“
نزدیک به سازه ی امید، مفاهیمی چون خوش بینی، ایمان، آرزو کردن و خودکارآمدی مطرح شده است. اگر چه بین این مفاهیم و امید همپوشی زیادی وجود دارد اما تفاوت های مهمی بین این مفاهیم و سازه ی امید به چشم میخورد که بر مفهوم سازی نظری و نیز مداخله های مبتنی بر امید تاًثیر میگذارد. در مورد امید و خوش بینی به نظر میرسد که دو مفهوم با معنای یکسان هستند اما اشنایدر (۲۰۰۰) باور دارد که این دو مفهوم متفاوتند. خوش بینی و امید از این نظر که هر دو مفاهیمی مربوط به آینده هستند وجه اشتراک دارند، اما افراد خوش بین اگر چه باور دارند که چیزهای مثبتی برای آن ها رخ خواهد داد اما لزوماًً برنامه ریزی روشنی برای دست یابی به هدف های خود ندارند. علاوه بر آن، افراد خوش بین در برخورد با موانع به راحتی ناکام شده، دست از تلاش بر می دارند، اما افراد پر امید هم دارای هدف هستند و هم با قدرت اراده، موانع دست یابی به هدف را تشخیص میدهند و از سر راه خود بر می دارند (پترسون[۲۵]، ۲۰۰۶).
بین امید و ایمان نیز تفاوت وجود دارد. وجه اشتراک امید وایمان نیز نگاه به آینده است. اما بر خلاف امید که ماهیتی احتمالی دارد، ایمان از قطعیت بیشتری برخوردار است.افراد با ایمان، اعتقاد راسخ دارند که نتیجه ی مثبت رخ خواهد داد، اما افراد پر امید به درجه ای از عدم قطعیت نیز باور دارند (بهاری، ۱۳۹۰). امید و آرزو کردن نیز هر دو در نگاه به آینده شباهت دارند. تفاوت این دو در آن است که امید به روشنی با انگیزش و تمایل به عمل پیوند خورده است اما برای آرزو کردن چنین ماهیتی وجود ندارد. از دیگر سو، امید با پیامدهایی سر و کار دارد که احتمال وقوع آن ممکن خواهد بود اما همه ی ما میتوانیم آرزوی چیزهایی داشته باشیم که غیر ممکن باشند. در همین راستا، افراد بر پیامدهای امید بیش از پیامدهای آرزو کنترل و تسلط دارند. به این دلیل آرزو کردن بیشتر با مفهوم خیال پردازی گره خورده است (بهاری، ۱۳۹۰).
نظریه ی امید: یک الگوی تفکر هدف-مدار
حدود دو دهه پیش اشنایدر و اعضای آزمایشگاه امید در دانشگاه کانزاس (۱۹۹۱) مفهومی از امید ارائه کردند که برخلاف مفهوم سنتی آن که یک هیجان منفعل پنداشته می شد، به عنوان فرایندی توصیف شد که از طریق آن افراد به طور فعال هدف های خود را دنبال میکنند. در این زمینه، امید به عنوان یک فرایند شناختی هدف- مدار مفهوم سازی شد. به خصوص اشنایدر و همکاران (۱۹۹۱، به نقل از سماوی، ۱۳۹۱) امید را به عنوان یک سازه ی شناختی تعریف کردند که بر اساس آن مؤلفه های عاملیت و مسیریابی قابل استخراج است.از این رو تفکر امید بخش همیشه در برگیرنده سه مؤلفه ی هدف، تفکر عاملیت و تفکر مسیریابی است.
هدف ها، غایت هایی هستند که ایجاد کننده ی امید میباشند. طبق تعریف گسترده ی هدف در چارچوب نظریه ی امید، هدف هر چیزی است که فرد تمایل دارد آن را به دست آورد، انجام دهد، تجربه کند و بیافریند (اشنایدر، ۲۰۰۲). چنین هدفی میتواند کاملاً بزرگ باشد، به گونه ای که برای دست یابی به آن ماه ها و بلکه سال ها زمان نیاز باشد و میتواند آن قدر کوچک باشد که تنها در لحظاتی کوتاه قابل دست یابی باشد. از نظر احتمال دست یابی نیز، هدف ها در پیوستاری از هدف های آسان تا دشوار قرار می گیرند. در نظریه ی امید، هدف، پیامد یک توالی شناختی- رفتاری است به عبارت دیگر، امید، داشتن رفتاری معطوف به هدف است که قبل از آن که به عمل در آید، فردا باید در دو نوع شناخت درگیر شود: تفکر مسیر یابی و تفکر عاملیت (اشنایدر، ۲۰۰۲).
تفکر مسیر یابی انعکاس دهنده ی قابلیت ادراک شده ی فرد جهت تولید مسیرهای شناختی به سمت هدف است (اشنایدر، ۱۹۹۴، به نقل از سماوی، ۱۳۹۱). بنابرین، افرادی که در تفکر مسیر یابی درگیر میشوند به طور فعال مسیرها یا طرح هایی را برای دست یابی به هدف میسازند. به علت این که ممکن است تعدادی از این طرح ها در عمل موفق نباشد، افراد پر امید به منظور دست یابی به هدف و غلبه بر موانع، تعداد زیادی طرح یا مسیر تولید میکنند. البته لزوماًً چنین مسیرهایی بدون دیگر مؤلفه ی شناختی امید یعنی تفکر عاملیت به هدف نخواهد رسید. تفکر عاملیت در برگیرنده ی شناخت هایی است که افراد نسبت به توانایی خود در آغاز و ادامه ی حرکت در مسیرهای انتخاب شده به سوی هدف دارند بر این اساس تفکر عاملیت سبب می شود که فرد به قدر کافی جهت آغاز حرکت در مسیرهای طراحی شده و نگه داشتن این حرکت، انگیزه داشته باشد (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۷).
اگر چه تفکر عاملیت و تفکر مسیریابی دو مؤلفه ی مجزا در الگوی امید هستند اما این دو از نظر کارکردی قابل جدا شدن نیستند. در حقیقت این دو مؤلفه به این سبب تدوین شده اند تا به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر داشته باشند و تغییر در یک مؤلفه، دیگر مؤلفه را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد در نتیجه فهم این نکته حائز اهمیت است که امید یک فرایند شناختی چرخشی است که از دو نوع تفکر عاملیت و مسیریابی تشکیل شده است و در خدمت هدف قرار می گیرند (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۷).
نکته ی دیگر در مورد امید، ماهیت سلسله مراتبی آن است. امید نه تنها یک فرایند شناختی معطوف به هدف است بلکه نظام سلسله مراتبی سازمان یافته ای از باورهای فرد درباره ی توانایی وی جهت درگیر شدن در چنین فرایند شناختی است. این باورها در سه سطح خاص از انتزاع سازمان دهی شده اند: سطح کلی یا صفت امید، امید وابسته به حیطه ی خاص و امید وابسته به هدف خاص (به نقل از سماوی، ۱۳۹۱).
“
فرم در حال بارگذاری ...