:
روش های رایج در طرح و آنالیز ساختمانها معمولا بر این پایه استوار است که یک اسکلت باربر مشتمل بر قابهای فلزی و یا بتنی، وظیفه حمل بارهای قائم و افقی را بر عهده داشته و در صورت لزوم برای نیروهای افقی مثل باد یا زلزله از مهاربند، دیوار برشی و یا سیستمهای مشابه استفاده می گردد. در این میان از اثر دیوارهایی که درون قالبهای ساختمان قرار می گیرند، مخصوصا اگر این دیوارها از مصالح بنایی غیر مسلح باشند غالبا صرف نظر می شود. به عبارت دیگر اینکه برای اینگونه دیوارها هیچگونه نقش سازه ای در محاسبات در نظر گرفته نمی شود، با یان وجود پژوهشگران بررسی های زیادی در این زمینه انجام داده اند و به این نتیجه رسیده اند که وجود میانقابها در داخل قابهای فلزی و یا بتنی موجب تغییرات عمده ای در سختی، مقاومت و رفتار کلی ساختمانها ایجاد می کند که چشم پوشی از این اثرات واقعیت سازگار نیست. این نوع قابها، همراه با میانقاب را می توان قاب مرکب در نظر گرفت زیرا که خواص قاب مرکب با جمع ساده خواص قاب سخت و دیوار تنها به خواص مکانیکی نظیر سختی، مقاومت، نرمی و شکل پذیری و …بدست نمی آید، بلکه از اندرکنش قوی و پیچیده قاب و میانقاب بدست می آید. این اندرکنش باعث افزایش چشمگیر سختی ، مقاومت و ظرفیت میرائی یا استهلاک انرژی ارتعاشی می شود. از نظر دیگر، چون میانقاب در سختی سازه اثر مستقیم داشته و نیروهای وارده بر ساختمان در اثر زلزله بستگی زیادی به پریود آن ساختمان دارد و پریود نیز با توجه به سختی و جرم آن بدست می آید، در نتیجه دور از واقعیت یک ساختمان است که مهندس محاسب نیروهای غیر واقعی را برای آنالیز آن فرض نماید. بنابراین از این نظر نیز اهمیت در نظر گرفتن نقش سازه ای میانقاب، بیشتر مشخص و توجیه پذیر می شود. چنین به نظر می رسد که دلایل مهمی که برای اغماض اثر سازه ای میانقاب ذکر می نمایند قابل توجه باشد. کاربری ساختمانها ممکن است در آینده تغییر نماید که در آن صورت موجب افزایش یا کاهش میانقاب شود. به علت شکل پذیری زیاد ساختمانها به خصوص
ساختمانهای فلزی و شکل پذیری کم دیوارها بخصوص اگر مصالح بنایی غیر مسلح باشند می توانددلیل دیگری بر چشم پوشی از رفتار میانقابها باشد. ترد بودن مصالح بنایی بکار رفته و یا ضعف کیفیت مصالح ملات و آجر و عدم اتصال مناسب دیوار با ستونهای جانبی و تیرهای بالایی و پایینی میانقاب دلایلی برای کم اهمیت شمردن میانقابها می شود. با این وجود، ضرورت توجه به نقش میانقاب بسیار حائز اهمیت است. وجود میانقابها می تواند اثرات مخربی از جمله ایجاد شکس برشی در ستون ها بدلیل کوتاه شدن طول ستونهای اطراف میانقابها دارای بازشو و نیز ایجاد، پیچش های شدید در قاب بدنبال داشته باشد. لذا در نظر گیری میانقابها در طراحی حائز اهمیت بوده و در رفتار واقعی سازه و تسلیم اعضا و تعداد مفاصل ضمیری تأثیر گذار می باشد. میانقاب به عنوان عنصری که وزنش به سازه تحمیل شده است بایستی برای بالا بردن مقاومت سازه ، از آن در جهت بهبود عملکرد سازه استفاده نمود. با توجه به وزن زیاد میانقابها از یکسو و نقش بسیار چشمگیر آنان در افزایش مقاومت جانبی سازه از سوی دیگر، کاملا منطقی است که در طراحی لرزه ای به کار گرفته شوند. از سوی دیگر بایستی سختی میانقاب در ساره مورد توجه قرار گیرد تا از پیچشهای ناخواسته جلوگیری شود. از طرفی وجود میانقاب در یک یا چند دهانه و خالی ماندن بقیه دهانه ها سختی را چنان زیاد می کند که عمده نیروی زلزله جذب دهانه شده، بقیه دهانه ها بی اثر می شوند. در قالبهای بتنی این نیروی تمرکز یافته موجب عکس العمل شدید میانقاب در برابر قاب شده، ستون بتنی در محل اتصال خرد می کنند در حالی که در صورت آگاهی طراح از اثر میانقاب، حتما ستون با گذاشتن اضافی در محل اتصال تقویت می شود.
طرح:
در بیشتر مواقع سرمایه گذاران تصمیم گیریهایی را در خصوص سرمایه گذاری خود انجام می دهند و به دنبال حداكثر كردن بازده خود می باشند. لذا هر گونه اطلاعاتی كه با بهره گرفتن از آن بتوان میزان رشد شركت را پیش بینی نمود مور توجه سهامداران قرار می گیرد. فرصتها ی رشد نیروی محركی است كه ایجاد انگیزه می كند و پاداشی برای سرمایه گذاران محسوب می شود. در این میان سرمایه گذاران همیشه باید در تصمیمات سرمایه گذاری خود ریسك را در نظر داشته باشند زیرا آنچه باعث موفقیت می گردد استفاده بهینه از فرصتهای سرمایه گذاری موجود است كه جهت این امر می بایست سیاستهای مالی موثر بر ایجاد فرصتهای رشد را در واحدهای تجاری شناسائی کرد. ارتقای آگاهی های حرفه ای از دستاوردهای جدید در زمینه سرمایه گذاری همراه با توسعه تكنولوژی ارتباطات باعث شده كه تامین كنندگان سرمایه وجوه خود را در شركتهایی سرمایه گذاری كنند كه امكان كسب سود بیشتری است ؛ از اینرو جریان وجوه (سرمایه) به صورتهای مختلف تحركی بیش از پیش یافته و در سالهای اخیر انجام سرمایه گذاریها بشدت رشد یافته است و بیشترین تغییرات حسابداری نیز در همین سالها ایجاد شده است. ساده انگاشتن این تغییرات به منزله عقب ماندگی و عدم موفقیت در صحنه رقابت امروزی می باشد و بیش از حد گمراه كننده و تضعیف كننده است. آنچه باعث موفقیت می گردد، استفاده بهینه از فرصتهای سرمایه گذاری موجود است كه جهت این امر می بایست عوامل موثر بر فرصتهای رشد شركتها را شناسایی كرد. ( واتس و زیمرمن ،1986،36) .
پیشینه تحقیق:
1)تحقیقی توسط اقای کاوه مهرانی تحت عنوان چارچوبی برای تجزیه وتحلیل سیاستهای تقسیم سود انجام داده اند . نتیجه :در شرکتهایی که جریان نقد آزاد سهامداران بزرگتر از سود تقسیمی باشد موجب ایجاد فرصتهای سرمایه گذاری مطلوب در این شرکتها می شود زیرا بازده واقعی آنها بالاتر از بازده مورد انتظار سهامداران است.
2) تحقیقی توسط آقای حمید جعفری و بکی جکی و فردیناند(1999) تحت عنوان (بررسی رابطه بین بدهی، جریانهای نقدی و سود خالص با فرصتهای سرمایه گذاری در شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران) انجام گردید. نتیجه تحقیق به این صورت است که بین فرصت رشد و سطح بدهی ارتباط معکوس وجود دارد و بین فرصت رشد و خالص جریان نقدی رابطه مستقیم و بین فرصت رشد و سود خالص رابطه مستقیم وجود دارد.
3) آقای علیرضا زمانپور دانشجوی دوره كارشناسی ارشد حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد مقدس و ویدهان کنت لن و استانکو(2001) تحقیقی تحت عنوان ( ارتباط فرصتهای سرمایه گذاری و سیاستهای مالی ) انجام داده اند. نتایج تحقیق به این صورت میباشد که بین فرصتهای سرمایه گذاری و سیاستهای مالی رابطه معناداری وجود دارد.
4) آقای جواد عین آبادی پژوهشی در زمینه ((مدیریت نقدینگی در شرکتهای بزرگ )) در دانشگاه تهران انجام داده اند . نتیجه : پژوهشگر در نتیجه گیری عنوان می کند که با توجه به تشخیص درست فرصتهای سرمایه گذاری اکثر مدیران مالی در شرکتهای بزرگ ترجیح می دهند که مبالغ جریان نقد آزاد شرکت راصرف راه اندازی وسرمایه گذاری در طرحهای سودآور کنند.
5) تحقیق دیگری توسط آقای فرامرز شكیبایی تحت عنوان ( بررسی رابطه بین رشد سود و فرصتهای رشد (فرصتهای سرمایه گذاری ) در شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد. نتیجه تحقحق به این صورت است که بین فرصت سرمایه گذاری با رشد سود ارتباط مستقیم وجود دارد.
6) آقای کریم رضوانی راز پژوهشی تحت عنوان بررسی ارتباط بین جریانهای نقد آزاد و میزان بدهی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد انجام دادند. نتیجه: پژوهشگر به این نتیجه رسیده است که درشرکتهای دارای فرصتهای سرمایه گذاری پائین انتظار می رود که جریان نقد آزاد شرکت در سطح بالا باشد زیرا که این شرکتها فرصتهای مناسبی برای استفاده از این وجوه ندارند.
7)درتحقیقی که توسط فردیناند و بارچ انجام شد رابطه بین فرصتهای سرمایه گذاری با میزان بدهی و سیاست تقسیم سود در شركتهای كره ای مورد بررسی قرار گرفت. با توجه با اینكه تئوری این فرضیه از وجود ارتباط منفی بین فرصتهای سرمایه گذاری با بدهی و سیاست تقسیم سود حمایت می كند نتایج تحقیق نیز این تئوری را تائید كرد و مشخص شد شركتهایی كه دارای فرصتهای سرمایه گذاری پایین هستند بدهی و تقسیم سود آنها بالا است.
8)در تحقیقی توسط سان جی و مارک(1999) رابطه بین فرصتهای سرمایه گذاری و رشد تحقق یافته مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت محققین به این نتیجه رسیدند که بین فرصتهای سرمایه کذاری با رشد تحقق یافته رابطه مثبت وجود دارد.
9)در تحقیقی توسط شلی ها و تون شاندها وتون پرفکت(1998) تئوری فرضیه تحقیق بدین صورت است كه تلفیق فرصتهای سرمایه گذاری كم و وجد نقد بالا منجر به عكس العمل منفی بازار در برابر صدور بدهی می گردد. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین جریان نقد آزاد و بازدهبطور كلی محققین به این نتیجه دست یافتند كه عكس العمل بازار در قبال صدور بدهی بطور معكوس به سطح وجه نقد و فرصتهای سرمایه گذاری شركت صادر كننده بدهی مرتبط است. غیر عادی ارتباط معکوس وجود دارد.
10)در تحقیقی توسط فردیناندو تی سوی(1998) ارتباط بین جریانات نقد آزاد، میزان بدهی و حق الزحمه حسابرسی با توجه به فرصتهای سرمایه گذاری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد كه شركتهایی، كه دارای فرصتهای سرمایه گذاری پایینی هستند. میزان بدهی آنها بالا است و در این شركتها ارتباط بین جریان نقد آزاد و حق الزحمه حسابرسی نسبت به شركتهای با بدهی آنها بالا است و در این شركتها ارتباط بین جریان نقد آزاد و حق الزحمه حسابرسی به میزان بدهی بستگی دارد و با كاهش میزان بدهی ارتباط به طور تصاعدی افزایش می یابد.
11) در تحقیقی توسط تسانگراکیس(1996) واكنش قیمت سهام به اعلام انتشار حق تقدم در یونان برای یک دوره 10 ساله از سال 1981 تا 1990 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد كه اعلام انتشار حق تقدم سهام تاثیر مثبتی روی قیمت سهام دارد و انتشار سهام می تواند به عنوان اخبار خوب و مطلوب درباره فرصتهای سرمایه گذاری آتی شركت تفسیر شود.
مبانی نظری:
فرصتهای سرمایه گذاری (IOS)
آینده نگری گروه های استفاده كننده از صورتهای مالی همواره حسابداران را به جستجوی روش های برتر تفسیر اطلاعاتی مالی هدایت كرده است. مدیران نتایج عملیات آتی یک واحد تجاری و توان جذب سرمایه را با اهمیت می دانند و رضایت سهامداران نیز در گرو سود مورد انتظار آنهاست. یكی از روش های برتر تفسیر اطلاعات، بررسی فرصتهای سرمایه گذاری است. فرصتهای سرمایه گذاری در واقع توانایی بالقوه سرمایه گذاریهای شركت را نشان می دهد بدین معنی كه هر چقدر توانایی انجام سرمایه گذاری شركت در آینده بیشتر باشد، شركت دارای فرصتهای سرمایه گذاری بیشتری است. همه مردم به نوعی دارای ثروتی هستند كه ناشی از ارائه خدمات در بازار كار است. اغلب مردم در بیشتر مواقع تصمیم گیریهایی را در خصوص سرمایه گذاری در زندگی خود انجام می دهند. برای مثال برخی از كاركنان راجع به اینكه آیا وجوه مربوط به بازنشستگی خود را در سهام سرمایه گذاری كنند یا در اوراق قرضه، تصمیماتی را اتخاذ می كنند.
برخی دیگر از افراد به دنبال حداكثر كردن پس انداز خود از طریق سرمایه گذاری در گزینه های دیگر هستند.(فردیناندبرچ1994404) 1.
مطالعه دقیق فرصتهای سرمایه گذاری و اصول مدیریت پرتفلیو می تواند باعث مدیریت بهتر و افزایش ثروت سرمایه گذار شود. به علاوه انتظار می رود افراد با مطالعه اصول سرمایه گذاری تا آنجایی كه ممكن است از اشتباهات جلوگیری كرده و آگاهانه تصمیم گیری نمایند. فرصتهای سرمایه گذاری باعث ایجاد حرفه و مشاغلی نیز می شود. كسانی كه می خواهند در این زمینه به صورت حرفه ای مشغول شوند باید به مطالعه و پژوهش در رابطه با فرصتهای سرمایه گذاری بپردازند. كسانی كه در زمینه سرمایه گذاری دارای مهارت هستند می توانند نسبت به افراد عادی از سود بیشتری برخوردار باشند به عنوان مثال كسانی كه در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شركتها تبحر دارند در خرید و فروش سهام و كسب سود از كسانی كه فاقد این مهارت هستند، موفقترند. مدیرانی كه در خصوص پرتفلیو و تجزیه و تحلیل اوراق بهادار مشغول هستند دارای فرصتهای شغلی زیادی می باشند. بسیاری از موسسات مالی از قبیل شركتهای كارگزاری و بانكهای.سرمایه گذاری اعم از بانكها و شركتهای بیمه به خدمات تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری نیازمند می باشند. شركتهای كارگزاری با بهره گرفتن از تجزیه و تحلیل، به ارائه خدمات به مشتریان از طریق ارائه گزارشگری تحقیقی می پردازند. بانكهای سرمایه گذاری سعی می كنند از طریق مشاوران مالی و سرمایه گذاری به فروش اوراق بهادار جدید و ارزشیابی شركتها برای كسب مشتریان جدید بپردازند. همه این موسسات مالی كه درباره آنها در بالا بحث شد برای مدیریت پرتفلیو اوراق بهادار خود نیازمند مدیران پرتفلیو می باشند. مدیران پرتفلیو مسئول اخذ تصمیمات مناسب در خصوص پرتفلیو و خرید و فروش اوراق بهادار هستند. آنها باید به سوالاتی از قبیل چه چیزی باید بفروشند، و چه موقع خرید و فروش نمایند پاسخ دهند. عملكرد این مدیران از روی وضعیت پرتفلیو شركت برآورد می شود و میزان موفقیت این مدیران را می توان از روی وضعیت پرتفلیو آن شركت فهمید. (تهرانینوربخش138258)1.
:
نگرانی اصلی هر صنعت الكتریكی توانایی تولید قابل اطمینان و خدمت رسانی بدون وقفه به مصرف كنندگان خود است. برخلاف دیگر كالاها، انرژی الكتریكی به دلیل ماهیت طبیعی خود، به محض تولید باید مصرف شود كه در غیر این صورت بابت تولید،تولید كننده پولی دریافت نمی كند. بنابراین ایجاد طرح منابع مؤثر و مطمئن امری ضروری است. عملكردهایی مانند تعیین قیمت سوخت، برنامه ریزی ورود و خروج واحدهای تولیدی، همانند برنامه ریزی تعمیرات، باید تا حد امكان جهت كم كردن هزینه عملكرد سیستم، انجام شود.
چالش ها هنگام تجدید ساختار صنعت برق بسیار بااهمیت تر می شود. انتظار می رود كه با تجدید سازمان یافتن صنعت برق راندمان بالا رود و رقابت جهت سوددهی به مصرف كننده افزایش یابد. در گذشته اغلب تولیدكنندگان انرژی مالك منابع تولید، انتقال و توزیع بودند. صنایع مجبور بودند با وجود راندمان پایین پول انرژی را بدهند كه این موضوع موجب تولید كم بازده، سیاست قیمت گذاری نامعقول و فراوانی نیروی انسانی می شد. با ایجاد بازار آزاد انرژی، دیگر شركتهای تولید كننده و توزیع برق قادر به انحصار قیمتها و وادار كردن مصرف كننده به پرداخت بهای انرژی، حال هر چه كه می خواهد باشد، نیستند و تأكید اساسی بر روی پیش بینی كوتاه مدت بار وپیش بینی كوتاه مدت قیمت به عنوان اطلاعات اساسی برای طراحی سیستم و بهره برداری از آن به همین جهت می باشد.
فصل اول
كلیات
1-1) هدف
رسیدن به بهره برداری و عملكرد موفق، مستلزم دارا بودن چندین فاكتور است كه ازآن جمله می توان به امنیت سیستم و بازده عملكرد اشاره كرد. در قسمت بازده عملكرد، صنعت به آماده سازی منابع و ظرفیت های كافی جهت تولید و انتقال، برای تأمین مطمئن مصرفی كه نوسانی بوده و با اُفت و خیز تقاضا همراه است، نیاز دارد. این امر باید همزمان با تحلیلهای اقتصادی صورت گیرد تا قیمت بهره برداری
كمینه شود. دقت پیش بینی را می توان اولین نیاز چنین تحلیلهایی به حساب آورد، از این رو اقتصاد بهره برداری و كنترل سیستم قدرت به خطای پیش بینی حساس است.
تأثیر خطای بزرگ پیش بینی در قسمت بهره برداری در ریسك بالا و یا بهره برداری فوق محافظه كارانه منعكس می شود. از جمله اثرات خطای پیش بینی می توان به ورود بیش از نیاز واحدهای تولیدی و یا خرید انرژی از سیستم های همسایه و یا بالعكس فروش انرژی به قیمت بسیار ناچیز جهت خاموش نكردن واحد و جلوگیری از هزینه های سنگین راه اندازی، اشاره كرد.
موضوع پیش بینی قیمت اوایل در بازارهای بورس مدنظر بود اما با روی كار آمدن بازارهای برق و تجدید ساختار سیستم برق، به عنوان یكی از مسائل اساسی بازار مورد بحث قرار گرفت.
به طور كلی بر اساس طول دوره مورد نظر برای پیش بینی آن را به 3 دسته تقسیم می كنند كه به شرح زیر می باشد:
الف) پیش بینی بلند مدت قیمت- این نوع پیش بینی برای چند سال به كار می رود. عموماً نتایج جهت تعیین افزایش تورم و گستردگی سیستم و همچنین چگونگی بازار در سالهای آینده مورد استفاده واقع می شود. اما باید دقت داشت كه به دلیل زیاد بودن فاصله زمانی دقت چنین پیش بینی هایی عموماً درست نیست.
ب) پیش بینی میان مدت قیمت- قیمت در این نوع برای چندین ماه و یا چندین هفته پیش بینی می شود. این پیش بینی برای تعیین نرخ سوخت و هزینه تعمیرات به كار می رود.
ج) پیش بینی كوتاه مدت قیمت – در این دسته فاصله زمانی یک تا چند روز است و معمولاً به دلیل كوتاه بودن فاصله زمانی دقت در این نوع بالا می باشد، اما باید توجه داشت از آنجا كه با مسائل انسانی و فاكتورهای متعددی جهت پیش بینی رو به رو هستیم نمی توان پیش بینی را بدون خطا انجام داد ولی باید تا حد امكان آن را كم كرد، چرا كه به عنوان مثال در پیش بینی بار سیستم بریتانیا خطای یک درصدی (1%) پیش بینی منجر به افزایش 10 میلیون پوندی هزینه بهره برداری در سال گشت.
انقلاب صنعتی در اروپا باعث بوجود آمدن شركتها و كارخانههای بزرگ گردید كه این شركتها نیاز به سرمایههای زیادی داشتند. تأمین این سرمایهها از طریق یک یا چند نفر امكانپذیر نبود لذا از طریق جذب سرمایههای كوچك توسط شركتهای سهامی، اقدام به سرمایهگذاریهای كلان گردید. توجه به ویژگیهای شركتهای سهامی عام از جمله قابلیت نقل و انتقال آسان سهام این شركتها، بازارهای بورس اوراق بهادار رونق گرفت و به این ترتیب استفاده كنندگان از اطلاعات مالی شركتها افزایش یافتند. امروزه توسعه اقتصادی بر پایه دسترسی به منابع مالی برای سرمایهگذاری استوار میباشد. این در حالیست كه تصمیم سرمایهگذاران در خصوص سرمایهگذاری، به نوبه خود به وجود یک سیستم اطلاعاتی مناسب بستگی دارد.
حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است. این سیستم اطلاعاتی به عنوان زیر مجموعه سیستمهای اطلاعاتی مدیریت، وظیفه پردازش دادههای مالی را برعهده دارد. اگرچه استفادهكننده بخش عمدهای از محصولات این سیستم اطلاعاتی، مدیریت یک واحد اقتصادی است، اما مدیریت بنا به وظایف و مسئولیتهایی كه در قبال گروههای مختلف استفادهكنندگان مالی واحدهای اقتصادی، اطلاعات مختلفی را در اختیار
استفادهكنندگان خارج از واحدهای اقتصادی قرار میدهد. گزارشهای مالی سالانه از مهمترین محصول سیستمهای اطلاعاتی حسابداری است كه برای گروههای مختلفی از استفادهكنندگان خارجی اطلاعات مالی، در چهارچوب مشخصی ارائه میشود (عرب مازار یزدی،٬1374 ص18) 1.
2-1 تاریخچه مطالعاتی
الف) تحقیقات خارجی
رفتار ارائه اطلاعات حسابداری، حداقل از دهه 1960 میلادی مورد توجه محققان قرار گرفته است. از دیدگاه تحقیق حاضر، تحقیقات مربوط به ارائه اطلاعات با ویژگیهای كیفی مطلوب را میتوان به دو گروه تقسیم كرد.
گروه اول تحقیقات پرسشنامهای است كه طی آن، محققان به دلیل فقدان شاخصهای افشاء در جامعه آماری خود، شاخصهایی را برای طبقهبندی موارد افشاء طراحی و آزمونهای آماری مربوط به رتبهبندی افشاء را اجرا كردهاند. تحقیقات سرف ٬ سینگ وی و دسای٬ بازبی نشان میدهند كه استفاده كنندگان صورتهای مالی برای موارد افشاء ویژگیهای كیفی اطلاعات در صورتهای مالی ارزشهای متفاوتی قائل هستند.
این فایل با فرمت ورد ارائه می شود
سود خالص از مهمترین اقلام اطلاعاتی حسابداری برای تفسیر وضعیت واحد اقتصادی به شمار می رود.
سود یکی ازاساسی ترین عناصر صورتهای مالی است ،که همواره مورد توجه کلیه ذینفعان قرار گرفته است و از آن به عنوان معیاری برای ارزیابی تداوم فعالیت ،عملکرد واحد تجاری ، سنجش توان سودآوری وپیش بینی فعالیت های آتی واحد تجاری استفاده می شود.
از جمله اطلاعاتی که بر قیمت سهام و به تبع آن بر بازده سهام اثر گذار است انتشار خبر سود خالص و یا پیش بینی هایی که توسط شرکتها درباره سود خالص (PEPS)[1] صورت می گیرد می باشد. از این رو قابل پیش بینی است که سودپیش بینی شده و به طور خاص اعلام سود سهام موجب واکنش سرمایه گذاران گردد وهمچنین انتظار نوسانات قیمت و به تبع آن واکنش سرمایه گذاران در برابر تفاوت های موجود بین سود خالص پیش بینی شده و سود خالص تحقق یافته شرکتها در دوره های متفاوت است و بازده های غیرعادی (بازده ای کمتر یا بیشتر از بازده بازار) ایجاد کند. هدف این پژوهش نیز بررسی تاثیر اطلاعات حسابداری و پیش بینی های آتی از آن و ارتباط با بازده های غیر عادی آتی و خطای پیش بینی سود استاندارد شده و واکنشهای متفاوت بازار سهام شرکتها خواهد بود.
از جمله اطلاعاتی که استفاده کنندگان از اطلاعات مالی شرکتها در تصمیم گیری های خود مورد توجه قرار می دهند اطلاعات مرتبط با بازده سهام شرکتها است. در این میان هرگونه اطلاعاتی که بنحوی مرتبط با شرکت بوده و با عملکرد و وضعیت مالی شرکت ارتباط داشته باشد بر بازده سهام تاثیر گذار خواهد بود. به همین منظور نیز پژوهش های مختلفی در خصوص تغییرات بازده سهام شرکتها صورت گرفته و با
روش های مختلف به بررسی رفتار بازده سهام در برابر انتشار اطلاعات مرتبط با شرکت پرداخته اند.
انتظار می رود که سود حسابداری بخشی از اطلاعاتی باشد که توسط سرمایه گذاران برای ارزیابی مخاطره و بازده مورد استفاده قرار گیرد. از این رو قابل پیش بینی است که سود حسابداری و بطور خاص تفاوت بین سود خالص پیش بینی شده و سود خالص تحقق یافته طی دوره مختلف دارای محتوای اطلاعاتی باشد. همچنین انتظار نوسانات قیمت و به تبع آن محتوای اطلاعات مواردی همچون درصد پوشش سود پیش بینی شده ویا تغییر در مالكیت (درصد سهام شناور آزاد) دور از انتظار نیست.
وجود ارتباط بین درصد پوشش سود، خطای پیش بینی استاندارد شده ، واکنش های متفاوت بازار سهام شرکتها و بازده های غیر عادی انباشته می تواند سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل و سایر ذی نفعان را در تصمیماتشان در مورد خرید و فروش و یا نگهداری سهام یاری کند.
پژوهشگر در این پژوهش در صدد است تا بررسی کند که بین بازده های غیر عادی انباشته ، درصد پوشش سود ، درصد سهام شناور آزاد ، خطای پیش بینی سود استاندارد شده و واکنش متفاوت بازار سهام شرکتها ارتباطی معنی دار وجود دارد .
2-1 تاریخچه مطالعاتی
3-1 بیان مسئله
تاثیر اطلاعات حسابداری و پیش بینی های صورت گرفته از اینگونه اطلاعات می تواند بر بازده سهام و واکنش های متفاوت قیمت سهام شرکتها تاثیر بگذارد . تاثیر اطلاعات مربوطه بر بازده های غیر عادی سهام ، با ویژگی مربوط بودن این اطلاعات ارتباط منطقی دارد (مربوط بودن اطلاعات حسابداری ، شامل توان تفسیر وضعیت قبلی و پیش بینی وضعیت آتی واحد اقتصادی است).
در بیانیه شماره یک هیات استانداردهای حسابداری مالی آمده است که سرمایه گذاران ،اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان علاقه مندند که خالص جریان ورود وجوه نقد به واحد انتفاعی را در دوره های آتی ارزیابی کنند ، اما غالبا سود را برای ارزیابی توان سودآوری ،پیش بینی سودهای آتی، و یا ارزیابی مخاطره سرمایه گذاری یا اعطای وام واعتبار به واحد انتفاعی مورد استفاده قرار می گیرد (شباهنگ،1387،188)1.
دلایل زیر را می توان به عنوان علل و انگیزه پژوهش برای برگزیدن این موضوع که درباره خطای پیش بینی سود و رابطه آن با واکنش های متفاوت بازار سهام شرکتها و….می باشد، بیان نمود: