“
شناخت خدا و پرستش او و ایمان به خدا هدف اصلی و اساسی نظام اعتقادی اسلام است. هدفهای تربیتی اسلام مانند تقوا، عدالتخواهی، دانش جوئی، خرد دوستی، ایثار و ازخودگذشتگی عالیترین هدفهایی هستند که نه تنها موجبات رشد و کمال انسان را در حیات فردی فراهم میسازند، بلکه باعث رشد حیات جمعی نیز میشوند. از سوی دیگر، خداشناسی و پرستش خدا بنیان استواری است که نه تنها حرکت دائمی انسان را به سوی کمال و رشد تضمین میکند، بلکه به صورتی اطمینانبخش جلوی انحراف فرد و جمع را نیز میگیرد.
آنکه به خدا میپیوندد از پلیدیها، بیدادگریها، هوی و هوس یا تمایلات بیارزش و از خودخواهیها خود را میرهاند. او تسلیم خدا میشود و خود را از شر طاغوتها و از نفوذ قدرتهای اهریمنی آزاد میسازد.
انگیزه رفتار فرد خداشناس فقط نزدیک شدن به خدا و در مسیر توحید گام برداشتن است؛ بنابرین او آنچه را که انجام میدهد و چون راه خدا به نحو کامل خیر و صلاح انسانها را در بردارد، روی این زمینه اعمال او ضامن سعادت خود و دیگران میباشد. (شریعتمداری،۱۳۸۸: ۱۲۹ ـ ۱۲۸)
هدف غایی تعلیم و تربیت ازنظر اسلام، این است که آدمی به کمال نهایی خود که قرب خدای متعال است نائل شود. به عبارت دیگر هدف غایی، قرب به ذات مقدسی است که دربرگیرندهی جمیع صفات جمالیه و کمالیه است، حقیقتی بینهایت و کامل و مطلق که شایسته است در متن زندگی آدمیان حضور یابد و همه فعالیتهای آنان به سوی او معطوف گردد و محور همه افعالش باشد. در تعلیم و تربیت اسلامی حرکت و هدایت آدمی به سوی خیر اعلی و مقصد نهایی و در صراط مستقیم عبودیت حضرت حق، تسهیل میشود. تا آدمی در پرتو ایمان و عمل صالح و عمل بهحق و صبر، گردنه را درنوردد و موانع کمال را یکی بعد از دیگری پشت سر گذارد.
از آیات قرآن کریم بهروشنی برمیآید که مرجع و منتهی و غایت حرکت آدمی، به سوی خدای سبحان است. «وإلی اللهِ تُرجَعُ الأُ مُورُ» همه امور به خدا بازمیگردد. (بقره:۲۱۰). (شکوهی،۱۳۸۷:۳۹)
هدف نهایی تربیت، در مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت ایران
با توجه به هدفمندی جهان خلقت، تمامی اجزاء و عناصر نظام هستی که از هدایت تکوینی او بهره میبرند به سوی مقصد و غایت هستی، یعنی خداوند در حرکتاند و انسان بهمنزلهی موجودی آزاد و دارای اختیار، از این امکان و فرصت برخوردار است تا به سوی غایت هستی حرکتی اختیاری و آگاهانه داشته باشد.
در مبانی نظری تحول بنیادین در تعلیم و تربیت، اینطور بیانشده که نیل آدمیان به قرب الی الله، مستلزم تحقق اختیاری نوعی زندگانی شایسته انسان بر اساس نظام معیار دینی است که «حیات طیبه» نام دارد. حیات طیبه، وضعیت مطلوبی از زندگانی است که در آن انسانها با عنایت به شناخت و پذیرش خداوند (که غایت هستی و انتخاب و التزام آگاهانه و اختیاری نظام معیار دینی است.) نسبت به جذب عوامل هستی زا و دفع عوامل هستی زدا برای دستیابی به آسایش و نیک بختی جاودانه اقدام مینمایند.
بنابرین؛ در راستای تحقق نتیجه جریان تربیت در جامعه اسلامی، هدف کلی تربیت آمادگی
متر بیان برای تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه ابعاد بیانشده است. به عبارتی «تکوین و تعالی پیوسته هویت متر بیان به گونهای که بتوانند موقعیت خود و دیگران را در هستی بهدرستی درک و آن را به طور مستمر با عمل صالح فردی و جمعی متناسب با نظام معیار اسلامی اصلاح نمایند.»(مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت ایران،۱۳۹۰: ۱۵۳ ـ ۱۵۲)
از این منظر، بهراستی آنچه بشر در زندگی روزمرهاش از قبیل مدنیت، علم و فناوری برای تداوم هستی خود فراهم آورد تنها در جهت تحقق مراتب حیات طیبهی اوست و در همه ابعاد، معنا و ارزش حقیقی مییابد؛ بنابرین در نگرش اسلامی، سازماندهی تمام نهادهای اجتماعی، اعم از سیاست، اقتصاد، فرهنگ، بهداشت و تمامی اعمال فردی و اجتماعی، باید در راستای تحقق مراتب حیات طیبه در همه ابعاد صورت پذیرد. لذا، در تحقق مراتب حیات طیبه در همه ابعاد، تمام افراد و نهادهای جامعه اسلامی متناسب با ظرفیتها و تأثیرات خود مسئولیت دارند و باید در مشارکتی همدلانه و هماهنگ فعالیت کنند.
بر این اساس، میتوان گفت که از منظر اسلامی، تحقق مراتب حیات طیبه در همه ابعاد، غایت مشترک تمامی نهادها و عوامل اجتماعی و مقصود نهایی همه فعالیتهای فردی و جمعی برای حرکت در مسیر کمال شایسته انسان (قرب الی الله) است. (مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت ایران،۱۳۹۰: ۱۵۱)
۲ ـ ۱ ـ ۲ بخش دوم: حیات طیبه (آرمانشهر اسلامی)
مقدمه
موضوع آرمانشهر یا به عبارتی بهشتی زمینی که در فضای آن بشر بتواند بهتمامی خواستهها و آرزوهایش دست یابد همواره موضوع بحث اندیشمندان بوده و دغدغه خاطر انسانها را در هر عصر و دورهای فراهم نموده است. هر یک از مکاتب فکری و فلسفی شرقی و غربی جهان همواره در ارائه تصویری از شهری آرمانی ـ که در آن تمام ایده آلهای آن مکتب به ظهور میرسندـ کوشیدهاند.
شهر آرمانی در فرهنگ غربی اتوپیا نام دارد باوجود اختلاف اندک در ظاهر این شهرهای آرمانی، ساختار اصلی تمامی آن ها مبتنی بر مدینهی آرمانی افلاطون است. در واقع بحث شهر آرمانی و حیات طیبه یکی از مقولات بنیادی در اندیشه بشر معاصر است. مسلمان و غیرمسلمان از منظر خاص خود این موضوع را موردمطالعه قرار دادهاند و با توجه به دیدگاههای مکتبشان از آن تعریفی ارائه دادهاند.
آنچه از بنیادهای تفکر اسلامی برمیآید این است که مدینهی فاضله یا آرمانشهر اسلامی با دیگر انواع آرمانشهر معرفیشده در مکتبهای دیگر تفاوتهای اساسی دارد. در قرآن افزون بر زندگی دنیا وزندگی آخرت، نوع دیگری از زندگی وجود داردکه قرآن کریم از آن با تعبیر «حیات طیبه» یا «زندگی پاکیزه» یادکرده است. این نوع زندگی، زندگیای حقیقی است که آثار و پیامدهای بسیار ارزشمندی برای انسان در پی دارد که بخشی از آن در همین دنیا و بخشی دیگر در جهان آخرت آشکار میشود. قرآن “حیات طیبه” را به عنوان عالیترین مصداق حیات واقعی بیان نموده است. به اعتقاد ما آن زندگی که وعده تحقق آن در عصر ظهور دادهشده، چیزی جز همین نوع حیات که در قرآن از آن به «حیات طیبه» تعبیر شده و ویژگیها و آثارش بیانشده، نیست. در آن عصر همه مردمان یا بخش زیادی از آن ها، به مدد ظهور و حضور امام عصر (علیهالسلام) از این نوع زندگی بهره میشوند و آثار آنکه به تعبیر علامه طباطبایی نور، کمال، توانایی، عزت و سرور وصفناشدنی است، شامل حال آن ها میگردد و توانمندیهای ناشی از آن نصیب همه اهل ایمان میشود.
اهمیت حیات از دیدگاه قرآن کریم
“
فرم در حال بارگذاری ...