجد در شمال و بینالود در جنوب آن قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا حدود 970 متر و فاصله زمینی آن با تهران 934 كیلومتر است، و رودخانه كشف رود در 8 كیلومتری شمال این شهر از شمال غرب به سمت شرق جریان دارد. شهرستان مشهد محدود است از شمال به جمهوری تركمنستان و از شمال غربی به درگز و چناران و از غرب و جنوب به شهرستانهای نیشابور و فریمان و از شرق و جنوب شرقی با سرخس و تربتجام هم مرز است.
این شهرستان در پایان سال 1384 دارای 4 بخش به نامهای 1- بخش مركزی 2- بخش احمد آباد 3- بخش رضویه 4- بخش طرقبه و 5 شهر و 13 دهستان و 660 آبادی بوده كه 465 آبادی آن دارای سكنه و195 آبادی فاقد سكنه است. جمعیت شهرستان مشهد براساس آخرین سرشماری در سال 1385، 2848637نفر بوده است كه 2434306 نفر ساكن درنقاط شهری و 414331 درمناطق روستائی ساكن بودهاند. در نظام سلسله مراتب شهری ایران، مشهد در مرتبه دوم بعد از تهران قراردارد كه به دلیل اعتبار فرامنطقهای و عوامل مختلفی همچون قرارداشتن در مسیر راه های تجاری و ارتباطی كشورهای آسیای میانه و افغانستان، همواره جمعیت آن در حال افزایش است.
آب و هوا
مشهد به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص كه درمنطقه مرزی بین شمال و جنوب خراسان قراردارد و همچنین تداخل جبهههای مختلف آب و هوایی، دارای آب و هوا و خصوصیات ویژه اقلیمی است و قسمت اعظم دشت مشهد- نیشابور، جزء اقلیم سرد و خشك و قسمتی از دشت مشهد – قوچان، نیم خشك و سرد و بخش كوچكی از بلندترین ارتفاعات رشته كوه های بینالود و هزار مسجد جزء اقلیم مرطوب سرد میباشد و در مجموع شهر مشهد دارای آب و هوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشك است و از تابستانهای گرم و خشك و زمستانهای سرد و مرطوب برخوردار است. بیشترین درجه حرارت در تابستانها 35 درجه بالای صفر و كمترین آن در زمستان 15 درجه زیر صفر و میزان بارندگی متغیر و میانگین بارندگی سالانه در مشهد حدود 253 میلیمتر میباشد. جدول شماره 1 وضعیت جوی شهرستان مشهد را در سال 1384 نشان می دهد.
جدول 1: وضعیت جوی شهرستان مشهد در سال 1384
متوسط بارندگی سالانه (میلیمتر) | حد اكثر حرارت روزانه (سانتیگراد) | حد اقل حرارت روزانه (سانتیگراد) |
حد اكثرسرعت باد(متربرثانیه) | تعداد روزهای یخبندان در سال | تعداد ساعات آفتابی درسال (ساعت) |
5/207 | 8/40 | 2/11- | 13 | 55 | 1/2981 |
مأخذ: سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی
جدول شماره 2 میزان بارندگی ، درجه حرارت و میانگین رطوبت شهرستان مشهد را نشان می دهد بیشترین میزان بارندگی مربوط به ماه فروردین و کمترین میزان بارندگی در ماه مرداد می باشد
بیشترین درجه حرارت در تیر ماه و کمترین در جه حرارت در بهمن ماه می باشد.
بیشترین درصد رطوبت در ماه های دی و بهمن و کمترین درصد رطوبت در مردادماه است.
جدول 2: میزان بارندگی, درجه حرارت,میانگین رطوبت شهرستان مشهد
ماه | فروردین | اردیبهشت | خرداد | تیر | مرداد | شهریور | مهر | آبان | آذر | دی | بهمن | اسفند | سالانه |
بارندگی (میلیمتر) |
3/51 | 1/35 | 9/10 | 7/1 | 1 | 3/1 | 7/5 | 2/17 | 2/21 | 3/27 | 3/39 | 4/48 | 6/260 |
حرارت (سانتیگراد) |
9/12 | 3/18 | 4/23 | 6/26 | 9/25 | 1/25 | 9/15 | 9/10 | 9/5 | 6/2 | 5/2 | 1/7 | 5/14 |
رطوبت (درصد) |
61 | 56 | 40 | 36 | 33 | 36 | 46 | 62 | 69 | 70 | 70 | 66 | 54 |
مأخذ: سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی
منابع تأمین آب زیرزمینی دشت مشهد شامل چشمه، قنات، چاهعمیق و نیمه عمیق است.با توجه به جدول شماره 3 شهرستان مشهد دارای 6 رودخانه مهم می باشد که عبارتند از:
جدول 3 : تعداد چشمه و قنوات شهرستان مشهد
تعداد چشمه(رشته) | تعداد قنات(دهنه) | تعداد چاه ها(حلقه) | تعداد رودخانه | آب مصرفی بخش كشاورزی(میلیون مترمكعب) | ||
عمیق | نیمه عمیق | كل | ||||
56 | 870 | 1057 | 181 | 1238 | 6 | 760 |
مأخذ: سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی
جدول شماره 4 تعداد چاه های کشاورزی شهرستان مشهد را در پایان سال 85 نشان می دهد چاه های کشاورزی شهرستان به دو صورت چاه های برقدار عمیق و نیمه عمیق و چاه های غیر برقی عمیق ونیمه عمیق تقسیم بندی شده است .
جدول 4 : تعداد چاه های كشاورزی شهرستان مشهد در پایان سال 1385
تعداد چاه های غیر برقی | تعداد چاه های برقدار | ||||
عمیق | نیمه عمیق | جمع | عمیق | نیمه عمیق | جمع |
232 | 118 | 350 | 825 | 63 | 204 |
مأخذ: سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی
جدول شماره 5 سدهای مخزنی در شهر مشهد را نشان می دهد در مشهد سه سد مخزنی مهم کارده ، طرق و چالی دره وجود دارد که سدهای کارده و طرق به صورت بتنی دو قوسی با حجم آب قابل تنظیم به ترتیب 24 و14 میلیون متر مکعب وحجم مخزن به ترتیب28.1 و33.1 میلیون متر مکعب است همچنین سد چالی دره نیز به صورت خاکی با حجم آب قابل تنظیم 1.4 میلیون متر مکعب وحجم مخزن 1.4 میلیون متر مکعب می باشد.
جدول 5 : سدهای مخزنی در مشهد
نام سد | نوع سد | ارتفاع از كف(متر) | حجم مخزن (میلیون متر مكعب) | حجم آب قابل تنظیم(میلیون متر مكعب) | سال بهره برداری |
كارده | بتنی دو قوسی | 50 | 1/28 | 24 | 67 |
طرق | بتنی دو قوسی | 60 | 1/33 | 14 | 67 |
چالی دره | خاكی | 25/24 | 4/1 | 4/1 | 81 |
مأخذ: سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی
جدول شماره 6 پتانسیل منابع آبی که به صورت آب زیر زمینی ،آب سطحی و پساب است و همچنین میزان بهره برداری از منابع آب زیرزمینی و سطحی در شهر مشهد را نشان می دهد.
جدول 6 : پتانسیل منابع آبهای سطحی وزیر زمینی و بهره برداری در مشهد
پتانسیل منابع آب | میزان بهره برداری از منابع آب | |||||
آب زیر زمینی |
آب سطحی |
پساب | جمع | زیر زمینی | سطحی | جمع |
7/997 | 9/873 | 6/278 | 2/1655 | 5/1368 | 1/240 | 6/1608 |
مأخذ: سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی
وضعیت اقتصادی
مشهد به جهت دارا بودن دشت حاصلخیز و نیز از جهت دامپروری و صنعت از اهمیت زیادی برخوردار است. در زمینه كشاورزی، دشت مشهد دارای اراضی مزروعی گسترده است و زراعت اصلی آنها گندم، جو، چغندر قند، پنبه، علوفه، جالیز صیفی جات، نخود آبی و دیم است و باغات میوه نیز از وسعت قابل ملاحظهای برخوردار است و محصولات عمده مشهد سیب، گلابی، هلو، گوجه فرنگی، گیلاس، آلبالو و… است. مراتع مشهد اكثراً ییلاقی است و مستعد داشتن گونههای علوفهای، دارویی و صنعتی میباشد. مساحت مراتع شهرستان مشهد، حدود 531613 هكتار است و مراتع احیا و اصلاح شده به مساحت 5600 هكتار و مساحت جنگلها حدود 1099 هكتار است. درختان موجود در جنگلها، زبان گنجشك، اقاقیا، افرا، بید، كاج، سرو خمرهای و سرو نقرهای است. مشهد از نظر پرورش دام و طیور نیز اهمیت دارد.
جدول شماره 7 میزان سطح زیر کشت ،تولید و عملکرد محصولات زراعی شهرستان مشهد را
در سال 1385 نشان می دهد همان طور که ملاحظه می فرمایید گندم آبی ودیم دارای بیشترین سطح زیر کشت(هكتار) می باشد و چغندر علوفه ای دارای کمترین سطح زیر کشت(هكتار) است محصول چغندر قند بیشترین میزان تولید(تن)و نخود کمترین میزان تولید(تن) را دارد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
:
هزاره سوم میلادی در شرایطی آغاز میگردد كه جهان كماكان درگیر مشكلات عدیدهای چون تغییرات اجتماعی و پیامدهای آن در ابعاد روانی ـ اجتماعی انسان است. پیشرفت و توسعه علی رغم آنكه تسهیلات فراوانی به همراه داشته است اما در برگیرنده مشكلات اساسی نیز هست. بدین ترتیب موضوع تغییرات اجتماعی و پیامدهای آن د رتعلیم و تربیت و سلامت روانی یا بیماریهای مرتبط با ان ،افزایش رضایتمندی از زندگی یا كاهش آن و هزاران موضوع دیگر ازاین دست پیش روی محققان است.
از آنجا كه بهداشت روانی پدیدهای روانی ـ اجتماعی، نیازمند درك و تفسیر درست از مسائل مرتبط است و باید آن را در چهارچوب عوامل اساسی زمینه ساز و یا در ارتباط مستقیم با عوامل زیانبخش برای سلامتی مورد توجه استاین موضوع از آن جهت مهم است كه فراتر از متغیرهای مستقل و جداگانهای كه به طور طبیعی نقش اساسی خود را در سلامت روانی و یا بیماریایفا میكنند. عوامل مشترك را نیز را كه درایجاد یا تسهیل اختلافات روانی برعهده دارد مورد توجه قرار داده است و با رویكردی كل نگر به تنظیم چهارچوب موثر میپردازیم.
تغییرات شرایط اجتماعی،طی دو دهه گذشته،موجب تغییرات بنیادین در سطح خانواده و دوستان از یک سو و نیز موجب تغییرات وسیعی در تعلیم و تربیت و شیوه های آن و نیز سبك های زندگی از سوی دیگر گردیده است صرف نظر از مشكلات جاری كه میتواند ما حصل شرایط بد اقتصادی و توسعه نیافتگی باشد دگرگونی های پی در پی در الگوهای زندگی تغییر درمطالبات اجتماع از فرد، تغییر در ارزش ها، باورها و فرهنگ به گونهای است كه كه می تواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم توانایی های سازشی فرد را تحت تاثیر قرار دهد.
بدین ترتیب سطوح مختلف اجتماعی به ویژه كودكان و جوانان در مواجه با تغییرات پی در پی پیرامونی مشكلات متنوع را تجربه میكنند و با مسائلی درگیر میشوند كه ابعاد آن برای بسیاری از خانواده ها و مسئولان امرناشناخته است.
توانایی انسان در بهم ارتباط دادن حوادث محیطی و نشان دادن واكنش منطقی به رشد روانشناسی كمك فراوان كرده است از همه جالب تراینكه توانایی ماست كه با اشخاص مختلفایجاد رابطه میكنیم و در صورت ناامیدی از آنها فاصله میگیریم توانایی انسان در استفاده از خلاق از قوه تصور و فكر خود و برخورد واقع بینانه كه با امور یكی دیگر از نشانه های بلوغ و رشد فكری ماست.
ناراحتی های روانی لزوماً حاصل نیروهای اسرار آمیز و نفوذ ناپذیر نیستند بلكه اغلب در فرایندهای معمولی مانند اشتباه در یادگیری، استنباطهای اشتباه براساس اطلاعات نادرست یا ناكافی و تمیز ندادن تصور از واقعیت بوجود میآیند از آن گذشته اندیشه ا گر حاصل فرضهای اشتباه باشد میتواندغیر واقع بینانه گردد و رفتار اگر مبتنی بر طرز تلقی های غیر منطقی باشد غیر عقلانی نظر بهاینكه خویشتن نگری،فراست – آزمون واقعیت ها و یادگیری اصولاً فرایندهای شناختی هستنداین طرز برخورد با بیماریهای روانی را شناخت درمانی نامیده است
روانشناسی قرن بیستم بیشتر بر هیجانات منفی نظیر افسردگی و اضطراب تمركز یافته است تا بر هیجانات مثبتی نظیر شادی و بهزیستی. هدف مطالعات روانشناختی بیشتر بر آن بوده است كه بیماریهای روانی را مورد بحث و گفتگو قرار دهد و درمان آنها هدف اصلی بوده است. به عبارتی دیگر تعریف سلامت روانی مترادف با فقدان بیماریهای روانی و یا علایم بیمارگونه تلقی شده است در حالیكه از دهه 1980 به بعد در تعریف سلامت تغییر و تحول بسیاری پدید آمده است. متون مربوط باروانشناسی سلامت تنها به جنبه های منفی و رفع آثار منفی در افراد محدود نمیشود همانطور كه در تعریف سازمان بهداشت جهانی به سلامت از جنبه مثبت آن تأكید شده است و فردی واجد سلامت شناخته میشود كه به لحاظ زیستی ـ روانی ـ اجتماعی از شرایط معینی برخوردار باشد (بوم و همكاران، 2001،نقل از كرمینوری و همكاران 1381).
اختلالات روانی مشكلات جدی و شایع بوده كه در سراسر دنیا مشاهده میشود و یكی ازناتوان كننده ترین بیماریها در طب محسوب میشود كه هزینه های زیادی را به جامعه تحمیل میكند. سابقه شناخت اختلالات روانی و در كنار آن بحث سلامتی روانی به سابقه تاریخ و شناخت بشر از خود و تغییر رفتاری بعضی از انسانها نسبت به انسانهای دیگر باز میگردد. گاه مرز بیناین دو یعنی سلامت روانی از اختلال روانی چنان درهم میآمیزد كه اطلاقاینكه فردی سالم یا بیمار است مشكل به نظر میآیداینست كه افراد و یا مراكز علمیزیادی كوشیده اند تا تعریف واضح و دقیقی از موضوع سلامت روانی و اختلال روانی ارائه دهند كه البته كلیه تعاریف ارائه شده با توجه به شرایط و موقعیت های اجتماعی سنن و فرهنگ بوده و اصولاً از دید كسانی كه نگرشی طبیعی به سوال نگاه میكنند كسی سالم و بیمار است كه اگر بیمار نباشد ویا كسی كه بیمار است كه سالم نباشداین امر در بعضی بیماریها مانند بیمار روانپزشكان و كسانی كه با طب پیشگیری سروكار دارند برای تعریف سلامت روانی و بهنجاری از میانگین نرمال یا زنگوله معروف منحنی توزیع عمومیاستفاده میكنند و افراد را با خصوصیات افراد میانگین مقایسه كرده كهاین جنبه بالینی و درمانی نداشته و صرفاً جنبه آماری دارد و البته تعیین خصوصیات افراد میانگین كه از طریق آماری بدست میآید خود مسئله قابل بحث است.
اصولاً فردی از نظر روانی سالم است كه تعادلی بین رفتارها و كنترل او در مواجه مشكلات اجتماعی وجود داشته باشد. ازاین دیدگاه انسان و رفتارهای او در مجموع یک سیستم در نظر گرفته میشود كه بر اساس كیفیت تاثیرمتقابل عمل میكند بااین دید سیستمیک ملاحظه میشود كه چگونه عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی اجتماعی او اثر گذاشته و بالعكس از آن تاثیر میپذیرد.
به عبارت دیگر بهداشت و تعادل روانی انسان به تنهایی مطرح نیست بلكه آنچه مورد بحث قرار میگیرد پدیده هایی است كه در اطراف او وجود دارند و بر جمع سیستم و نظام او تأثیر میگذارند و از آن متاثر میشوند.
كارشناسان سازمان بهداشت سلامت فكر و روان رااین چنین تعریف میكنند:
سلامت فكر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران تغییر و اصلاح فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی بطور منطقی و عادلانه و مناسب (میلانی فر بهروز بهداشت روانی، نشر قدس 1370 ص 65ـ3)
لونسیون (Levinson) و همكارانش در سال 1962 سلامت روانی رااین چنین تعریف كرده اند: سلامت روانی عبارت است ازاینكه فرد چه احساسی نسبت به خود ـ دنیای اطراف ـ محل زندگی ـ اطرافیان و با توجه به مسئولیتی كه در مقابل دیگران دارد. چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت زمانی و مكانی خویشتن.
كارل مینجر (Krlmeninger) میگوید سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداكثر امكان بطوریكه باعث شادی و برداشت مفید و مؤثر به كامل شود.
واتسون (watson) موسس مكتب رفتارگرایی میگوید “ رفتار عادی نمودار شخصیت سالم انسان عادی است كه موجب سازگاری او با محیط و با نتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری او میشود ”.
تعریف گینزبرگ (Ginsburg)این چینین است “ تسلط و مهارتاینكه در ارتباط صحیح با محیط در سه فضای مهم زندگی عشق، كار، تفریح. این شخص و همكارانش برای توضیح بیشتر میگویند استعداد یافتن و ادامه كار. داشتن خانواده. ایجاد محیط خانوادگی خرسند. فرار از مسایلی كه با قانون درگیری دارد لذت بردن از زندگی و استفاده صحیح از فرصتها و سلامت روان است.
با تعریفی كه از بهداشت روانی شد میتوان استنباط كرد كه بهداشت روانی علمیاست برای بهتر زندگی كردن. رفاه اجتماعی كه تمام زوایای زندگی از محیط خانه گرفته تا مدرسه دانشگاه محیط كار و نظایر آن را دربر میگیرد. در بهداشت روانی آنچه بیش از همه مورد نظر است (احترام به شخصیت و حیثیت انسانی است) و تا هنگامیكهاین حیثیت و احترام برقرار نشود سلامت فكر و روان و بهبود روابط انسانی معنی و مفهومینخواهد داشت.
شاملو در مورد اهداف بهداشت روانی و اصول آن مینویسد. هدف اصلی بهداشت روانی پیشگیری است واین منظور بوسیلهایجاد محیط فردی و اجتماعی مناسب حاصل میگردد و بنابراین بهداشت افراد اجتماع و تمام مردم بطور دسته جمعی منظور نظر بهداشت روانی است و اصول بهداشت روانی عبارت است از:
از آنجا كه بهداشت روانی اجتماع را هم بطور انفرادی و هم بطور دسته جمعی در بر میگیرد لذا اصل كلی در بهداشت رو انی سالم سازی محیط فردی و اجتماعی است و اصول فوق برای نیل بدین منظوربكار میرود.
احساس یاس و یا ناامیدی از خود یكی از بارزترین علائم غِِِیر عادی و عدم تعادل و روانی بوده و بنابراین لازمه برخورداری از سلامت روانیاین است كه شخص به خود احترام گذارده و اعتماد به نفس درانجام كارها و در ورابط بین فردی و برخورد با دیگر افراد جامعه را داشته و خود را دوست بدارد. شخص سالم احساس میكند افراد اجتماع او را دوست دارند و به او احترام میگذارند و او نیز متقابلاً به آنها احترام گذاشته و آنها را دوست دارد. عدم اعتماد به نفس باعث میشود كه فردمبتلا اظهار كند كه به كسی اعتماد ندارد. اجتماع برای او ارزش قائل نیست و بنابراین از برخی از وظایف اجتماعی خود صرف نظر كرده و از قبول هر گونه مسئولیت شانه خالی میكند. بر عكس حالت فوق نیز ممكن است بوجود بیاید یعنی فرد با تصور غیر عادی از خود و برای جبران نقصیه خود نیروی خود را بیش از حد تصور مصرف كرده و دست به كارهای خطرناك بزند.
شخصی كه از سلامت روانی برخودار هست همچنین بایستی خود را همانطور كه هست بشناسد و قبول كند یعنی علاوه بر استفاده از خصوصیات مثبت و بر جسته به محدودیت و نواقص فرد نیز آشنایی كامل داشته باشد. پی بردن به شخصیت قابلیتها و تواناییها یا به عبارت دیگر خود پنداری از مهمترین مسائل بهداشت روانی است و چون خود پنداری در اثر یادگیری وجود میآید لذا تجارب گذشته و نقش اولیاء در تربیت فرزند اهمیت یافته و باعث میشود كودك به قضاوت دیگران در مورد خود پی برده و از خود ارزیابی به عمل آورد. خود پنداری همیشه قابل تغییر است و رابطه مستقیم با محیط و اطرافیان و طرز برخورد و رفتار آنان دارد. صمیمیت و محبت،استوار بودن خانواده و روابط صحیح بین اعضای خانواده باعث ثبات و پایداری شده و بالعكس از هم گسسته شدن خانواده و یا روابط نامطلوب اعضای آن باعث عدم ثبات خود پنداری و از دست دادن اعتماد به نفس شده و شخص در مقابله با مشكلات دچار نگرانی ـ اضطراب شده ـ و رفتارهای نامناسب از خود نشان می دهد.
بیان مساله
بخش عمدهای زندگی آدمیبه عنوان موجودی اجتماعی در مناسبات و روابط متقابل او با دیگران خلاصه میشود امااین مناسبت متقابل نیز مانند سایر رفتارهای آدمیبدون حساب و كتاب و بدون نظم و قانون نیست. مثلاً نقشهای مختلفی كه مادر در زندگی خود به عنوان فرزند یک خانواده پدر یا مادر معلم یا دانشجو و بالاخره عضوی از اعضای جامعه برعهده میگیریم در نظر بگیرید طبیعی است كه رفتارهای ما تناسب هر یک از نقشهایی كه بر عهده داریم متناوب است (كریمی1368)
از آنجایی كه معلمان نا متعادل وبه ویژه در مقطع ابتدایی در زمینه رفتارهای چون بی ثباتی ـ اضطراب ـ تنفر و احساس حقارت میتوانند تأثیرات مخّربی بر روی دانش آموزان داشته باشند یا بلعكس در ابعاد مثبت،معلمان با ثبات و متعادل و سازگار نه تننها موجبات سلامتی روانی و بهداشت روانی دانش آموزان را در كلاسهای خود فراهم میسازند بلكه در كمك به سلامت روانی دانش آموزان بسیاری كه دارای اختلالات روانی هستند نیز میتوانند نقش كمكی و درمانی چشمگیریایفا كنند ازاین جهت بررسی نقش متغیرهایی كه برروی سلامت روانی دانشجویان دانشكده علوم پایه و علوم تربیتی و روانشاسی كه اكثراً درآیندهای نزدیک به وظیفه خطیر تعلیم و تربیت دانش آموزان و دانشجویان اشتغال خواهند ورزید ـ اثر میگذارند از اهمیت خاصی برخودار است (ترابی نژاد 1371)
در جامعهای كه در آن افراد از احساس مسئولیت برخودار باشند در مقابل انواع فشارهای روانی و تهدیدهای خارجی مقاومتر و پایدارتر خواهند بود واین موضوع در بین دانشجویان مراكز دانشكده های علوم تربیتی و علوم پایه شكوفایی استعداد ها ـ بروز خلاقیتها و پیشرفتاهای اجتماعی و فرهنگی را در پی خواهد داشت.
نتایج تحقیقات انجام شده در مورد ارتباط سلامت روانی احساس مسئولیت نشان میدهد كه بیناین دو متغیر رابطه وجود دارد لیكن در كشور ما تحقیقی كه قابلیت تعمیم داشته باشد انجام نشده است.
سلامت روانی در توزیع و تشریح عملكرد رفتار افراد متغیرهای مهمیتلقی میگرددزیرااین متغیر میتواند به عنوان عوامل تسهیل كننده پیشرفت یا یک عامل بازدارنده پیشرفت و كسب مهارتهای جدید عمل كند. وقتی كه فرد متقاعد شود كه پیروزی و شكست در فعالیتهایش به خودش وابسته است با انگیزه های بهتری دست به فعالیت می زند
واز طرف دیگر با افزایش موفقیتها نگرش مثبت فرد نسبت به خود و ارزشی كه برای خودش قائل است نیز افزایش می یابد كه درنتیجه باعث افزایش عزت نفس و اعتماد فرد نسبت به خود خواهد شد.
از سوی دیگر چون عزت نفس زمینه اساسی ادراک فرد از تجارب زندگی را فراهم میكند در صورت مثبت بودن میتواند به عنوان سپری در مشكلات عاطفی و اجتماعی خود را محافظت كند و راهبردهای موثری برای افزایش بهداشت روانی و عملكرد دانش جو در اختیار او قرار دهد. با توجه به اینكه سلامت روانی یكی از مفاهیم مهم و مطرح میباشد و از طرفی نتیجه تحقیقات متعدد رابطه آن را با برخی متغیرهای بسیار نشان داده اند لذا لازم است تا تحقیقی در بین دانشجویان مراكز دانشكده های علوم پایه و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی انجام گیرد تا با كاربرد علمیمفهوم فوق دانشجو از نظر كنترل كیفیت درونی وبیرونی بهتر شناسایی شده و سپس به او كمك شود تا سلامت روانی اش را تقویت نماید.
سوالات تحقیق:
اهداف پژوهش:
بطور كلی اهدافاین پژوهش میتواند از جنبه نظری زمینهای را برای گسترش آگاهی و افزایش دانش در حوزه سلامت روانی فراهم كند و از نظر كاربردی نیز زمینهای را فراهم كند تا درمورد بهداشت روانی و سلامت روانی دانشجویان مراكز اقدامات موثری صورت بگیرد و در همین راستا اهداف پژوهش به شرح زیر مطرح میگردد:
اهمیت و ضرورت پژوهش:
تحقیق حاضر ازاین نظر حائز اهمیت است كه دست اندركاران نظام آموزشی و از جمله معلمان و استادان با قشر عظیمیاز كودكان نوجوانان و دانشجویان سروكار دارند و نوع رفتار و عملكرد آنها در كلاس درس بر رفتار عملكرد دانش آموزان و دانش جویان تاثیر میگذارد و چنانچه معلم و استاد و همچنین دانشجو از سلامت روانی بیشتر برخودار باشند باعث شكوفایی استعدادهای دانش آموزان و دانشجویان میگردند و در مجموع شخصی كه در راستای سیستم آموزشی قرار می گیرد باید فردی شایسته باشد و از سلامت روانی بیشتری تا بتواند به عنوان فردی مؤثر در جامعه عمل نماید.
بنابراین اگر نتیجه تحقیق معنی دار باشد میتوان به دست اندركاران علوم پایه و علوم تربیتی و روانشناسی پیشنهاد كرد كه در كنار برنامه های آموزشی و تربیتی موجود برای ارتقای سلامت روانی دانشجویاناین مراكز برنامه ریزی نمایند بدیهی است كهاین مورد در وهله اوّل باعث ارتقای سلامتی دانشجویان دانشكده های علوم تربیتی و روانشناسی و همچنین علوم پایه و بعد از آن به طور غیر مستقیم باعث سلامت روانی دانش آموزان و دانشجویانی كه توسطاین افراد تحت آموزش قرار خواهند گرفت خواهد شد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
:
منظور از اختلالات شخصیت، الگوهایی از رفتار غیر انطباقی است. به طوری كه هنگامی ویژگیهای شخصیت چنان انعطاف ناپذیر و غیر انطباقی شوند كه كاركرد فرد را به میزان چشمگیری مختل كنند، در این صورت به اختلالهای شخصیت تبدل می شوند.
اختلالات شخصیت در واقع شیوه های نامناسب برای حل مسئله و كنار آمدن با فشار روانی هستند كه اغلب در اوایل نوجوانی بروز می كنند و در سراسر بزرگسالی ادامه می یابند.
افراد مبتلا به اختلالات شخصیت معمولا ناراحتی یا اضطرابی احساس نمی كنند، انگیزشی برای تغییر رفتار خود نشان نمی دهند و برخلاف افراد اسكیزوفرنیایی تماس خود را با واقعیت از دست نمی دهند و نابسامانی چشمگیری در رفتارشان مشاهده نمی شود.
در III DSM از 12 نوع اختلالات شخصیت یاد شده است كه یكی ازآنها اختلال شخصیت ضد اجتماعی است كه در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
افرادی كه به اختلال شخصیت ضد اجتماعی مبتلا هستند فاقد حس مسئولیت و درك اخلاقی هستند و توجهی به دیگران ندارند. رفتار آنها كم و بیش زیر سلطه نیازهای خود آنان است و به عبارت دیگر آنها فاقد وجدان هستند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی الگوی رفتاری خاصی است مشخص با شرارت، اعمال ضد اجتماعی، جنایی كه در كودكی و اوایل نوجوانی شروع می شود و منجر به اختلالات شدید در خیلی از زمینه های زندگی مثل روابط خانوادگی، تحصیل، شغل، خدمت سربازی و ازدواج می گردد.
علام اساسی این اختلال عبارتند از: بی قراری، میدان توجه كوچك، نزاعهای مكرر كه اغلب منجر به درگیری با افراد دیگر می شود، سابقه تحصیلی خراب، فرار از منزل، سابقه شغلی ناموفق، درگیری با پلیس، دروغگویی، هرزگی، بی مبالاتی در رفتار جنسی، همجنس خواهی، عدم احساس گناه، فقدان محبت، اضطراب، عدم وجود شرم و حیا و غیره.
شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی میان نوجوانان بسیار دیده می شود. زیرا دوره نوجوانی مرحله حساسی از رشد یک انسان است و دوره نوجوانی در میان دوران رشد انسان، یكی از حقایق قطعی و غیر قابل سوال می باشد.
همانطور كه در هر دوره جبر تاریخ جوی بوجود می آورد كه باعث ظهور بعضی افراد می گردد، حوادث فرهنگی و اجتماعی نیز نوجوانی را به عنوان یک مرحله قطعی و مشخص در رشد انسان بوجود آورده است كه زمینه ای است برای مطالعات وسیع.
اهداف تحقیق:
هدف از این تحقیق این است كه بدانیم آیا از نظر زمینه های رفتاری و روانی وشخصیتی میان نوجوانان والد دار و بدون والد تفاوتی وجود دارد یا خیر؟
هدف دیگر این است كه میزان شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی را میان نوجوانان والد دار و بدون والد تعیین كنیم.
هدف دیگر این است كه در صورت مشخص شدن تفاوتها، نتایج در اختیار موسسات و كسانی كه در كار تعلیم و تربیت و آموزش نوجوانان هستند، قرار بگیرد تا گامی موثر باشد در تدوین برنامه های منظم برای رفع مسائل و مشكلاتی كه ممكن است در میان نوجوانان وجود داشته باشد.
تعریف اصطلاحات عمومی:
چكیده پژوهش:
موضوع این پژوهش بررسی اختلال شخصیت ضد اجتماعی میان نوجوانان والد دار و بدون والد است. همانطور كه می دانیم نوجوانی یكی از مراحل حساس دوران زندگی هر فرد محسوب می شود كه مهمترین و اثرگذارترین جریانات در این دوره حساس اتفاق می افتد كه ممكن است زندگی یک فرد را تحت شعاع قرار دهد. در این پژوهش ابتدا به بررسی دوره حساس نوجوانی پرداخته شده است و رابطه میان نوجوان و خانواده بررسی شده و مشكلات دوره نوجوانی نیز بررسی شده است.
بعد از بررسی دوره نوجوانی، بزهكاری، علل آن و دیدگاه هایی در مورد بزهكاری بررسی شده است و عواملی كه می تواند نوجوان را به سوی بزهكاری بكشاند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی، یكی از اساسی ترین مشكلاتی است كه ممكن است یک نوجوان به آن مبتلا شود. اختلال شخصیت ضد اجتماعی، علائمی نظیر، بی احساسی مزمن، دروغگویی، دزدی، كلاهبرداری، انحرافات جنسی و غیره مشخص می شود كه در این پژوهش به طور مفصل به آن پرداخته شده است.
در این پژوهش دو فرضیه مطرح شده است كه میزان اختلل شخصیت ضد اجتماعی را میان نوجوانان تعیین می كند. برای اثبات فرضیه ها از پرسشنامه 71 سوالی mmpi یا مینه سوتا استفاده شده است كه سوالات مربوطه به آیتم اختلاف شخصیت ضد اجتماعی (pd) كه شامل 19 سوال بوده است، انتخاب شده و در اختیار نوجوان دختر پایه اول دبیرستان گذاشته شده است كه نیمی از آنها دارای والد و سرپرست و نیمی دیگر بدون والد و سرپرست بوده اند. داده های به دست آمده از پرسشنامه با روش t استیودنت محاسبه شده اند و با t جدول در سطح 05/0 و با درجه آزادی بی نهایت مقایسه شده است و نتیجه اینكه t به دست آمده از t جدول كوچكتر شده یعنی فرضیه ما در این پژوهش رد شده است یعنی تفاوت معنی داری میان میانگین های دو گروه وجود ندارد.
تاریخچة نوجوانی:
برای قرن ها این تفكر وجود داشت كه به محض اینكه كودكان به سنین 6 یا 7 سالگی می رسند می توانند مسئولیت های بزرگسالان را تقبل كنند و وارد بازار كار شوند. به غیر از قشر محدود ثروتمند، كودكان همراه بزرگسالان در مزارع و معادن كار می كردند و در میان جنگ حاضر می شدند. با صنعتی شدن جوامع از سپیده صبح تا شام در كارخانجات كار می كردند. تقریباً از 150 سال قبل دوران كودكی به رسمیت شناخته شد كه توجه به حقوق كودك، روانشناسی كودك و اجباری شدن تحصیلات از نتایج آن است. شرایط اجتماعی و اقتصادی، پیشرفت تكنولوژی، پیدایش رشته های تعدد تحصیلی و تخصصهای جدید و طولانی شدن دوران تحصیلات در ابتدای قرن بیستم زمینه ای را ایجاد كرد كه باعث شد به دوره نوجوانی توجه خاصی شود.
در اوایل قرن بیستم استانلی هال، به سبب تخصص و خصوصیات شخصی خود نخستین تئوریسین دوره نوجوانی گردید. استانلی هال (1924-1848) اولین دكترای روانشناسی را در امریكا كسب كرد و اولین روانشناسی است كه روانشناسی بلوغ و نوجوانی را مطرح كرده است و دوره نوجوانی را به عنوان یک مرحله مشخص از رشد انسان تلقی كرده است و در مطالعات خود از روش های علمی استفاده كرده است وی اولین فردی بود كه از روش پرسشنامه برای كسب اطلاعات عینی استفاده كرده است. به عقیده هال نوجوانی مرحله ای است كه شخص تمام مراحل قبلی رشد را برای بار دوم در سطح پیچیده تری تجربه می كند. به عبارت دیگر موجود زنده در طول حیات مراحلی مشابه تاریخ تحول انسانی را طی می كند. با شروع نوجوانی در حدود چهارده سالگی سلسله اعمال جدیدی امكان پذیر می شود كه هال آنرا «تولد دوباره» خواند. هال معتقد است كه رشد انسان براساس برنامه از قبل تعیین شده و تحت تاثیر عوامل فیزیولوژیكی صورت می گیرد و تاثیر عوامل اجتماعی و محیطی را در این مورد كمتر می داند. وی معتقد است كه نوجوانی مرحله خاصی در رشد است كه قبلا از نظر روانشناسی و اجتماع نادیه گرفته شده بود. هال اصطلاح طوفان و فشار را در نوجوانی به كاربرد و معتقد بود كه در این دوره وجود طوفان و فشار اجتناب ناپذیر می باشد (اكبرزاده، 1376، ص 4).
تعبیر نوجوانی به عنوان یک مرحله بحرانی، در اصل از فلاسفه یونانی، بخصوص ارسطو گرفته شده است اما كسی كه برای اولین بار به شكل شایان توجهی بلوغ و بحران را بحران به طوفان، در آن یک انقلاب و زایش دوباره می بیند. (احدی و محسنی، 1322، ص 14).
فروید، معتقد بود مراحل رشد روانی-جنسی تابع وراثت و عوامل ژنتیكی می باشد. این تكامل نسبتاً مستقل از عوامل محیطی صورت می گیرد. بهترین مثال، عقده ادیپ است كه آن را در همه جا و همه زمان ها یكسان می داند. فروید نز نوجوانی را به عنوان یک مرحله الزاماً سخت و طوفانی تلقی می نماید عقاید وی مطابق با نظریه رشد داخلی می باشد. (اكبرزاده، 1376، ص 5)
مارگارت مید (1978-1901) بر روی افراد یک جزیره دور افتاده اقیانوس آرام مطالعاتی انجام داد، و نظریه متفاوتی را مطرح كرد. وی جریان رشد را بین مردم قبایل جزایر ساموآ آرام و بدون فشار یافت. (اكبرزاده 1376، ص 5) روت بندیكت، بر روی اجتماعات زیادی مطالعه نمود. وی این طور نتیجه گیری كرد كه مشكل اصلی نوجوانی، عدم مداومت و ناهماهنگی در اجتماعی شدن به عنوان بزرگسالان می باشد. منظور وی از مداومت و ناهماهنگی لزوم یادگیری یک سری رفتارها، نقشها و گرایش های متفاوتی می باشد كه برای بزرگسال شدن لازم است و با آنچه فرد در كودكی یاد گرفته است تفاوت دارد (همان منبع، ص 6).
آلبرت بندورا، یكی از معروفترین روانشناسان، معتقد است، نوجوانی زمان طوفان و فشار اجتناب ناپذیر نمی باشد. در این دوره كه امكان دارد مشكلات حقیقی نیز وجود داشته باشند. هر نوع مشكلی را باید به عنوان نتیجه تجارب محیطی در نظر گرفت، نه بعنوان نتیجه یک دوره سخت و اجتناب ناپذیر در رشد بشر (همان منبع، ص 7).
نوجوانی:
نوجوانی به دوره ای اطلاق می شود كه دورهای انتقالی میان كودكی و بزرگسالی است. این دوره ابتدا با اجباری شدن آموزش رسمی، توسعه صنایع و رهایی كودكان و نوجوانان از كار كردن در مزارع و كارخانجات رسمیت یافت و در قرن بیستم در كشورهای صنعتی اهمیت ویژه ای پیدا كرد. مفهوم نوجوانی و تجارب مربوط به آن در فرهنگهای مختلف شكل های متفاوتی دارد. مثلا در جوامع دور افتاده ورود به بزرگسالی با تشریفات خاص و گاهی دردناك همراه است. (احدی و جمهری، 1378، ص 81).
مرحله نوجوانی دوره ای است كه در آن فرد، دارای جنبه های افراطی و اغراق آمیز در سلوك و رفتار خود می باشد و از مشخصات آن طوفان و فشار هیجانی است. ابتدا این تغییرات را جسمانی می دانستند ولی به تدریج روشن شد كه رفتار دوره بلوغ بیش از آنكه ناشی از تغییرات جسمانی باشد تحت تاثیر عوامل محیطی قرار دارد. (احمدی، 1374، ص 15)
تعریف دیگری نیز از نوجوانی به عنوان یک دوره بحرانی معمول شده است كه حاصل پژوهشهای استرن و سایر روانشاسان آلمانی است. به نظر آنان، نوجوانی زمان كشف و آگاهی از ارزش های فرهنگی و معنوی است. به دلیل عدم تكامل شخصیتی و عدم تكامل شكل گیری نگرش شخصی نوجوان نسبت به زندگی، كشمكش ها و تعارضهای ناشی از این آگاهی، دوره و حالتی منقلب و بحرانی را برای نوجوان به وجود می آورد. (احدی و محسنی. 1322.ص 15)
در جوامع صنعتی انتظار نمی رود كه كودكان در كارهای تولیدی جامعه شركت كنند و یا عهده دار مسئولیت های اجتماعی باشند. و با پایان كودكی نقش فرهنگی آنها دگرگون می شود. یعنی، كودكان در این جوامع با ورود به دوره نوجوانی، باید آموخته های كودكی را كنار بگذارند و نقش های جدیدی ایفا كند. این مسأله حتی در مورد نقش جنسی مصداق دارد، چرا كه در برخی از جوامع، كودكان رفتار جنسی را نه تنها می آموزند، بلكه در این زمینه مورد تشویق قرار می گیرند. ولی در جوامع غربی كودكان چنین مجوزی ندارند و با شروع نوجوانی، بی درنگ باید نقش جنسی متناسب با فرهنگ خود را فرا بگیرند و در این حال، از محدوده خاصی خارج نشوند. (احدی، جمهری. 1378. ص 80).
نوجوانی با تغییرات بیولوژیكی آغاز می شود. این تغییرات در دختران از 9 تا 12 سالگی و در پسران از 11 تا 13 سالگی بروز می كند. این تغییرات بیولوژیكی با افزایش وزن وقد به طور ناگهانی بروز می كند. رشد سریع بدنی در این دوره تحت تاثیر هورمونهای غدد درون ریز، مخصوصا غده هیپوفیز قرار دارد. رشد بدنی 3 تا 4 سال طول می كشد و اوج آن در دختران 12 سالگی و در پسران 14 سالگی است. در طی این دوره 15 تا 20 سانتی متر بر قد و 20 تا 25 كیلوگرم بر وزن یک نوجوان افزوده می شود (احمدی.1374.ص 18)
تمام نوجوانان جهان تجربه ای كم و بیش مشترك دارند و آن عبارت است از تغییراتی كه همزمان به رشد سریع قد و وزن (همانطور كه یادآور شدیم)، قیافه ظاهری و نهایتاً بلوغ جنسی آنها منجر می شود و در ادامه بحث ابتدا تعریفی از بلوغ ارائه می دهیم، بلوغ مرحله ای از زندگی است كه طی آن فرد به تكامل جنسی می رسد و درنتیجه از قابلیت تولید مثل برخوردار می شود. (احدی و جمهری. 1378. ص 84).
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
:
تاریخچه مفهوم نابهجاری . همچون سایر مفاهیم مربوط به پدیده های انسانی یک مسیر منطقی و هموار را پشت سر نگذاشته است ، بلکه طی قرن های متمادی دستخوش فراز و نشیب های فروان بوده است .
تعاریف نسبتا ابتدائی تبیین های جسمانی که در آرا ء نخستین یونانیان در مورد هستیری مشهور بود و یا همسان دانستن بیماران روانی با حیوانات ، به تدریج جای خود را به رویکردهای پیچیده تر داد. با توسعه طب نوین ، بسیاری از پزشکان پذیرای این اندیشه شدند که با ید در مورد آسیب شناسی و درمان پریشانی های روانی به مثابه بیماری های جسمانی برخود کرد (سارافیو 1990 )
نظریه پردازانی چون گالن با ارائه اندیشه های تازه درمورد علل روانشناختی ” نابهنجاری ها ” شکل گیری و گسترش مستمر یزم مداخلات در مانی شارکو همگی زمینه محکمی را برای استقرار تبیین های روان شناختی نوین فراهم ساخت . سرانجام فضا برای ظهور نظریه پردازی های نوین مهیا شد و نظام روان تحلیلی زیگموند فروید حاکمیت یافت .
موقعیت های فشارزای زندگی همواره میتواند بر میزان توانایی افراد در کنار آمدن با شرایط گوناگون موثر باشد و تداوم شرایط دشوار ، به نوبه خود ، موجب بروز یا تشدید نابسامانی های ، جسمانی و روانی می شود . در چنین فضایی انسان ناگریز است تا برای مقابله با پیامدهای ناشی از فشارهای زندگی به جستجوی راه کارهای موثرتری باشد . از این رو وجود سبک خاص شناختی یا کسب صفاتی که بتواند شدت عوامل فشارزای زندگی را کاهش دهند ، اهمیت ویژه ای می یابد ( شفر ، مارتین ترجمه بلوچه 1375 ).
از سوی دیگر با توجه به وقایعی که در چند سال اخیر در کشور ما رخ داده است از قبیل جنگ ، زلزله های متعدد ( ایران جرء ده کشور حادثه خیز جهان است ) و عواملی نظیر فقر ، طلاق ، اعتیاد و عوامل دیگر رقم کودکان و نوجوانان نیازمند به اقامت در سازمان های حمایتی نظیر اماکن شبه خانواده بهزیستی ( مراکز شبه خانواده مراکزی هستند که از کودکان و نوجوانانی که به دلایلی بدونه سرپرست مانده اند یا اینکه از سرپرست مناسب محروم شده اند نگهداری میکنند ) را در جامعه ما بالا برده است .
عنوان تحقیق :
بررسی و مقایسه میزان سخت رویی برنا امیدی در دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های کشاورزی و روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه در سال تحصیلی 87 ـ 86
بیان مسئله :
طبق نظر بر نا امیدی حالت تکان دهندایست که با احساس عدم امکان و احساس ناتوانی و بی علاقگی به زندگی آشکار میشود و فرد در اثر ناامیدی بشریت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیت های زندگی را بسنجد در نتیجه این مشکلات قدرت تطبیق یا تغییرات زندگی را ندار
د مشکلات زندگی و عدم سازگاری با عوامل فشار آورنده ( استرس ) فرد را در زندگی گرفتار می نماید و با گذشت زمان فرد از جریان یک زندگی طبیعی همواره بیشتر فاصله گرفته در پاره ای از موارد حتی به خود کشی کشیده میشود .
از سوی دیگر یک عامل مهم در انسان که او را به کوشش و پیشرفت وا می دارد امید است .
امید یعنی احساس امکان داشتن و ممکن بودن هر چیز غیر ممکن . ( مارسل ، 1962 )
نا امیدی انسان را از درون می پوساند و راه را برای کوشش و پیشرفت مسدود میکند ( نا امیدی شاخص مهم افسردگی می باشد ). ( گلمن ، دانیل ، 1995 ) .
فرد در اثر نا امیدی بشدت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیت های مختلف خود را بسنجد و تصمیم بگیرد . نا امیدی شخص را سریعا در هم شکسته و او را در برابر عوامل فشار آور بی دفاع و گرفتار می کند .
یکی از متغییر هایی که ارزیابی آن در تبیین تغییر پذیری گرایش به نا امیدی به نظر میرسد ، سخت رویی است . اولت کوبا سا (1979 ) سخت رویی را ویژگی شخصیتی پیچیده ای معرفی می کند که از سه مولفه چالش ، کنترل و تعهد تشکیل شده است . فردی که میزان خصیصه چالش در او بیشتر است رویدادهای زندگی را به منزله فرصتی برای پویایی و سازگاری مجدد و میدانی برای تحقیق و ارتقاء خویشتن تلقی می نماید و در برابر این رویدادها تسلیم منفعلانه را انتخاب نمی کند . فردی که مولفه کنترل در او زیاد است ، احساس تاثیر گذاری بر زندگی خویشتن را دارد و غالبا خود را در تغییر و دگرگونی شرایط توانا و مسئول می بیند . فردی که از تعهد بیشتری برخوردار است ، نه تنها خود را واجد ارزش می بیند ، بلکه در زندگی به چیز هایی بسیار با ارزش معتقد است که اهمیت و معنای زیستن را برای وی برجسته می سازد ( مدی ، اولت ( کوبا سا ) 1984 ص 31 )
طی سه دهه اخیر نقش تعدیل کننده یا محافظت کننده سخت رویی در قلمرو بیماریهای مختلف جسمانی به وفورمورد پژوهش قرار گرفته است( به عنوان مثال : لامبرت همکاران،1990 ) . به نظر می رسد که سخت رویی از طریق شیوه خاص ارزیابی رویدادها و استفاده از روش های مقابله با آنها مکانیزم محافظت کننده ای را در ساختار جسمی و روانی انسان به جریان می اندازد .
پژوهش حاضر رابطه بین سخت رویی و ناامیدی را مورد بررسی قرار می دهد .
فرضیه های تحقیق :
1 ـ بین سخت رویی و ناامیدی در دانشجویان رابطه معنا دار وجود دارد .
2 ـ بین چالش و نا امیدی در دانشجویان رابطه معنا دار وجود دارد .
3 ـ بین تعهد و نا امیدی در دانشجویان رابطه معنا دار وجود دارد .
4 ـ بین کنترل و نا امیدی رابطه معنا دار وجود دارد .
ضرورت و اهداف پژوهش :
پژوهش حاضر بررسی میزان سخت رویی ( تعهد ، کنترل ، چالش ) برنا امیدی در دانشجویان کشاورزی و روانشناسی است .
از نظر بسیاری از پژوهشگران افرادی که سخت رویی بالایی دارند هنگام بروز مشکل بیشتر از روش مقابله گفتاری استفاده می نمایند .
سخت رویی یک مفهوم روانشناختی است که به شیوه های خاص و با ثبات فرد واکنش های او با رویدادهای استرس زای زندگی اشاره دارد . این سازه شخصیتی از سه مولفه تعهد ، کنترل و چالش تشکیل شده : 1 ـ تعهد نشان دهنده اعتقاد فرد به ارزشمند و معنا دار بودن فعالیت هایش و احساس عمیق و در آمیختگی با این فعالیت است 2 ـ کنترل بر عقیده است که تجارب زندگی قابل پیش بینی و کنترل است 3ـ چالش اشاره دارد به اینکه تغییر در زندگی امری طبیعی بوده و فرصتی برای رشد فراهم می آورد . (کوباسا و همکاران 1982 )
ناامیدی بعنوان یکی از صفتهای خاص واسط افسردگی تعریف شده است . (بک. 1963 و 1967 ملجس بالبی 1969 )
فرد ناامید کسی که در یک سیستمی از انتظارات منفی راجع به خودش و آینده زندگیش قرار گرفته است و رابطه بسیار نزدیکی با مفهوم درماندگی آموخته شده دارد .
تا جای که جستجوها ی محقق به او این امکام ابراز نظر را می دهد تا کنون تحقیقی مشابه تحقیق حاضر صورت نگرفته است .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
«خداوند وقتی انسان را آفرید از روح خود در آن دمید.» (سوره مبارکه الحِجر، آیه 28).
این بدان معناست که هدف، خلقت موجودی خدا گونه بوده است که دارای صفات و خصوصیاتی باشد تا خلیفه خدا روی زمین شود و برای تربیت انسانها از میان خود آنها راهنمایانی برگزید تا راه راست را به انسانها نشان دهند. نقش تربیتی این راهنمایان به گونه ای بوده که انسانها در تمامی ابعاد وجودیشان رشد کنند. با مشاهده زندگی گذشتگان خواهیم دید که معمولاً زندگی افراد جامعه به سه بخش تقسیم میشده است. قسمت اول کار و مشغله روزانه که جهت تأمین معاش خانواده بوده است و قسمت دیگر را خواب و استراحت و تجدید قوای جسمی جهت شروع روزی نو و ادامه کار و تلاش روزانه تشکیل میداده است و بین این دو زمان، زمان سومی نیز مشاهده میشود که در آن افراد نه کاری انجام میدادند و نه در خواب بودند. البته این زمان بسیار کوتاه بود و به مرور زمان مدت آن افزایش یافته است. این مدت زمان از روز را اوقات فراغت (Leisure times) نام نهادند. در زندگی فردی و اجتماعی بسیاری از جوامع و ملتهای امروز جهان، اوقات فراغت بخش مهم و جدانشدنی از برنامههای تربیتی جوانان محسوب میشود و هر اجتماعی با توجه به این نکته تا چه میزان از تحولات صنعتی و اجتماعی عصر حاضر تأثیر پذیرفته است، از ساعات فراغت به فراخور وضع و موقعیت خویش و بر اساس توانایی های اقتصادی خود و نیز اعتقادات و درک ویژه ای که از اوقات فراغت دارند، بهره میگیرند. واضح است که کم توجهی به این موضوع موجب میشود که افراد نتوانند اوقات بیکاری خود را به نحو مطلوب و دلخواه سپری کنند و از نقش سازنده ای که این ساعات در پرورش شخصیت و تکمیل دانش و معلومات دارند بهره ببرند. یکی از اقشار جامعه، جوانان هستند و آنها سرشار از انرژی جوانی میباشند که این انرژی باید به گونه ای مورد بهره برداری قرار گیرد (سازمان ملی جوانان، 1381).
جهت دادن صحیح به بهره برداری از انرژی جوانان و برآوردن نیازهای آنها، مستلزم برنامه ریزی واقع بینانه و صحیح زمانی است تا بدین ترتیب از اتلاف وقت و انرژی این قشر جولگیری به عمل آید. امروزه استفاده بهینه از وقت و زمان، مهمترین مسأله در کشورهای مترقی جهان میباشد ولی متأسفانه در کشور ما توجه چندانی به وقت و زمان نمی شود و با از دست دادن این عنصر بسیار مهم، لطمههای زیادی از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و آموزشی و پرورشی و… به کشورمان وارد میشود، زیرا مدیریت زمان کمتر دیده میشود. پس برای افزایش بهره وری، مخصوصاً در واحدهای آموزشی بهتر است از مدیریت زمان (Time management) استفاده شود و این برنامه ریزی زمانی به کارمندان و محصلان از قبیل دانش آموزان و دانشجویان آموزش داده شود (براتی، 1384).
امروزه این اعتقاد وجود دارد که ریشه بسیاری از اضطرابها و فشارهای روحی انسان عصر حاضر، کمبود وقت یا از دست دادن زمان است. قرن حاضر به دلیل گسترش شبکه اطلاع رسانی و تهاجم و انفجار اطلاعات، به عنوان «عصر سرعت» شناخته شده است و بشر امروز برای دور نماندن از قافله و زمان خویش و کسب اطلاعات به ناچار، به تلاش مستمر و بی وقفه میپردازد. این تلاش، بدون برنامه ریزی زمانی موجب استرس و فشار روانی میشود (فراست، 1371).
به نظر پژوهشگر، احتمال دارد که مدیریت زمان که استفاده بهینه از وقت برای اهداف کوتاه مدت و بلند مدت، با در نظر گرفتن اولویتها و اوقات فراغت فرد است، با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی فرد رابطه داشته باشد.
1-1: بیان مسأله
با در نظر گرفتن اینکه یکی از ویژگیهای عصر کنونی، سرعت ارتباطات است، به همین دلیل توجه به مسئله اوقات فراغت نوجوانان و جوانان و جهت دادن به برنامههای زمانی آن امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. به عبارت دیگر مسئله کنونی، نداشتن برنامه ریزی زمانی صحیح در اوقات فراغت آنها میباشد (علیمرادیان، 1368).
با توجه به وقت آزادی که در بین ساعات شبانه روز نوجوانان و جوانان مشاهده میشود، این تحقیق انجام گرفت تا معلوم گردد که برای گذراندن اوقات فراغت به طرز صحیح، چگونه میتوان از مدیریت زمان بهره برد. لذا محقق با توجه به مطالعات مقدماتی که در این زمینه انجام داده است بر آن است تا با گردآوری اطلاعات دقیقتر، از طریق اجرای یک تحقیق غیر آزمایشی از نوع همبستگی، رابطه بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت را با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی مشخص نماید.
طبق تعریف سازمان طی جوانان، افرادی که دارای سنین 15 تا 29 سال میباشند، جوان محسوب میشوند. ایران به عنوان یکی از کشورهای مدیترانه شرقی دارای جمعیت جوان است.
بانک جهانی در سال 2000، جمعیت 15 تا 29 ساله کشور ما را معادل 1/32 درصد کل جمعیت گزارش نموده است (سازمان ملی جوانان، 1381).
لذا با عنایت به خصوصیات و استعدادهای بالقوه این گروه سنی در جهت شکوفایی جامعه فردا، لازم است وضعیت سلامت روان این قشر شناسایی شود و رابطه آن با سایر عوامل به درستی مورد بررسی قرار گیرد (همان منبع ).
بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان برای استفاده بهینه از اوقات فراغت خود، مدتها قبل و نزدیک به زمان امتحانات خود برنامه ریزی صحیح زمانی نمی کنند و یا از مدیریت زمان اطلاعی ندارند. برخی نیز به رغم اطلاع محدود، از آن استفاده نمی کنند. به نظر پژوهشگر، رابطه نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت با سایر متغیرها باید بررسی شود تا اقدامات لازم و ضروری در پژوهشهای بعدی انجام گیرد.
از طرفی آموزش و پرورش، به دلیل آموزش و تعلیم نیروهای مورد نیاز بخشهای مختلف جامعه در تمامی کشورهای دنیا اهمیت به سزایی
دارد. در بحث آموزش و پرورش مفاهیم پیشرفت تحصیلی و افت تحصیلی به میان میآید. از پیشرفت تحصیلی، به عنوان یکی از ابعاد پیشرفت در نظام آموزش و پرورش، مفهوم «انجام تکالیف و موفقیت دانش آموزان در گذراندن دروس یک پایه تحصیلی مشخص » یا «موفقیت دانش آموزان در امر یادگیری مطالب درسی»، مستفاد میشود. وجه مخالف پیشرفت تحصیلی، افت تحصیلی است که یکی از معضلات نظام آموزشی میباشد که خود را به شیوههای گوناگون مانند عدم موفقیت دانش آموزان در دستیابی به اهداف مقاطع تحصیلی مربوطه، مردودی و تکرار پایههای تحصیلی، ترک تحصیل زودرس و بیکاری و بلاتکلیفی نشان میدهد (پورشافعی، 1370).
با توجه به اضطراب و استرس ناشی از دروس و امتحانات مدارس و دانشگاه ها در بین نوجوانان و جوانان لزوم یک برنامه ریزی صحیح زمانی، یا به عبارتی مدیریت زمان جهت استفاده بهینه اوقات فراغت نوجوانان و جوانان، از اهمیتی ویژه برخوردار است.
این پژوهش به طور کلی تلاش دارد که رابطه بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت را با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی مشخص نماید و میکوشد که به طور اخص آشکار سازد که چه رابطه ای بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت با سلامت روان جوانان وجود دارد ؟ و اینکه آیا بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه وجود دارد ؟ یا خیر؟
1-2: اهداف تحقیق
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت، با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی جوانان است.
1-3: فرضیههای تحقیق
فرضیه (1): نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با سلامت روان آنها رابطه دارد.
فرضیه (2): نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه دارد.
1-4: سئوالهای تحقیق
سئوال(1): آیا نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با سلامت روان آنها رابطه دارد ؟
سئوال (2): آیا نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه دارد ؟
1-5: ضرورت و اهمیت تحقیق
یکی از اقشار مهمی که در هر جامعه، آسیب پذیر شناخته شده اند، قشر جوانان آن جامعه است. بر اساس آمار و ارقام بانک جهانی در سال 2000، بیش از 30 درصد از کل جمعیت جهان را، جوانان تشکیل میدهند، البته بانک جهانی در سال 2000 جمعیت جوان ایران را معادل 1/32 درصد کل جمعیت گزارش نموده است (سازمان ملی جوانان، 1381).
با اطلاع از این واقعیت، برنامه ریزی صحیح زمانی برای گذران اوقات فراغت جوانان، هم باعث بارورتر شدن نسل آینده کشور میشود و هم جلوی بسیاری از نابسامانیها و گرفتاریهایی که ناشی از عدم اطلاع یا آگاهی کم از مدیریت زمان است گرفته میشود (غفاری، 1372).
در دنیای پرهیاهوی قرن بیست و یکم کارگزاران حکومتی دنیا به این حقیقت پی بردهاند که در صورت عدم به کارگیری تدابیر اصولی نسبت به اوقات فراغت به ویژه در رابطه با نسل جوان، خطرات عظیمی جامعه را تهدید میکند. از نظر تربیتی نیز در صورت عدم توجه به چگونگی گذران اوقات فراغت، اختلالات غیر قابل جبرانی در رفتار و کردار و در نتیجه در شخصیت افراد پدیدار گشته و چه بسا ممکن است، موجب ترویج کجرویها و انحرافات اجتماعی شود (خلیلی، 1372).
با توجه به اینکه یکی از شرایط رشد عاطفی و بلوغ اجتماعی و قدرت همسازی افراد، داشتن علاقه پایدار به تفریحات و اشتغالات سازنده و سودمند است و با عنایت به میزان گستردگی و اهمیت ساعات فراغت جوانان در تعیین کننده بودن نقش این اوقات، در رشد معنوی و جسمی دانشجویان و دانش آموزان، پر کردن اوقات فراغت آنها از یک طرف، میتواند اثرات اخلاقی و تربیتی عمیقی، بر روی دانش آموزان و دانشجویان داشته باشد و در تکوین شخصیت آنها موثر باشد و از طرفی دیگر، از تهاجم فرهنگی، اعتیاد و انحراف اخلاقی پیشگیری نماید تا سلامت و بهداشت جامعه نیز تأمین شود (رضوانیه، 1372).
با توجه به اینکه اوقات اکثر جوانان شامل سه بخش مطالعه و تحقیق، استراحت و خوراک و نظافت و فرایض دینی و بخش اوقات فراغت میباشد، استفاده صحیح از بخش اوقات فراغت میتواند موفقیت و استفاده بیشتر از دو بخش دیگر را تضمین کند و باعث تجدید قوا جهت مطالعه و تحقیق بیشتر گردد. بنابراین اوقات فراغت از این نظر حائز اهمیت میباشد که اگر با برنامه ریزی صحیح زمانی همراه گردد، میتواند ساعاتی سازنده و تکامل بخش را در بر داشته باشد و باعث سلامت روان جامعه شود. نتایج پژوهش حاضر، این امکان را برای مسئولین مربوطه فراهم میکند که با در نظر گرفتن واقعیات موجود و نیز مشکلات عدیده در این رابطه و با توجه به علایق و پیشنهادات جوانان، در ابتدا نسبت به رفع مشکلات موجود اقدام کنند و سپس جهت بهره وری و استفاده بهینه از اوقات فراغت، یک برنامه ریزی صحیح زمانی را تدوین کرده و از مدیریت زمان استفاده نمایند(همان منبع).
با توجه به مطالب ذکر شده، مسئله مدیریت زمان از جایگاه ویژهای برخوردار است. افراد میباید همواره توجه داشته باشند که از زمان به عنوان منبعی ارزنده به خوبی استفاده کنند. آنها میتوانند راه های استفاده موثر از زمان را بیاموزند، میتوانند از ابتلا به پریشانی احتراز کنند، بازده کارشان را افزایش دهند، در رسیدن به اهدافشان موفق تر باشند و به زندگی متعادل تری دست یابند که در آن فرصت و توان کافی برای پرداختن به کار منزل، خانواده و خویشتن وجود داشته باشد (مکنزی، 1993).
بنابراین از این چشم انداز وسیع، میتوان دریافت که ارزش واقعی مدیریت زمان، عبارت است از ارتقای تمامی ابعاد زندگی فرد. لذا لزوم آشنایی جوانان با مدیریت زمان در گذران اوقات فراغت آنها اجتناب ناپذیر است.
1-6: تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهشی
– تعریف نظری پیشرفت تحصیلی : اصطلاحی است که به جلوه ای از جایگاه تحصیلی دانش آموزان اشاره دارد. این جایگاه میتواند بیانگر میانگین نمرات دورههای مختلف یا میانگین نمرات در دورههای مربوط به یک موضوع یا نمره ای برای یک دوره باشد (پالسون [1]، 1994؛نقل ازهاشمی، 1378).
– تعریف عملیاتی پیشرفت تحصیلی : در این پژوهش، منظور از پیشرفت تحصیلی، میانگین کل نمرهها (معدل کل دروس) است که دانش آموزان سال اول و دوم و سوم دبیرستانی و پیش دانشگاهی، در پایان نیمسال اول سال تحصیلی 86-85 کسب نمودهاند.
– تعریف نظری بهزیستی : بهزیستی احساس مثبت و احساس رضامندی عمومی از زندگی است که شامل خود و دیگران در حوزههای مختلف خانواده و شغل و. .. میباشد (مایرز[2]و داینر، 1995؛ نقل از کرمی نوری و مکری، 1381).
– تعریف عملیاتی بهزیستی : نمره فرد در پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرجیل ولو (1989)،ملاک شادکامی آن فرد در نظر گرفته شده است.
– تعریف نظری مدیریت زمان در اوقات فراغت : مدیریت زمان یا نحوه استفاده موثر از زمان عبارت است از برنامه ریزی زمانی منظم و هماهنگ به علاوه واکنش مناسب در مقابل ضایع کنندگان وقت (رضوانیه، 1372). اوقات فراغت عبارت است از اوقاتی که خارج از کار و مشغله روزانه بوده و انسان از انجام فعالیتهای اجتماعی، مذهبی و تغذیه ای فارغ است و هر فعالیتی را به دلخواه خود انجام میدهد (صباغ، 1382).
– تعریف عملیاتی مدیریت زمان در اوقات فراغت : عبارت است از نمره فرد در پرسشنامه مدیریت زمان در اوقات فراغت که توسط پژوهشگر و به کمک اساتید محترم ساخته شده است.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)