مدرنیته پیشرفت مداوم است و پیشرفت رقابت را به مفهوم پیشتر بودن
میافریند. در این میان زمان نیز دچار واژگونی در مفهوم و کاربرد شد. آنچه در دوران مدرنیته
حایز اهمیت است هر چه سریعتر پیش رفتن است.برای پیشرفت سریع ناچار از به کارگیری
نیروهایی هستیم که به طور موازی بر روی یک پروژه و برای رسیدن به یک هدف کار میکنند.
اما مساله به این سادگی حل نمیگردد. برای کار یک تیم بزرگ نیازمند مدیریت صحیح و
سریع آن هستیم تا بتوانیم از آشفتگی جلوگیری کنیم. این مساله باعث گردید تا علم کنترل
پروژه به وجود آید. هدف از این دانش چگونگی مدیریت یک تیم بزرگ از مهندسین کارگران
و کارمندان بود به صورتی که بتوانند در سریعترین زمان ممکن انجام یک پروژه را به انتها
برسانند. در کنار زمان عوامل دیگری نیز در کار هستند، بودجه و اهداف از پیش تعیین شده
برای پروژه از جمله مسایلی هستند که باید در اجرای هر پروژه مورد توجه قرار گیرند. روش
بهینهی اداره کردن مثلث زمان، بودجه و اهداف تمام آن چیزی که مدیریت و کنترل پروژه
سعی در رسیدن به آن داشته و دارد.
متاسفانه به گواهی تاریخ این دانش در رسیدن به اهداف خود ناکام مانده
است و از سوی دیگر تمام پیشرفت این دانلش پس از اختراع نمودارگانت در سالل ۱۹۱۰
پیشرفت انقلبی نداشته است تا اینکه در دهلهی پیش دکتر گلدرت
1تئوری محدودیتهای
1 Goldratt
خویش را برای سیستم کنترل پروژه سازگار کرد و آنچه سیستم کنترل پروژهی زنجیرهی
بحرانی نامیده میشود به وجود آمد. این سیستم سعی بر این دارد تا با بهره گرفتن از جدیدترین
تئوریهای مدیریت بتواند راه حلی برای معضل کنترل پروژه بیابد. اگر چه این روش کنترل
پروژه به لحاظ تئوریک بسیار جالب توجه به نظر میرسد اما در عمل مشکلت و نقاط تاریک
فراوانی رد پیش روی آن قرار دارد.
با این که بیش از یک دهه از معرفی این سیستم جدید کنترل پروژه میگذرد و
با تمام کاستی های سیستم کنترل پروژه سنتی، اما هنوز این سیستم در میان کنترل و مدیریت
صنعتی پروژه ها جایگاه خود را پیدا نکرده است و در عمل سیستم کنترل پروژه CCPM
نتوانسته است جایگاه خود را پیدا کند. این مساله با توجه به مشکلتی که سیستم فعلی دارد
بسیار تعجب بر انگیز است .
با توجه به مورد توجه قرار گرفتن روش زنجیره ی بحرانی در تئوری, نگگارنده
دلیل این مساله را عدم ارائه مناسب و قابل درک از این متدولوژی میداند. عدم وجود
الگوریتمی مناسب و مشخص برای پیاده سازی این روش و نیز عدم وجود نرم افزارهایی که
بتوانند این شیوه را به آسانی پیاده سازی کنند باعث شده است تا این شیوه هنوز در صنعت
مهجور بماند.
این پایان نامه تلشی است برای گردآوری کلیهی مقالتی که بر روی این
سیستم نوشته شدهاند و ایجاد یک مدل شیگرا از این سیستم به کمک ابزار uml، به این
ترتیب میتوان گامهای زیر را در راستای فایق آمدن بر مشکل ذکر شده برداشت:
۱- کاربران کنترل پروژه دید کلی و در عین حال جامعی از سیستم به دست
میاورند و به این ترتیب آشنایی پراتیکی با موضوع پبدا خواهند کرد.
۲- مدلی مناسب برای پیاده سازی این روش به وجود میاید. این مدل از سویی
کمک خواهد کرد تا برنامه ای بر این پایه و اساس ایجاد گردد و از سویی دیگر کمک میکند تا
بتوان این روش کنترل پروژه را به صورت دستی اجرا کرد.
فرم در حال بارگذاری ...