»
بیان كلی مسئله
خانواده ازمهمترین نهاد واز نیرومند ترین ارگان اجتماعی است زیرا پایه های خوشبختی وبدبختی انسان در آنجا به وجود می آید .
انسانیت واخلاق آدمی درمحیط خانواده شكل می گیرد وعواطف نیک وبد در آنجابه وجود می آید . وقتی سخن از خانواده به میان می آید بحث از محیطی است كه در آن دوكانون مهر وانضباط ، دوانسان یادومسئولیت وشیوه رفتار وخلق وخوی جداگانه آغوش گشوده و فرزند را دركنار خود گرفته اند . سخن از دامنها ی پاكی است كه نسلی را در خود می پروراند و آنها را برای حیات شرافتمندانه آماده می سازد .
طبیعی است كه اگراین دو عنصر ، یعنی پدر ومادر درمسیر ثواب باشند خانواده برای طفل سعادت آفرین است واگراین دو آلوده باشند كودك جزنگون بختی وسیه روزی بدست نخواهد آورد . ( قائمی ، 1381 ، ص 269) كودك ازخانواده ووالدین خودتاثیر می پذیرد همانگونه كه گیاه ونهالی از زمین ، آب وغذا اوازخورشید نور می گیرد . عوامل خانوادگی ازعقاید وافكار ، مذهب واخلاق ، عاطفه وخلق وخوی دركودك بعد ومیزانی است كه برخی از روان شناسان رابه اظهار این اندیشه واداشته است كه طفل آئینه تمام نمای وجود والدین است .
برخورد كودك باالگوها وسرمشق های خانوادگی درتكوین شخصیت او چنان اثر دارند كه به زحمت می توان بخشی از آن را ازصفحه
ذهن وروان كودك زدود . او معیارهای اخلاقی والدین وجنبه های الگوئی آنان رابه گونه ای جذب می كند ودرخود نفوذ می دهد كه تقریباً می توان گفت جزء سرشت وطبیعت اواست . القاآت والدین ، امر ونهی آنها ، هدایت وموعظه وارشادشان ،منع وردشان همه دركودك مؤثراست .
تذكرات وهدایتهای پدر بزرگ ومادربزرگ ، القاآت ورهنمودهای برادران وخواهران ارشد ، سخنان وتذكرات خدمتكار وكلفت ونوكر ، وبالاخره رهنمودهای همه كسانی كه درعرصه حیات خانواده با كودك درارتباطند درسازندگی یاویرانی بنای اخلاقی كودك اثر دارند والدین در طریق تربیت صحیح كودكان به این مسائل باید آگاه باشند ( همان منبع ، ص 177) نوجوان وجوان امروز كودك گذشته است خصایص ورفتارهای وی نیز وابسته به دوره كودكی وی بوده اند كه آن را از اولیا وخانواده خود كسب نموده است . پدر ومادر اولین كسانی هستند كه زیر بنای شخصیت سالم یک نوجوان رامی سازند وپایه گذار ارزش ها ومعیارهای فكری وی هستند نوجوان دراین دوره بیش از هر زمان دیگر نیاز به مراقبت وهمراهی والدین خود دارد ، لذا قطع رابطه با نوجوان ویا رابطه نادرست بانوجوان ممكن است تاثیرات مخربی بر او بگذارد ( اكبری ، 1381، ص 321) .
ازنیازهای مهم واساسی انسان كه زمینه ساز حیات اجتماعی وشرافتمندانه است نیاز به اعتماد به نفس است معنی ومفهوم آن این است كه آدمی بااستفاده ازمددرسانی خداوند وبا قرار دادن امور درمسیر سنت او وبازمینه سازی هایی كه برای موفقیت درانجام هر كاری ضروری است بتواند تردید ودودلی رااز خود دورسازد وبا اعتماد واطمینان پیش رود . انتظار آن رانداشته باشدكه دیگران برای انجام كارها ورفع نیازش اقدام كنند ویا والدین ومربیان درخدمت او قرار گیرند خود به اتكای توان وامكانش ازجای برخیزد وبه اقدام بپردازد چنین امری هم موردنیاز شخصی فرد ولازمه عزت نفس اوست وهم از نظر اجتماعی وتداوم حیات برای اوضرورت دارد اودراین اعتماد نیاز دارد از اطمینان استفاده كند و آن را قابل تبعیت واجرا بداند باجرأت وصبارت تصمیم گیرد وبه پیش رود نه با تزلزل وتردید قدش راست وگامش استوار و اعتقادش درانجام دادن امور راسخ باشد ( قائمی ، 1370 ، ص 245)
سؤال پژوهشی
آیا جوعاطفی خانواده بر اعتماد به نفس فرزندان تاثیر دارد ؟
فرضیه ها :
اعتماد به نفس دخترانی كه جوعاطفی مناسبی درخانواده دارند بیشتر از دخترانی است كه جو عاطفی نامناسبی درخانواده دارند .
اعتماد به نفس پسرانی كه جوعاطفی مناسب درخانواده دارندبیشتراز پسرانی است كه جو عاطفی نامناسبی درخانواده دارند .
تعریف اصطلاحات
الف: تعریف نظری :
منظور ازجوعاطفی خانواده نحوه ارتباط وطرز برخورد افراد یک خانواده باهم ، نظر افراد خانواده نسبت به هم ، احساس وعلاقه آنها به یكدیگر است ( شریعتمداری ، 1376،ص211)
ب : تعریف عملی سنجش (ایستا ) :
جو عاطفی خانواده آن است كه پرسشنامه پژوهش حاضر می سنجد .
ج: تعریف عملی آزمایشی ( پویا ) :
جوعاطفی می تواند به صورت دیكتاتور ومدارگروآزاد منش باشد كه درخانواده های دیكتاتور بچه ها سركوب می شوند وگاه طرد می شوند احساسات وعواطفشان توجه نمی شود درخانواده های مداراگر بچه ها لوس وپرخاشگر بارمی آیند ومسئولیت پذیرنیستند وهرگزدیگران رامورد پذیرش قرار نمی دهند خانواده های آزاد منش كودكان را كنترل می كنند با بچه ها به طورمنطقی ومهربان برخوردمی كنند وبه نظرات خود احترام می گذارند ، آن بچه ها نیز در آینده دیگران رامحترم می شمارند وبا افراد اجتماع صمیمانه كنار می آیند .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
دورۀ نوجوانی دوره ای است كه در مصادف با تغییر و انتقال در برگ[1]، 1990 ) . استقلال نسبی از والدین و وابستگی به گروه همسالان و دوستان ، رشد و تحول مفهوم خود و هویت یابی اجتماعی و جنسی ، اتتخاب رشته تحصیلی ، برنامه ریزی برای دانشگاه و انتخاب شغل از جمله عواملی هستند كه برای نوجوانان تنیدگی هایی را ایجاد می كنند (فورنت[2] و همكاران ،1998 ) این عوامل تنیدگی زا توأم با خواست ها و تقاضا های آموزشی در محیط مدرسه و انتظارات والدین از نوجوانان ، سلامت و بهداشت روانی آنها را به مخاطره می اندازد و بر عملكرد كلی و تحصیلی آنها تأثیر منفی می گذارد (نایمی[3] و واینیوماكی[4] ،1999 ) پژوهش ها حاكی است افرادی كه در رویارویی با چنین مسائلی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند ، آسب پذیر بوده و مشكلاتی نظیر افسردگی ، اضطراب ، تنهایی و احساس طرد شدگی ، كمرویی ، خشم ، تعارض بین فردی و….را تجربه می كنند. در عین حال پژوهش های بیشماری حاكی است كه بسیاری از مشكلات بهداشتی و اختلالات روانی – عاطفی ریشه های روانی – اجتماعی دارند و ارتقای مهارتهای مقابله ای و توانایی های روانی – اجتماعی در بهبود و سلامت روانشناختی افراد بسیار مؤثر است . این توانایی ها فرد را برای مقابله مؤثر باموقعیت های تعارض زا یاری می كند و شخص را قادر می سازد تا در رابطه با سایر افراد جامعه ، فرهنگ و محیط خود به گونه ای مثبت و سازگارانه عمل كرده و سلامت به ویژه سلامت روانی خود را تامین كند . به همین دلیل در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی[5] برای آماده نمودن افراد هنگام مقابله با مشكلات و فشارهای زندگی و ایجاد رفتارهای مثبت و كاهش رفتارهای منفی و در نتیجه دستیابی به زندگی موفقیت آمیز مورد توجه روانشنا سان و دست اندر كاران نظام های آموزشی قرار گرفته است.
برنامه ها ی آموزشی مهارت های زندگی به دامنه وسیعی از مهارتهای زندگی به دامنه وسیعی از مهارتها برمی گردد، اما مهارتهای اجتماعی[6] و ارتباطی از جمله مهارت هایی می باشد كه آموزش این مهرت ها تأثیر قابل توجهی بر كاهش رفتارهای منفی و افزایش رفتارهای مثبت و سازگارانه داشته است .در حقیقت ، ارتباط بین فردی یكی از مهمترین توانایی های بشر است اما برخی افراد در برقراری ارتباط ،مهارت لازم را نداشته و یا پاسخ های آنها اغلب اثری منفی بر ارتباط دارند و همین سدهای ارتباطی ممكن است به تنهایی و كناره گیری اجتماعی و نیز عدم كارایی تحصیلی و شغلی فرد منجر شود . حتی برخی از صاحب نظران معتقد ند كه اختلالات روانی در اصل ناشی از مشكلات مربوط به ارتباط نا مناسب است و بیمار روانی از روابط انسانی محروم مانده است (بولتون[7] ترجمه سهرابی ،1381 ) . بنابراین با آگاهی از نقش مهارت های اجتماعی در تأمین سلامت روانشناختی افراد و با توجه به اهمیت یادگیری این مهارت ها برای مواجهه با مسائل و مشكلات روز مره و تأثیر آن بر بهبود زندگی فردی و اجتماعی این تحقیق در صدد است تا میزان اثر بخشی آموزش این مهرت ها در سلامت روانشناختی دانش آموزان مراجعه كننده به مراكز مشاوره را بررسی كند.
1-2- بیان مسأله
انسان امروزی به لحاظ پیچیدگی های زندگی ، وسعت و سرعت تغییرات ، با چالشهای فراوانی روبه روست كه این چالش ها در قرن آینده بارزتر خواهد شد (دلور ؛ترجمه فقیهی و رئوف ، 1375) چالش ها و بحران هایی مانند چالش بین جهانی شدن و بومی ماندن ، بحران جمعیت ، بحران سلامتی و تغذیه ، دگرگونی های فناوری و شرایط حرفه ای ، آثار فناوری نوین ارتباطی برمهارتهای اجتماعی اجتماعی و خلق وخوی ، مشكلات خانوادگی و اشتغال والین در بیرون از منزل ، افزایش فشارهای روحی و روانی و…. ، كه هر یک از این عوامل ، مشكلاتی را بر چگونگی زندگی افراد و رفتارهای اجتماعی و فردی آنان تحمیل می كند.
مطالعات اخیر حاكی است كه این مسائل میتوانند تأثیرات زیانبخشی بر سلامت جسمانی و روانشناختی افراد داشته باشند . در واقع ، بین تعداد مسائل روزمره ای كه افراد تجربه می كنند و علائم مشكلات سلامت[8] و تنش های روانشناختی و فیزیولوژیكی همبستگی وجود دارد (دلانگیس[9] و همكاران، 1982 ). كمپبل[10] و سونسون [11](1992) ، معتقدند زمانی كه تنیدگی ناشی از مسائل روزمره شدید باشد و یا فرد به دلایل مختلفی هر تنیدگی را به صورت منفی درك كند ،سلامت و عملكرد وی (بویژه عملكرد تحصیلی ) تحت تأثیر قرار می گیرد ( كمپیل و سونسون؛ نقل از راس ،1999؛ میسرا[12] ،2000 ).
كنار آمدن با این فشارها و كسب مهارتهای فردی و اجتماعی ، هموار بخشی از واقعیت زندگی انسان بوده ودر ادوار متفاوت زندگی او ، به اشكال گوناگون تجلی یافته است . در دورۀ كودكی ، تعارض ها جلوه چندانی ندارند ،اما با افزایش سن و هنگام مواجهه با دشواری های ویژة سنین نوجوانی ، كشمكشها و تعارضها بیشتر تظاهر پیدا می كنند. همزمان با رشد جسمانی و روانی ، انتظارات خانواده و جامعه بیز از فرد افزایش می یابد ، بطوری كه نوجوان می پذیرد به سبب زندگی اجتماعی ، بخشی از تمایلات خود را محدود كند ودر چهار چوب هنجارهای اجتماعی و گروهی قرار دهد . در این میان ، هر چه جامعه پیچیده تر و ارتباطات بین فردی و اجتماعی وسیع تر گردد ، تعارض های درونی و محیطی نبزسیر صعودی طی میكند و همه این عوامل ، به سر گشتگی و آشفتگی بیشتر فرد می انجامد . اعتیاد ، پناه بردن به انواع داروهای اعصاب ، رفتارهای ضد اجتماعی و انواع اختلالات روانشناختی و عاطفی حاصل چنین فرایندی است . بنابراین محیط آموزشی یكی از اساسی ترین محیط هایی است كه آموزش مهارت های زندگی از نظر بهداشت روانی ضروری است و به نظر میرسد در حوزه تعلیم و
تربیت ، چگونگی رویارویی با مسائل مذكور و ایجاد زمینه مناسب برای رشد افراد و افزایش ظرفیت روانشناختی و توانایی های روانی – اجتماعی ،برنامه ریزی و الزامهای خاصی را می طلبد .
از طرفی نتایج بررسی های مختلف نشان داده است كه سبك های مقابله ای افراد در برابر مشكلات و مسائل زندگی متفاوت است ، برخی هنگام مواجهه با مشكلات ، می كوشند با ارزیابی درست و منطقی موقعیت و با استفاده از راهبرهای مؤثر با موقعیت مقابله كنند ، عده ای در مواجهه با مشكلات به جای مقابله سازگارانه با مسائل ، سعی می كنند به روش های مختلف مانند : كناره گیری ، افسردگی ، پناه بردن به الكل و مواد و سایر راهبرهای نا كارآمد ، از رویارویی با مشكلات اجتناب كنند. بنابراین مقدار تنیدگی كه فرد تجربه می كند ممكن است تحت تأثیر توانایی فرد در مقابله مؤثر با رویداد ها و موقعیتها ی تنیدگی زا باشد . پژو هشگران با بررسی راهبردهای مقابله ای افراد موفق و نا موفق نشان دادند ، افرادی كه بطور موفقیت آمیز با مشكلات مقابله میكنند ، افرادی هستند كه خود را به مجموعه ای از مهارت ها تحت عنوان مهارت های زندگی مجهز كرده اند (كلینكه[13] ، نقل از محمد خانی ، 1380 ). براین اساس ، می توان گفت مهارتهای زندگی تواناییها و مهارت های عملی هستند كه موجب رفتارهای مثبت و سازگارانه گردیده و برای احساس موفقیت ، توانمندی و شادكامی در زندگی روزمره مورد نیاز می باشد ( سازمان جهانی بهداشت ، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمد خانی ،1377 ). ویژگی برجسته این برنامه ها آموزش مهارت های شناختی – رفتاری است كه در اصلاح مشكلات رفتاری یا روانشناختی مؤثر تشخیص داده شده اند (بوتوین ، 1983 ؛ نقل از ناصری و نیک پور ،1383 ). این مهارت ها توانایی هایی هستند كه منجر به ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر ، انجام مسئولیت های اجتماعی ، انجام تصمیم گیری های صحیح ، حل تعارض ها و كشمكش ها بدون توسل به اعمالی كه به خود و دیگران صدمه می زند ، می شود . برهمین اساس در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی برای آماده نمودن افراد ، هنگام مقابله با مشكلات و ایجاد رفتارهای مثبت و در نتیجه دستیابی به زندگی موفقیت آمیز مورد توجه روانشناسان و دست اندر كاران نظامهای آموزشی قرار گرفته است و امروز بخشی از برنامه های درسی سطوح گوناگون تحصیلی به آموزش زندگی اختصاص دارد (ادیب و فردانش،1382). در اهداف آرمانی آموزش و پرورش ایران نیز تحت مضامین گوناگون به آموزش مهارتهای زندگی تاكید شده است، كه این موارد عبارتند از:
– پرورش روحیه ی اعتماد به نفس و استقلال شخصیت .
– پرورش متعادل عواطف انسانی و همزیستی مسالمت آمیز .
– پرورش روحیه ی مشاركت و همكاری در فعالیتهای گروهی .
– پرورش روحیه ی تحمل آرای دیگران و سعه ی صدر .
– پرورش روحیه ی مقاومت در برابر تبلیغات سوء و…. كه در نهایت منجر به تأمین سلامت جسمی و بهداشت روانی می شود (صافی ، 1379 ).
مهارتهای زندگی بسیار متعدد بوده و ماهیت و تعریف و تقسیم بندی های آنها نسبت به موقعیت ها تغییر می كند . به عنوان نمونه ، جوآن[14] مهارتهای زندگی را به سه دستۀ اصلی تقسیم اصلی تقسیم می كند كه عبارتند از :
– مهارتهای زندگی روزمره
– مهارتهای فردی – اجتماعی یا ارتباطی
– مهارتهای حرفه ای (جوآن , 1990 ).
سازمان جهانی بهداشت (1994) ، ده مهارت اصلی را مشخص كرده است كه به صورت جفت جفت طبقه بندی شده اند كه عبارتند از :
1- خود آگاهی / همدلی
2- ارتباطی / روابط بین فردی
3- تصمیم گیری / حل مساله
4- تفكر خلاق / تفكر انتقادی
5- مقابله با هیجان ها / مقابله با استرس ( سازمان جهانی بهداشت ، 1994 ).
از آنجا كه گرایش به گروه های دوستی و همسالان ، تضاد فكری با بزر گتر ها (بخصوص والدین ) ، تمایل به استقلال و …. از خصیصه های رفتاری دورة نو جوانی می باشد ، به نظر می رسد آموزش و یاد گیری مهارتهای ارتباطی و بین فردی به عنوان یكی از اقدامات بهداشت روانی از ضروریات می باشد ( ادیب و فردانش ، 1382 ) . مهارتهای ارتباطی به عنوان یكی از مهارتهای زندگی كه شامل ارتباط كلامی و غیر كلامی مؤثر ، ابراز و جود یا جرأتمندی ، گوش دادن مؤثر و ادراك احساسات دیگران ،
حل مسأله اجتماعی و حل تعارض بین فردی و …. میباشد ، رفتارهای سالم و مثبت و
روابط صحیح با همسالان را در دورۀ نوجوانی موجب می گردند ، یادگیری این مهارتها برای پیشگیری از سوء مصرف مواد ، ایجاد رفتارهای مربوط به بهداشت و سلامت روانی و حل تعارض های بین فردی و بسیاری از مشكلات روانشناختی مورد نیاز می باشد (الیاس[15] و كریس[16] ، 1994 ).
اما با وجود تاكید بر آموزش این مهارتها برای دانش آموزان ایرانی ، شواهد حاكی است كه این برنامه بخصوص در دوره تعلیم و تربیت عمومی در صحنه عمل چندان موفق نبوده و تحقیقات انجام یافته بر روی برنامه های آموزشی و میزان دستیابی دانش آموزان به مهرت های زندگی ، فقدان یا كمبود آن را نشان می دهد ( رمضان خانی و سیلری ، 1378 ؛كیامنش1379 ). بررسی دیگری نیز حاكی است كه توانایی ها مهارت های عملی و سازشی بسیاری از دانش آموزان كشور ما برای حل مؤثر مسایل زندگی فردی و اجتماعی كفایت نمی كند ،با توجه به اطلاعاتی كه از طریق سنجش صلاحیت های پایۀ دانش آموزان بدست آمده است، در حیطۀ مهارت های زندگی 2/87 در صد دانش آموزان مورد مطالعه در دستیابی به حداقل معیار مطلوب عملكرد نا موفق بوده اند (كرمانی ، 1381 ) .
از آنجا كه اغلب پژوهش ها بر تأ ثیر مثبت آموزش مهارت های ارتباطی در ایجاد رفتارهای مثبت و سالم ، و كنترل رفتارهای منفی تأكید دارند ، این تحقیق در صدد یافتن پاسخ این سؤالات است :
1) آیا آموزش مهارت های ارتباطی در سلامت روانشناختی دانش آموزانی كه مشكلات روانشناختی دارند ، می تواند اثر بخش باشد تا در صورت لزوم مشاوران مدارس بتوانند بعنوان یكی از شیوه های اصلاح و كنترل رفتار، مورد استفاده قرار دهند ؟
2) آیا آموزش مهارتهای ارتباطی در اصلاح شیوة مقابلة افراد با تعارضهای ارتباطی تأثیر دارند؟
3) آیا آموزش مهارتهای ارتباطی در اصلاح شیوة حل مساله افراد تأثیر دارد ؟
4) آیا آموزش مهارت های ارتباطی منجر به افزایش جرأتمندی و ابراز وجود در افرادمیشود؟
5) آیا مقطع تحصیلی دانش آموزان در اثر بخشی آموزش مهارت ها تأثیر دارد؟
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
پزوهش وبیان مسئله ) Introduction, Statement of problem
جنبه های بالینی COPD :
COPDامروزه به وسیله انجمن آمریکائی قفسه صدری ( ATS )تعریف شده است .این تعریف عبارت است از وجود انسداد جریان هوا ثانویه به برونشیت مزمن (بیماری راه هوایی ) یا آمفیزم (تخریب پارانشیم همراه بابزرگ شدن راه هوایی ).انسداد جریان هوایی معمولا پیشرونده است.
ممکن است همراه با افزایش حساسیت باشد وممکن است بالقوه برگشت پذیر باشد .
اصل تعریف ،دانستن این نکته است که بعضی بیماران COPDممکن است انسداد راه های هوایی شان به طور قابل توجهی برگشت پذیر باشد و آن بیماران آسمی که انسداد راه های هوایی شان برگشت ناپذیر است از COPD غیر قابل افتراق هستند.
شکل(١) دیاگرام غیر تناسبی ون. هر دایره بیانگر یک واﮊه کلی است . مستطیل بیانگر محدودیت جریان هوائی است که با اسپیرومتری با فشار اثبات شده است . مناطق سایه دار مربوط به بیماران تشخیص داده COPDاست. توجه کنید که یک بیمار (جزء ١ )ممکن است آمفیزم بدون COPD داشته باشد (بیماری که در عکس قفسه سینه Bullae بدون محدودیت جریان هوایی دارند)بطور مشابه بیمار ممکن است دفع خلط داشته باشد ،ولی اسپیرومتری نرمال باشد (جزء۲،برونشیت ساده).در نهایت یک فرد آسمی ممکن است محدودیت جریان هوایی را نشان ندهد (جزء٣). وفقط پس از Bronchoprovocation Test تشخیص داده شود.
اپیدمیولوزی COPD وعوامل زمینه ساز :
تخمین زده شده است که در ایالات متحده نزدیک به 16 میلیون انسان از COPD رنج می برند اگر چه بین سالهای ۱۹۷۹ و۱۹۸۹ شیوع بین ٪٦-۴ در مردان بالغ و ٪۳-۱ زنان متغیر است ، افزایش بیشتر برای زنان بوده است تا مردان.
COPD به عنوان چهارمین علت مرگ ،مطرح است .خوشبختانه یک کاهش پیشرونده در درصدجامعه سیگاری وجود داردکه منجر به کاهش مرگ و میر ناشی از COPD در آینده نزدیک می شود جای خوشحالی است که بیشتر این کاهش مربوط به ترک سیگاردر مردان است و نه زنان. لذا تلاشهای بیشتری باید به مساُله ترک سیگار اختصاص داده شود.
همانطور که در جدول (۲)نشان داده شده است مهمترین علت COPD سیگار کشیدن است.
دیگر علل احتمالی به عنوان فاکتورهای غیر وابسته در ایجاد COPD عمل می کنند اما اهمیت آنها در مقایسه با نقش سیگار کشیدن کم
است.تنها علت دیگر که برای یک فرد ،از نظر اهمیت با سیگار کشیدن قابل مقایسه است،نقص آنزیم1 α – آنتی تریپسین ( AAT )می باشد اما AATعلت کمتر از ٪١موارد COPD محسوب می شود.
جدول۲ : عوامل زمینه ساز برای ایجاد COPD
ممکن | احتمالی | ثابت شده |
وزن مقع تولد پایین عفونت های تنفسی دوران کودکی سابقه خانوادگی آتوپی IgA غیر ترشحی گروه خونی A |
آلودگی هوا فقر کودکان در معرض سیگار الکل افزایش حساسیت راه های هوایی |
سیگار کشیدن مواجهات شغلی (سیگار کشیدن) نقص– آنتی تریپسین |
کودکان در معرض سیگار (passive smoker) نسبت به کودکان غیر سیگاری با شیوع بالائی علائم و بیماریهای تنفسی را تظاهر میکنند .همچنین آنها ،کاهش قابل اندازه گیری در تســتهای عملــــکرد ریوی (PFT) نشان می دهند. اگر چه اثبات نشده است که این مسأله منجر به COPD شود ولی بسیار محتمل است.
مواجهه با مواد آلوده کننده در محیط احتمالاًبه روش مشابه عمل می کند و مطمئناً عملکرد بیماران با انسداد راه های هوایی را بدتر می کند . میزان مور تالیتی و مور بیدیتی ناشی از COPD در سفید پوستان در مقایسه با غیر سفید پوستان بیشتر است.
آتوپی، افزایش حساسیت راه های هوایی و آسم ممکن است ،در ایجاد COPD نقش داشته باشد.
نشان داده شده است که افزایش حساسیت راه های هوائی نسبت معکوس با دارد و این امر پیشگویی کننده یک میزان تسریع یافته کاهش عملکرد ریوی در سیگاریهاست.
تنها فاکتور میزبانی اثبات شده که منجر به COPD می شود. نقصآنتی تریپسین می باشد. این پروتئین سرم به وسیله کبد ساخته می شود و نقش اصلی، مهار نوتروفیل الاستاز است.
میزان طبیعی AAT 350-150 (استاندارد تجارتی)یا 48-20 (استاندارد آزمایشگاهی) است. کمبود شدید AAT منجر به آمفیزم زود رس می شود.
سن شیوع بیماری بوسیله سیگار کشیدن تسریع میشود . بیماری در افراد سیــگاری در سن متــوسط ٤٠ سال و در غیر سیــگاریها در50 سال آغاز می شود.
تاریخچه طبیعی COPD :
کاهش عملکرد ریوی در طی زمان در شکل (٣ )نشان داده شده است. افراد نرمال غیرسیگاری سالیانه ml 35 – 25 ازخود را از دست می دهند. این میزان کاهش در افراد سیگاری در مقایسه با غیر سیگاری بیشتر است . هر چه میزان سیگار مصرفی بیشتر باشد، سرعت این کاهش نیز بیشتر است.همچنین هر چهاولیه کمتر باشد، سرعت نزولبیشتر است.
بیماران COPDسالیانه حدود٩٠ کاهش می یابد . مطالعه سلامت ریوی نشان داد ، بیمارانی که سیگار را ترک کردند افزایش متوسط در پس از برونکو دیلاتور ، حدود 57 در اولین ویزیت سالیانه در مقایسه با کاهش متوسط 38در آنهایی که سیگار کشیدن را ادامه داده انده،داشته اند. این مسأله نشان می دهد که پس از ترک سیگار نه تنها روند کاهش کاهش می یابد، بلکه عملکرد ریوی ممکن است به طور حاد، بهبود یابد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
:
شاید اغراق نباشد كه بگوییم « آدمیشاهكار خلقت است » و به یقین میتوان او را آشكارترین و قوی ترین شاهد ثابت وجود خداوند بزرگ دانست . انسانی كه خود مخلوق آفریدگاری توانمند است و از طرفی خالق حوادث . به این معنا كه هر حادثه ای روی رفتارش تأثیر میگذارد و خودش نیز حادثه می آفریند كه با عظمت ترین حادثه ساخته دست او فرهنگ (cutlure)است . (شعاری نژاد ، علی اكبر ، 1378)
این شاهكار خلقت موجود بسیار پیچیده است كه با وجود تمام پیشرفت های ساخته دست خودش هنوز بسیاری از توانمندی های خود را شناخته است و مهمترین و پیچیده ترین جنبه اش ، انسان را چه عواملی متأثر میشود؟ بحث از علیت رفتارهای انسان از جمله مسائل اساسی روان شناسی است ،چون تا علت رفتار شناخته نشود پیش بینی و كنترل رفتار انسان امكان نخواهد داشت. به همین سبب اصطلاح « انگیزش » هم قدیمیترین و هم جدیدترین اصطلاح در روان شناسی است . بحث از انگیزش در واقع بحث از تعلیل یا علت یابی رفتار انسان است بحث از اینكه چرا مردم تفاوت عمل میكنند و حتی یک فرد متفاوت عمل میكند.
داشتن انگیزه در كاری رابطه مستقیم با بهبود نتیجه به دست آمده دارد یعنی هر چه قدر انگیزه در كاری پر نگ تر ،دیده شود نتیجه بهتری حاصل میشود.
بدیهی است كه شغل و كار یكی از مسائل مهم در زندگی هر فرد میباشد كه گاه به صورت حساب شده وب رنامه ریزی شده انتخاب میشود وگاه بدون هیچ گونه برنامه و تفكری آنچه مسلم است داشتن انگیزه در هر كاری تأثیر بسزایی درنتیجه خواهد داشت.
همه ما می دانیم یكی از سازمان هایی كه در تعلیم و تربیت نیروی كار آمد انسانی جامعه نقش كلیدی دارد آموزش و پرورش است كه وظیفه بسیار مهمی در شناختن و شكوفا كردن استعدادهای پیچیده ترین شاهكار خلقت را دارد ، پس باید با ایجاد انگیزه قوی در دست اندركاران امر خطیر تعلیم و تربیت برای بهبود و بالا بردن كیفیت نتایج به دست آمده كوشید.
هدف از انجام این تحقیق این است كه چگونه با بهره گرفتن از راه كاریهای مناسب ، در مدیران و معلمان سطوح مختلف مقاطع تحصیلی انگیزه ایجاد كرد تا آنها با رغبت بیشتر از راه كارهای نوین در آموزش و پرورش استفاده كنند. به امید روزی كه شاهد رشد وشكوفایی این سازمان بزرگ باشیم . (عباس زاده ، سید محمد ، 1369 )
بیان مسئله :
در سالهای اخیر تعداد بی شماری كنفرانس و سمینار در اغلب نقاط دنیا در مورد چگونگی استفاده از راه كارهای نوین آموزشی در آمزش و پرورش رسمی در سطوح مختلف مقاطع تحصیلی رابطه آن با بازدهی و نتایج بدست آمده انجام گرفته است . در ایران نیز كتب و رسالاتی در این زمینه نوشته شده و سمینارهای نه چندان زیاد ولی قابل توجه برگزار گردیده است. اغلب متخصصان رسانههای آموزشی كشورهای در حال توسعه معتقد هستند كه تاكنون برنامهریزی های محلی و مناسبی جهت استفاده ازرسانههای آموزشی و راه كارهای نوین به نحوی كه متناسب با محدودیتها و نیازهای جوامع این كشور ها باشد ، نشده است . در اغلب موارد یا این راه كارها برای مسئولین آموزشی ناشناخته است و یا اینكه آنها انگیزه استفاده از آن را در خود نمیبینند. منطق ایجاد میكند كه علاوه بر سرمایه گذاری ،در معرفی این راه كارها در كشور كوشش شود به گونه ای كه استفاده از این راه كارها در سراسر نقاط كشور به صورت خودجوش توسط مدیران و معلمان در داخل مدارس استفاده شود و این هدف میسر نمیشود مگر باایجاد انگیزه لازم در مسئولین آموزشی مدارس. (تولید و كاربرد مواد آموزشی، 1379)
لغت انگیزه ازنظر دستور زبان فارسی اسم و انگیزش اسم مصدر انگیختن است ،بنا به نوشته لغت نامه دهخدا، انگیختن یعنی به حركت در آوردن . چنان كه حافظ میگئید:
اگر غم لشكر انگیزد كه خود عاشقان ریزد
انگیزه یعنی سبب، علت وانچه كسی را به كاری وادار كند. انگیزش یعنی تحرك و ترغیب و انگیزش یک عامل درونی است كه انسان یا به طور كلی موجود زنده را به حركت در می آورد و انگیزش حالتی است كه در اثر دخالت انگیزه به موجود زنده دست می دهد. برای مثال میتوان گفت كمبود آب بدن یا نیاز به آب انگیزه و احساس تشنگی انگیزش است . انگیزه را میتوان به دو گروه عمده تقسیم كرد:
1ـ انگیزه های فیزیولوژیک : بر اساس نیازهای زیستی موجود زنده میباشد مثل گرسنگی ، تشنگی ،انگیزه های فیزیولوژیک را سیقهای فیزیولوژیک یا انگیزه های حیوانی نیز مینامند چون بین انسان و حیوان مشترك هستند .
راه كار :
راه و روشی مناسب برای نیل به هدفی مشخص در زمانی معین به گونه ای كه بهترین و سریعترین روش برای مقابله با مشكلات موجود در آن زمینه باشد. از گذشته های دور همیشه انسان در برخورد با مسائل به دنبال آسان ترین و منطقی ترین راه حل برای رسیدن به جواب مسئله میگشت . به عبارتی وجود راه كار برای رسیدن به هدف اجتناب ناپذیر است . مسلم است كه در دنیای پیچیده تكنولوژی امروزی راه كارهای تعلیماتی دهه های قبل نمیتواند مؤثر باشد . پس همگام با پیشرفت مسئله راه كار هم باید متناسب با آن باشد.
درجامعه ما كه آموزش و پرورش دارای هدفهای معنوی و اقتصادی است و سعی دارد كه فرد را در تحقق آن اهداف به فعالیت نهادی وادار باید با ایجاد رغبت و انگیزه ، مدیران و معلمان را تشویق به استفاده از این راه كارهای نوین نماید.
اهمیت مسئله و ضرورت تحقیق:
در گذشته این تصور وجود داشت كه هر گاه فردی در یک موضوع ،دانش و تخصص كافی را دارا باشد میتواند آموزش آن را نیز به عهده بگیرد . امروزه داشتن دانش و تخصص در یک موضوع برای اشتغال به كار ،اموزش ان موضوع اگر چه شرط لازم به شمار میرود اما كافی نیست . كسی كه به كار آموزش و پرورش اشتغال می وزرد علاوه برداشتن خصصی در موضوع مورد تدریس میباید به دانش و مهارت عملی در اصول و روش های تعلیم و تربیت نیز مجهز باشد. (تولید و كاربرد مواد آموزشی، 1379)
از جمله اطلاعاتی كه هیچ معلم و دست اندر كار آموزشی از آن بی نیاز نیست ،آشنایی با راه كارهای مناسب و نوین آموزش و پروری در رابطه با یادگیری دانش آموزان میباشد. راه كارهای نوین از یک طرف به عنوان عامل كنترل كننده تمامی عناصر تعلیم و تربیت مانندهدف ، برنامه و از طرف دیگر وسیله ای برای هدایت فعالیتهای تحصیلی دانش آموزان به كار میرود. این راه كارها یكی از اركان اصلی و جدایی ناپذیر آموزش و پرورش است. بنابراین یكی از صلاحیتهای فردی برای احراز شغل در آموزش و پرورش علاوه بر داشتن دانش نظری ، داشتن مهارتهای عملی دراین زمینه است . برای محقق این هدف وجود كتابها، فیلمهای آموزشی، سمینارها برای آشنایی مدیران و معلمان از یک طرف و ایجاد زمینههایی برای تقویت انگیزش در مدیران و معلمان مثلاً انگیزه پیشرفت شغلی،تشویق مادی، استفاده از انگیزش موفقیت ، ایجاد انگیزش گرایش و رغبت از جمله راه كارهای موثر در این زمینه میباشد . مثلاً به علت رشد جمعیت و عدم توانایی مالی بودجه دولت در تأمین هزینه های مورد نیاز برای ایجاد زمینههای شغلی و جذب افراد با علاقه و شایسته سال به سال كیفیت آموزش و پرورش پائین آمده است واین امر باعث گردیده كه هر سال هزینه زیادی به علت افت تحصیلی و پائین بودن كیفیت آموزش برجامعه تحمیل گردد ولی بر عوامل یاد شده، كمبود انگیزش شغلی معلمان و مدیران بیش از هر چیز جلب توجه میكند.
ایجاد عشق و علاقه و انگیزش در افراد میتواند به نحوی در بالا بردن كیفیت تعلیم و تربیت نقش بسیار مؤثری داشته باشد. ولی چگونه ؟
عدم توانایی در تأمین احتیاجات مادی ما را از سایر نیازهای آنها غافل كرده است و یكی از عوامل عدم انگیزه در معلمان و مدیران برای استفاده از راه كارهای مناسب در امر یادگیری نداشتن انگیزه پیشرفت ، تعلق پذیری ، قدرشناسی و نداشتن پایگاه مناسب اجتماعی است . در كشورهایی كه كاربرد یافته های روان شناسی جایگاه خود را در ابعاد گوناگون حیات اجتماعی یافته است . در آغاز قرن و بین چهل تا پنجاه سال گذشته مسئله انتخاب كاركنان سازمانها تاكنون بعنوان یكی از وظایف اساسی روان شناسی تلقی میشود. در كشور ما توجه به رشد جمعیت ، ضعف پرداخت و موانع عدیده دیگر مانع از توفیق آموزش و پرورش در گزینش بهتر نیروی انسانی علاقهمند شده است .
چون داشتن انگیزه تأثیر مستقیم در استفاده بهینه از راه كارهای آموزشی در تمام مقاطع تحصیلی دارد . این ضرورت احساس شدكه رابطه بین انگیزه و استفاده از راه كارهای نوین یا به عبارتی بررسی راه كارهای موثر ایجاد انگیزه در معلمان و مدیران مقاطع مختلف تحصیلی برای كاربرد هر چه بیشتر تكنولوژی نوین مورد بررسی قرار گیرد. (شعاری نژاد ، علی اكبر ، 1378)
هدف پژوهش :
فرضهای پژوهش :
تعریف عملیاتی اصطلاحات :
انگیزه : سبب و علت ، آنچه كسی را به كاری وادار كند. عامل روانی گاه آگاهانه و گاه ناآگاهانه كه انسان یا حیوان را به منظور تحقق بخشیدن به بعضی از اعمال یا گرایشها به بعضی از هدفها آماده میكند.
راه كار : روش و راهی مناسب بر اینیل به هدفی خاص و غلبه بر مشكلاتی كه در راه رسیدن به هدف وجود دارد .
معلم : از عناصر عمده و مهمیكه تشكیل سازمان های آموزشی بدون او امكان ندارد . كسی كه با بهره گرفتن از دانش و معلومات و آشنایی با روش های نوین به امر تعلیم و تربیت می پردازد.
مدیر : هدایت كننده و رهبر یک سیستم برای تحقق بخشیدن به اهداف موجود در سیستم .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
:
امروزه پدیده وابستگی دارویی یكی از معضلات بزرگ جوامع بشری است كه توجه روانپزشكان، جامعه شناسان و حقوقدانان، روانشانسان و علمای تعلیم و تربیت را به خود اختصاص داده است این موضوع نشان می دهد كه پدیده اعتیاد یا سوء مصرف مواد دارای ابعاد چندگانه است كه در بروز و شیوع آن دخیلند، بنابراین در مبارزه با اعتیاد چنانچه یكی از عوامل مد نظر قرار گیرد و از سایر عوامل چشم پوشی شود فرض بر آنكه آن عامل تأثیر مثبتی نیز در جلوگیری از اعتیاد داشته باشد. عوامل دیگر تأثیر عامل مورد نظر را كاهش خواهند داد.
یكی از عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم اعتیاد عامل فردی می باشد كه نظر بسیاری از محققان را جلب كرده است و بر همین اساس تحقیقی كه وایلتت [1] در سال 1962 انجام داد بر عامل فردی و ویژگیهای شخصی معطوف بود كه نشان داد افراد معتاد در مقایسه با غیر معتاد نیمرخ روانی غیر عادی تری دارند. از طرفی جیر[2] در سال 1990 به این نتیجه رسید كه افرادی كه اختلال روانپزشكی دارند 7/2 مرتبه بیشتر از افراد فاقد اختلال سوء مصرف مواد را نشان می دهند.
ویكلرراسور[3] نیز در سال 1953 یكی از قواعد كلی اعتیاد را از نظر روانی بیان كرد كه اعتیاد می تواند با مشكلات شخصیتی فرد همبستگی داشته باشد.
(فرجاد 13740).
با توجه به اینكه یكی از عوامل مؤثر در وابستگی دارویی می تواند عوامل فردی و ویژگی های شخصیتی داشته آنچه در این زمینه مورد توجه است این است كه آیا این عامل می تواند ارتباطی با بازگشت مجدد معتادین درمان شده داشته باشد؟
بنابراین در این پژوهش با این مسأله روبه رو هستیم كه آیا نیمرخ روانی افراد با مصرف مجدد بعد از سم زدایی رابطه دارد؟ آیا نیمرخ روانی با دفعات مصرف مواد بعد از سم زدایی رابطه دارد؟ نیمرخ روانی معتادین آیا در گروهی كه بعد از سم زدایی مصرف مجدد داشتند با گروهی كه مصرف نكردند تفاوت دارد؟ تا بر حسب رابطه بتوانیم این عامل را در درمان و پیشگیری مورد توجه قرار بدهیم.
بیان مسأله:
وابستگی روانی عبارت است از یک حالت خاص كه به وسیله ولع و احساس اجبار شدید در ادامه مصرف یک دارو و یا ماده مخدر شخص می گردد و این احساس دلع معمولاً به خاطر استفاده از لذت و اثرات دلخواه آن است بنابراین وابستگی روانی علاوه بر نوع ماده مصرفی به حالات روحی و روانی فرد مورد نظر هم مربوط است.
یكی از مشخصات برجسته وابستگی روانی Craving (اشتیاق) است كه عبارت است از یک تمایل بسیار شدید و غیر عادی نسبت به مصرف ماده مخدر كه تقریباً به ندرت می توان چیز دیگری را جایگزین آن نمود در بالاترین و شدیدترین درجه اشتیاق ممكن است فرد هر اقدامی را به منظور تأمین و تهیه مواد انجام دهد كه این قسمت به عنوان رفتار كلیشه ای و قالبی معتادان شناخته می شود.
تحقیقات نشان می دهد كه بسیاری از عوامل در علت شناسی و تداوم اعتیاد دخالت دارند كه یكی از عوامل می تواند جنبه های روانپزشكی اعتیاد باشد بیشتر شواهد روانپزشكی مبیّن این حقیقت است كه اعتیاد به مواد مخدر به ویژه هروئین می تواند ناشی از اختلالات عمده و شدید روانی و یا شخصیتی باشد تحقیق وایلتت[4] در سال 1962 همین نظریه را تأئید كرد كه نیمرخ روانی معتادها
متفاوتتر و غیر عادی تر از افراد سالم است.
تحقیق جیر[5] نیز در سال 1990 نشان داد كه افراد مبتلا به بیماریهای روانی مشكلات مربوط به داروها را بروز بدهند.
بنابراین در این تحقیق با مسائل زیر روبه رو هستیم:
5- فایده و اهمیت پژوهش:
سوء مصرف وابستگی به مواد مخدر با دوره های بهبود و عود آن شخص می گردد و در یک بررسی كلاسیک توسط هانت[6]، بارنت[7] و برانج[8] در (1971) نشان داده شد كه هروئین، نیكوتین و الكل با درجات و الگوهای مشابهی از عود همراه بودند این پژوهشگران نشان دادند كه اعتیاد افراد درمان شده در مدت 12 ماه بازگشت نمود. آنها اشاره كردند كه این یافته ها انعكاس فرایندهای معمولی است كه زیر بنای اعتیاد را تشكیل می دهند.
در مطالعه ای كه توسط Greard hornestshg انجام شد 32 تن مورد تست و مطالعه قرار گرفتند این مطالعه بیشتر روی تجارب معتادان در مورد مصرف مواد مخدر و (تاریخچهای) از وضعیت جسمی و روانی و شخصیتی آنان را در بر می گرفت. نتایج نشان داد كه اعتیاد تا اندازه زیادی مربوط به ساختمان شخصیتی و تأثیر متقابل مناسبات گذشته و حال فرد و خانواده در گروه همگن است نتایج به شرح زیر گزارش شد:
گروه معتاد شامل 2 نفر اسكیز فرنی بارز، 8 نفر اسكیزفرنی مرزی، 12 نفر اختلال شخصیت سایكوپات و 4 نفر اختلال شخصیت بی كفایت بودند. در گروه كنترل شامل 1 نفر اسكیزوفرنی 4 نفر اسكیزوفرنی مرزی اختلال شخصیت سایكو پات در این گروه یافت نشد. اختلال نورونیک 6 نفر، اختلال شخصیت بی كفایت 2 نفر، شخصیت سالم 10 نفر بودند. نتایج به دست آمده نشان می دهد كه در گروه معتاد در مقایسه با گروه كنترل اختلال شخصیتی بیشتر است. (فرجاد محمد حسین 1378).
این موضوع می تواند در درمان اعتیاد حائز اهمیت باشد. زیرا آسیب پذیری افراد معتاد در برابر مشكلات زندگی و ساختمان شخصیتی افراد معتاد می تواند تأثیری در تداوم مصرف مواد بعد از سم زدایی داشته باشد بنابراین در این پژوهش بر آن شدیم كه ابتدا نیمرخهای روانی را مورد مقایسه قرار دهیم و سپس رابطه نیمرخها راو با تمایل به مصرف مجدد بررسی كنیم. در صورت متفاوت بودن نیمرخهای گروهی كه بعد از سم زدایی مجدداً مصرف داشتند با گروهی كه مصرف مجدد نداشتند، و یا در صورت وجود رابطه با نمونه های مذكور می توان افراد دارای ریسك بالا برای را مشخص نمود و جهت پیش گیری اقدامات لازم را در پروسههای درمانی مد نظر قرار داد و پژوهشی را با آزمودنی های ایرانی در سطح كشور انجام داد. در صورت تأئید فرضیه ها ضمناً می توان در مورد معتادان تمركز اصلی از درمانهای رفتاری جسمی را به سوی درمان شخصیت و انواع اختلالات آن بازگرداند و در مانگری را به انتخاب نوع درمان حساس نمود و موجب شد تا آنها نوع درمان را بر حسب به دست آوردن نیمرخ شخصیتی فرد انجام بدهند و ظرافت و حساسیت تكنیكی خاص را در مورد هر نیمرخ شخصیتی مد نظر قرار بدهند.
فرضیه های پژوهش:
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)