:
حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است . این سیستم اطلاعاتی به عنوان مهمترین زیر
مجموعه سیستم های اطلاعاتی مدیریت وظیفه جمع اوری ، طبقه بندی ، تلخیص و
ارائه گزارش های مربوط به وقایع مالی و اقتصادی یک سازمان را به عهده دارد اگر
چه استفاده کننده اصلی بخش عمده ای از این اطلاعات سهامداران و مدیران یک بنگاه
اقتصادی هستند ولی مدیریت بنابر وظایف و مسئولیت هایی که در قبال گروه های مختلف
استفاده کنندگان اطلاعات مالی دارد و همچنین بنابر الزامات قانونی یا درخواست طرف ها
ی تجاری یا تامین کننده مالی بنگاه ، اطلاعات مختلفی را در اختیار طیف استفاده کنندگان
خارج از بنگاه قرار می دهد .
گزارشات مالی از مهمترین فراورده های سیستم های اطلاعات حسابداری است که برای گروه
های مختلفی از استفاده کنندگان خارجی اطلاعات مالی در چارچوب مشخصی ارائه می شود
و صحت این قبیل گزارشات توط حسابرسان مستقل مورد تایید قرار می گیرد .
استفاده کنندگان خارجی اطلاعات حسابداری طیف نسبتا وسیعی را شامل می شوند . کارکنان
بنگاه وام دهندگان ، سهامداران ، سرمایه گذاران ، دولت ، مشتریان ، فروشندگان کالاها و خدمات
و حتی رقبای یک بنگاه تجاری هریک به نوعی استفاده کننده فراورده های سیستم حسابداری اند
. در میان طیف وسیع کاربران اطلاعات مالی ، سرمایه گذاران و بستانکاران توجه خاص و بیشتری
به اطلاعات و وضعیت اقتصادی و مالی بنگاه تجاری دارند .
اطلاعات حسابداری در واقع ورودی های مدل های مختلف تصمیم گیری هستند که استفاده کنندگان
از این اطلاعات از آنها برای انتخاب راه های مختلف می کنند . مهمترین و عمده ترین گزارشات
حسابداری تا امروز صورت های مالی یک بنگاه اقتصادی است که هر کدام از یک منظر وضعیت
مالی و اقتصادی یک بنگاه را نشان می دهند .
این درحالی است که امروزه در زمره صورت های مالی اساسی کشور های توسعه یافته یک صورت
مالی دیگر به نام صورت ارزش افزوده اقتصادی تهیه می شود که اطلاعا ت با ارزش را در اختیار
استفاده کنندگان از اطلاعات مالی قرار می دهد .
در این تحقیق به بررسی و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی و ارتباط آن با مفهوم سود حسابداری می
پردازیم .
:
پایداری سیستم قدرت از دهه های آغازین قرن گذشته به عنوان یک مسئله مهم در امنیت بهره برداری از سیستمهای قدرت، شناخته شده و مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از خاموشی های سراسری كه در شبكه های قدرت مختلف دنیا رخ داده است، به دلیل ناپایداری سیستم قدرت بوده و توجه بسیاری از صنایع و شركت های برق را به این مساله معطوف نموده است. گسترش سیستم های قدرت به دنبال افزایش خطوط ارتباطی و ایجاد شبكه های به هم پیوسته، استفاده از تكنولوژی های جدید در كنترل و حفاظت شبكه و افزایش میزان تقاضا و به دنبال آن بهره برداری از سیستم با حاشیه پایداری كم، به خصوص در سیستم های تجدید ساختار یافته، انواع مختلف ناپایداری ها در سیست مهای قدرت به همراه داشته است. به عنوان مثال، پایداری ولتاژ، پایداری فركانس و نوسانات بین ناحیه ای بیش از گذشته دغدغه مهندسین سیستم های قدرت را برانگیخته است. بنابراین فهم و درك صحیح از انواع ناپایداری ها و چگونگی به وقوع پیوستن آنها جهت طراحی و بهره برداری سیستم های قدرت، بسیار ضروری است.
همان گونه كه بیان گردید، یكی از انواع ناپایداری ها در شبكه های قدرت، ناپایداری ولتاژ است. در سال های اخیر با توجه به رشد میزان مصرف و هزینه بالای احداث نیروگاه ها و خطوط انتقال، به ویژه در سیستم های تجدید ساختار یافته، بعضاً بهره برداری شبكه های قدرت تا نزدیكی حداكثر ظرفیت نیروگاه ها و خطوط شبكه انجام می گیرد كه در نتیجه شبكه تحت فشار زیادی قرار گرفته و از لحاظ ولتاژی دچار
مشكل خواهد شد. وقوع خاموشی های سراسری اخیر در برخی شبكه های قدرت مهم دنیا مانند فروپاشی ولتاژ در كشور شیلی و فروپاشی شبكه شمال شرق آمریكا و كانادا در آگوست سال 2003 و فروپاشی شبكه قدرت جنوب ایتالیا در سپتامبر سال 2003 گویای این مطلب می باشند. به همین دلیل، بحث ناپایداری ولتاژ در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. از طرف دیگر همانطور كه می دانید سیستم های قدرت قسمت زیادی از انرژی مورد نیاز ما را فراهم می كنند هنگامی كه سیستم قدرت دچارناپایداری و فروپاشی شود دیگر سیستم های مهم همچون سیستم های حمل و نقل الكتریكی، چراغ راهنماها و سیستم های امنیتی و سیستم آب رسانی شهری و غیره هم دچار مشكل خواهند شد در نتیجه فروپاشی سیستم های قدرت باعث بروز مشكلات بزرگی میشود كه اهمیت توجه به این موضوع را نشان می دهد.
در كشور ما نیز، با توجه به افزایش میزان مصرف و هزینه بالای احداث خطوط و نیروگاه های جدید، به ناچار بایستی در آینده ای نه چندان دور، بهره برداری از شبكه در ظرفیت بالاتر انجام گیرد. در نتیجه در این پایان نامه به بررسی روش های تشخیص پدیده ناپایداری ولتاژ پرداخته خواهد شد.
در فصل اول پس از بیان مفاهیم اساسی مربوط به پایداری ولتاژ، چگونگی استفاده از منحنی ها P-V و V-Q به عنوان روشی برای تحلیل استاتیكی شبكه از لحاظ پایداری ولتاژ مورد بررسی قرار می گیرد و تاثیر پارامترهای گوناگون شبكه بر روی پایداری گفته خواهند شد.
در فصل دوم روش های تشخیص پدیده ناپایداری ولتاژ كه به دو دسته شاخص های مربوط به شینه بار و شاخص های مربوط به خط انتقالی تقسیم می شود و معرفی میگردند.
در فصل سوم، این روش ها در ابتدا بر روی شبكه دوشینه ساده و سپس بر روی شبكه 9 شینه IEEE در حالت ناپایداری اغتشاش كوچك پیاده سازی می شوند از آنجا كه بیشتر شاخص های مربوط به شین بار نیاز به مدار معادل تونن دارند در این فصل روش های گوناگون تخمین پارامترهای مدار معادل بیان خواهد گردید و در مورد بهبود عملكرد برخی شاخ صها پیشنهادهایی ارائه خواهد شد.
در فصل چهارم نیز شاخص های تشخیص پدیده ناپایداری ولتاژ بر روی شبكه 9 شینه IEEE در حالت اغتشاش بزرگ پیاده سازی خواهد شد و چگونگی به كار بردن و تعیین حد تنظیم پایداری برای یكی از شاخص ها ارائه خواهد شد.
در فصل پنجم نیز، نتیجهگیری كارهای انجام شده و پیشنهادهای در جهت ادامه كار ارائه خواهد شد.
:
حدود یک قرن از ساخت اولین موتور القائی در جهان می گذرد و در طول این زمان این موتورها به خاطر مزایایی چون وزن کم، ارزان بودن نسبی آنها و عدم نیاز به تعمیر و نگهداری جدی توانسته اند جایگاه ویژه ای را در صنعت به خود اختصاص دهند.
تا اوایل دهه 1970 میلادی در کاربردهایی که عملکرد حالت گذرا در آنها چندان مورد توجه نبود موتورهای القائی مجالی به موتورهای DC ندادند و به سرعت جایگزین آنها شدند. اما در کاربردهایی که به پاسخ سریع نیاز بود (مانند سرو سیستم ها و کاربردهای رباتیک) به خاطر نبود روش هایی جهت کنترل دقیق موتورهای القائی، موتورهای DC جایگاه خود را حفظ کردند. در خلال این سال ها روش های کنترل اسکالر به پیشرفت های قابل توجهی دست یافتند.
این روش ها متکی به کنترل اندازه ولتاژ، فرکانس و جریان ورودی موتور بودند. با ارائه نظریه کنترل برداری میدان گرا و فراگیر شدن کاربرد آن در دهه 1970 میلادی، امکان کنترل دقیق موتور القائی فراهم شد. کنترل برداری این حقیقت را مشخص کرد که عملکرد حالت گذرای نامطلوب در موتورهای القائی به دلیل محدودیت های ساختمان آن نمی باشد بلکه به روش کنترل و نحوه تغذیه موتور وابسته است.
کنترل بردای میدان گرا با جداسازی جریان موتور به دو مولفه عمود که یکی از آنها تولید شار در موتور و دیگری تولید گشتاور در موتور را کنترل می کرد توانست امکان کنترل مجزای شار و گشتاور در موتور القائی را فراهم آورد و به عبارتی موتور القائی را همانند یک موتور DC تحریک جداگانه کنترل کند.
اگرچه این روش نتایج شگفت انگیزی داشت اما مشکلاتی مانند محاسبات زمانگیر با حجم بالا، حساسیت زیاد به تغییر پارامترهای موتور و مشکلات راه اندازی و عملکرد در سرعت های پایین و نزدیک به صفر باعث شد تا محققان به دنبال روش های جدیدی برای کنترل موتورهای القایی باشند. روش هایی که از پیچیدگی کمتری نسبت به روش میدان گرا برخوردار باشند و به علاوه مقاومت بیشتری نسبت به تغییر پارامترها از خود نشان دهند.
در سال 1986 روش مبتنی بر کنترل مستقیم گشتاور در موتورهای القائی توسط TAKAHASHI ISAO برای اولین بار پیشنهاد شد که گشتاور و شار موتور را به صورت مستقیم کنترل می کرد.
در طی گذشت کمتر از دو دهه از ارائه نظریه کنترل مستقیم گشتاور برای اولین بار، استراتژی های گوناگونی بر مبنای کنترل مستقیم گشتاور در جهت کنترل موتورهای القائی پیشنهاد شده اند. استراتژی های مطرح شده از نقطه نظر فرکانس سوئیچینگ اینورتر به دو دسته 1- استراتژی های با فرکانس سوئیچینگ متغیر و 2- استراتژی های با فرکانس سوئیچینگ ثابت قابل تقسیم هستند.
استراتژی های با فرکانس سوئیچینگ متغیر که قدمت بیشتری نسبت به نوع دوم دارند خود به دو دسته زیر تقسیم می شوند.
1- کنترل مستقیم گشتاور مبتنی بر جدول سوئیچینگ.
2- کنترل مستقیم گشتاور معروف به DSC.
اما از آنجایی که فرکانس سوئیچینگ غیرقابل پیش بینی و متغیر با شرایط بار و سرعت، یک ضعف برای استراتژی کنترل مستقیم گشتاور به حساب می آمد محققان به دنبال روش های جدیدی برای ثابت کردن فرکانس سوئیچینگ اینورتر گشتند و متدهایی را پیشنهاد کردند که معتبرترین آنها به شرح زیر می باشد.
1- کنترل مستقیم گشتاور با باندهای هیسترزیس متغیر.
2- کنترل مستقیم گشتاور با مدل پیش بین و مدولاسیون فضای برداری.
نکته ای که در اینجا لازم است به آن توجه شود این است که اگرچه این روش ها توانستند مشکل متغیر بودن فرکانس سوئیچینگ اینورتر را حل کنند اما در عوض بخاطر استفاده از روش های کنترلی پیچیده تر سادگی روش های فرکانس متغیر را که ویژگی اصلی متد کنترل مستقیم گشتاور بود از دست دادند.
مشكل رسوب از زمان پیدایش اولین مبدلها تا به امروز وجود داشته است. از زمان انقلاب صنعتی و در تولید بخار توسط زغال سنگ این مشكل وجود داشته كه در عمل به صورت ایجاد رسوب در جوش آورها نمایان می شد و علت آن وجود املاح و نمك در آب بوده است و ر نتیجه آن دمای جوش آور برای تولید بخار می بایست افزایش می یافت. تا سال 1920 فقط به ایجاد و استفاده از ابزارهایی برای كاهش رسوب با توجه به شرایط موجود ، بدون در نظر گرفتن یک طراحی مناسب توجه می شد. از سال 1920 تا 1935 اندازه گیری رسوب و تعیین میزان تأثیر آن بر روی ابزارهای انتقال حرارت انجام گرفت. از سال 1935 تا 1945 با مطالعات بیشتر فاكتور رسوب گرفتگی معرفی بسط و گسترش یافت. تحقیقات در مورد رسوب نفت خام در مبدلهای پیش گرم كن پالایشگاه ها تقریباً از دهه هفتاد میلادی به طور جدی آغاز و در یک دهه گذشته این تحقیقات شتاب بیشتری به خود گرفته است. امروزه برای اكثر محیط ها فاكتور رسوب گرفتگی تعیین شده و با تعریف این فاكتور در نرم افزارها ، ابزارهای انتقال حرارت طراحی و ساخته می شوند كه این امر سبب كاهش هزینه، كاهش مصرف انرژی و نیز كاهش تولید مواد آلاینده گردیده است. برای تحقق هر چه بیشتر موارد ذكر شده این تحقیقات با شدت بیشتری ادامه دارد.
اهمیت رسوب در شبكه های پیش گرم كن نفت خام
رسوب گذاری در مبدلهای شبكه پیش گرم كن نفت خام یكی از بزرگترین مشكلاتی است كه هزینه های بسیاری را برای صنایع پالایش نفت در بر دارد. دو اثر عمده رسوب بر عملیات پیش گرم كن، كاهش بازیافت حرارتی و افزایش افت فشار می باشد. برای یک شبكه پیش گرم كن كه روزانه 100/000 بشكه نفت خام را تحت فرایند قرار می دهد ، افت یک درجه ای دما در اثر رسوب به طور تقریبی منجر به 40/000 دلار هزینه اضافی سوخت و تولید 750 تن دی اكسید كربن اضافی در سال خواهد شد. همچنین افت فشارهای بزرگتر بار
بیشتری را بر پمپها تحمیل می كند و زمانی كه ظرفیت اضافی برای پمپ موجود نباشد ، منجر به تبخیر نفت خام در داخل مبدلهای حرارتی و كاهش بار عملیاتی می گردد. در نتیجه كاهش تولید مهمترین هزینه رسوب برای اكثر پالایشگاه ها می باشد. برای پالایشگاهی كه روزانه 100/000 بشكه نفت خام را تحت فرایند قرار می دهد كاهش 10 درصدی تولید بر اثر افزایش افت فشار با فرض هزینه 2 دلار بر هر بشكه برای كاهش تولید، 20/000 دلار در روز هزینه در بر خواهد داشت. در برخی عملیات پالایشگاهی مشكل افت فشار می تواند بسیار حادتر از كاهش بازیابی حرارتی باشد. برای روشن شدن بیشتر اهمیت رسوب به ارائه برخی آمارها در این مورد پرداخته می شود.
در سال 1981 Van Nostrand مقدار هزینه رسوب برای صنایع پالایشی را به ازاء 100/000 بشکه نفت در روز حدود 1/000/000 دلار در سال محاسبه کرد که این مقدار در سال 1993 برابر 107*3-2 تخمین زده شد. در آماری که توسط Tackery در سال 1979 منتشر شد، کل هزینه رسوب در انگلستان سالانه 108*5-3 پوند و در آمریکا 109*10-8 تخمین زده شد. طبق این آمار هزینه رسول در آمریکا در سال 1993 به 109*20-15 دلار رسید. Chaudagne در سال 1992 مقدار هزینه رسول را در صنایع فرانسه سالانه 1010*1 فرانک فرانسه برآورد نمود. در سال 1995 Panchal هزینه های رسوب در واحدهای تقطیر نفت خام در آمریکا را تا 1/3 میلیارد دلار در سال تخمین زد.
پس از بحث هزینه، به بررسی جنبه های زیست محیطی رسوب پرداخته می شود. بدین منظور مطالعه ای که توسط Pugh در سال 2002 صورت گرفته ارائه می گردد.
ظرفیت سالانه پالایشگاه های نفت در انگلستان 91/000/000 تن در سال می باشد. کوچکترین پالایشگاه نفت که در Dundee قرار دارد دارای ظرفیت سالانه 700/000 تن و بزرگترین آن که در Fawley قرار گرفته دارای ظرفیت 15/000/000 تن در سال می باشد. با در نظر گرفتن فرضیات زیر می توان اثرات مستقیم زیست محیطی رسوب را تخمین زد:
1- ظرفیت گرمایی نفت خام 3MJ/Tonne.K می باشد.
2- انرژی سوخت 44/3 GJ/Tonne می باشد.
3- به ازاء سوختن هر تن سوخت 2/9 تن دی اکسید کربن آزاد می شود.
4- کل افت دما در اثر رسوب در مدت دو سال 20 درجه سانتی گراد (با نرخ افت خطی 10 درجه سانتی گراد / yr) فرض می گردد.
حلال های نفتی برش های سبک و میان تقطیری هستند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از نفت به دست می آیند دامنه برش و نوع ترکیب آنها توسط تولید کننده برحسب کاربرد نهایی آنها تعیین می شود. حلال های نفتی به طور وسیعی در صنایع مختلف شیمیایی از جمله صنایع رنگ، روغن های صنعتی و خوراکی، چاپ، لاستیک سازی، چرم سازی، گراور سازی، پارچه و صنایع فلزی مورد استفاده قرار می گیرند.
بهترین خصوصیت حلال های نفتی شفافیت، بی رنگ بودن و غیرقابل امتزاج بودن آنها با آب است، ولی در حلال های آلی مشابه حل می شوند، قدرت حلال بستگی به نوع هیدروکربن های تشکیل دهنده آن و بخصوص مقدار آروماتیک های موجود در آن دارد. حلال های آروماتیکی حلال خوبی برای بسیاری از رزین های مورد استفاده در پوشش سطوح، روغن ها و چربی ها، گریس ها و واکس ها می باشند.
گرچه برخی از هیدروکربن های خالص مانند تولوئن و سیلکوهگزان به عنوان حلال کاربرد دارند ولی اکثر حلال ها مخلوطی از هیدروکربن ها هستند، اغلب حلال ها ترکیبی از پارافین ها، نفتن ها (سیکلو پارافین ها) و آروماتیک ها می باشند.
حضور هرکدام از هیدروکربن ها روی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی حلال، مثل قدرت حلالیت، ویسکوزیته، دانسیته، بو و نوع کاربرد آن اثر دارد. همچنین مقدار کمی ترکیبات غیر هیدروکربنی مانند سولفور، مواد اکسیژن دار و نیتروژن دار در حلال ها موجود است که در فرایند شیرین کردن باید به پایین ترین مقدار ممکن رسانده شود.
دامنه تقطیر اساس طبقه بندی اصلی حلال ها محسوب می شود، در کاربرد نهایی، وقتی که حلال بعد از استفاده باید تبخیر شود مثلاً در نقاشی، برحسب تبخیر، به سه گروه کند، متوسط و تند تقسیم بندی می شوند، به همین ترتیب قدرت حلال و بوی آن در بعضی کاربردها و میزان مواد آروماتیک به صورت بالا، متوسط و پایین دسته بندی می شود.
اهمیت حلال ها در صنایع امروزی بسیار بالاست و در مملکت ما سالانه میزان قابل توجهی از این حلال ها از خارج از کشور وارد می گردد. مطالعات و تحقیقات در زمینه ساخت و تولید حلال های نفتی مدت هاست که در کشور توسط مراکز تحقیقاتی در حال انجام است و این نشان از اهیمت کاربرد حلال های نفتی در صنایع مختلف را می دهد.
وزارت نفت جمهوری اسلامی تلاش بسیار دارد تا در زمینه تولید حلال های مورد نیاز صنایع با یک برنامه ریزی بتواند به خودکفایی برسد، بدین منظور یک واحد تولید حلال با ظرفیت تولید روزانه حداقل 2000 بشکه در پالایشگاه اصفهان مراحل طراحی، اجراء و نصب را به پایان رسانده و طبق برنامه ریزی انجام شده از 22 بهمن سال 78 به بهره برداری رسیده است.