“
حسینی (۱۳۸۲) در تحقیق دیگری با عنوان «بررسی تاثیر برنامه آموزش خلاقیت معلمان بر دانش، نگرش و مهارت های تدریس آنان» تاثیر آموزش را بر معلمان مورد بررسی قرار داد. نتیجه آنکه برنامه آموزش خلاقیت، دانش و نگرش و مهارت معلمان را افزایش داد و از لحاظ کیفی تاثیرات عمیقی در عملکرد گذاشت. در این تحقیق معلمان اظهار داشتند تاثیر دوره بر عملکرد آنها باعث تغییرات زیادی در دانش آموزان گردیده است که لازم است مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
عجم و صباغیان (۱۳۸۷) در تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه بین میزان خلاقیت معلمان درس علوم با حل مشکلات درسی دانش آموزان» به این نتایج دست یافتند با افزایش میزان خلاقیت معلمان درس علوم مشکلات درسی دانش آموزان بهتر و بیشتر حل می شود. معلمانی که خلاق هستند بهتر می توانند مشکلات درسی دانش آموزان را حل کنند. مشکلات درسی مورد بررسی از جمله عدم مشارکت دانش آموزان در فعالیتهای یادگیری، عدم انگیزه دانش آموزان، عدم توجه آنان به مطالب درسی و عدم درک و فهم مطالب درسی توسط دانش آموزان میباشد که معلمان خلاق بیشتر می توانند دانش آموزان را در فعالیتهای یادگیری سهیم میکنند، باعث افزایش انگیزه دانش آموزان میشوند، توجه دانش آموزان را به مطالب درسی بیشتر جلب میکنند و همچنین دانشآموزانی که معلمان خلاقی دارند بهتر مطالب درسی را میفهمند.
سید عباس زاده (۱۳۷۱) تحقیقی با عنوان «معلمان و روشهای کنترل کلاس» انجام داده است. این تحقیق در ۱۹ مدرسه از کل ۱۱۱مدرسه و بر روی ۲۰۵ معلم از کل ۱۴۲۳معلم شهر ارومیه با بهره گرفتن از پرسشنامه روش کنترل دانش آموزان ( (PCI انجام گرفته است یافته های تحقیقی به شرح زیر میباشد؛
۱) بین روش کنترل معلمان زن و مرد در همه مقاطع تحصیلی تفاوت معنی دار وجود دارد، و این تفاوت حاکی از مستقیم تر بودن روش کنترل معلمان مرد نسبت به معلمان زن میباشد.
۲) درصد بیشتر معلمانی که دارای روش کنترل غیرمستقیم در کلاسهای درسی هستند، دارای سابقه کار و سن بیشتری بوده، در تحصیلات خود معدل کمتری داشته و دروس علوم انسانی تدریس میکنند، و معلمانی که از روش کنترل مستقیم استفاده میکنند دارای سابقه تدریس کمتر و در تحصیلات خود معدل بالاتری داشته و دروس علوم تجربی و ریاضی تدریس میکنند.
۳) بین روش کنترل معلمان مقاطع دبستان، راهنمایی و متوسطه تفاوت معنیداری وجود دارد، و این تفاوت حاکی از غیرمستقیم تر بودن روش کنترل کلاسها در دبستان نسبت به دوره راهنمایی و در راهنمایی نسبت به متوسطه است (به نقل از محمودی، ۱۳۸۲).
۲-۹- پژوهشهای انجام گرفته در خارج از کشور
اولین مطالعه را درباره رفتار معلم و محصلان، اندرسون[۵۳] انجام داد که بر اساس مشاهده رفتار “تحکم آمیز” و” مشترک” یا “جمعی” بود. اندرسون رفتار را همان برخورد یا تماس افراد با یکدیگر در نظرگرفت و آن را به دو دسته تقسیم کرد:
الف) رفتار تحکمآمیز ب) رفتار مشترک
مطالعات اندرسون درباره کلاسهای آمادگی، دبستان و دوره اول دبیرستان طی چند سال انجام گرفت، و نتایج مهمی به بار آورد: رفتار تحکم آمیز و جمعی معلم الگویی برای تمام محصلان بود و بیشتر از رفتار هر فرد دیگری در جوکلاس تاثیر میگذاشت و همان نوع رفتار در بین محصلان رایج میشد. بنابرین رفتار معلم حتی بعد از آنکه کلاس را ترک میگفت در کلاس حاکم بود و محصلان نسبت به یکدیگر رفتار مشابهی داشتند. وقتی معلم از برخورد جمعی استفاده میکرد، محصلان نیز خود به خود از آن پیروی کرده و در جهت حل مشکلات دیگران فعالیت میکردند. وقتی معلم تحکم زیادی اعمال میکرد، محصلان دچار ناراحتی و گیجی در ادای تکالیف برقراری روابط خود میشدند و از تحکم او اظهار انزجار میکردند. (به نقل از محمودی، ۱۳۸۲).
موریس و ازودو[۵۴] (۲۰۱۱) در تحقیقی با عنوان «از دیدگاه معلمان، معلم خلاق و دانش آموز خلاق چه ویژگیهایی دارند» به نتایج زیر دست یافتند: معلم خلاق کسی است که ریسکهای مستدل و موقعیتهای غیرقابل پیش بینی را ترغیب می کند. منظور این است که معلمان خلاق ریسکپذیر بوده و دانش آموزان را به چالش میکشانند. آنان به این نتیجه دست یافتند که رابطه تنگاتنگی بین مشارکت دانش آموزان و خلاقیت آنها و محیط کلاسی برانگیزاننده وجود دارد. یعنی هر چقدر محیط کلاسی یک محیط برانگیزاننده باشد دانش آموزان در کلاسهای درس فعالتر هستند. آنها معتقدند که بین پیشینه علمی خوب معلمان و خلاق بودن آنها و توانایی برانگیختن سطوح شناختی رابطه وجود دارد. بر اساس نظر معلمان تقویت استقلال و اعتماد به نفس دانش آموزان یکی از جنبه های مهم برای تعریف یک معلم خلاق است. علاوه بر این آنها به نتایج زیر نیز دست یافتند:
-
- در این تحقیق ۹۱% معلمان معتقد بودند که معلم باید در هنگام تدریس شوق و ذوق داشته باشد.
-
- ۹۰% معتقد بودند که باید باعث افزایش روحیه در دانش آموزان شود.
-
- ۷۸% معتقد بودند که باید رابطهای دوستانه و نزدیک با دانش آموز داشته باشند.
-
- ۷۴% گفتهاند که معلم از نظر علمی باید شایستگی داشته باشد.
- ۸% تأکید داشتند که یک معلم خلاق نباید قوانین سفت و سختی را به دانش آموزان تحمیل کند.
دائوگاسپار[۵۵] (۲۰۱۱) تحقیقی با عنوان «رویکردهایخلاق معلمان یک فاکتور تاثیرگذار بر خلاقیت دانش آموزان است» در رومانی انجام داده است. نتایج این تحقیق بر اهمیت رویکردهای خلاق معلمان در شکل گیری خلاقیت دانش آموزان تأکید می کند، که همان دست یابی به هدف آموزش یعنی شخصیت خلاق است.
هونگی و چنگیگوو[۵۶] (۲۰۰۹) تحقیقی با عنوان «تاثیر راهبرد تدریسخلاق بر عملکرد و انگیزه دانش آموزان در موضوع انرژی فیزیک» در ناحیه ناکارو[۵۷]، در کنیا[۵۸] انجام دادند. نتایج تحقیق به دست آمده نشان داد که راهبرد تدریسخلاق بر انگیزه یادگیرندگان و مهارت های برنامه ریزی خلاقانه به طور قابل توجهی تاثیر گذاشته است (به نقل از جبلی آده و سبحانی، ۱۳۹۱).
بوگنار و ایبراکویج[۵۹] (۲۰۰۹) تحقیقی با عنوان “خلاقیت در آموزش تولید گیاه” بر روی دانش آموزان دو دبیرستان کرواسی با اهداف زیر انجام دادند:
۱- تشویق دانش آموزان به تفکر واگرا از طریق به کارگیری تکنیکهای خلاقیت در کلاس.
۲- افزایش رضایت دانش آموزان با امکان شرکت در فعالیتهای برنامه ریزی شده.
یافته های تحقیق نشان داد استفاده از تکنیکهای خلاق و عوامل دیگری چون مدت زمان تدریس، روشهای تدریس، تجارب قبلی دانش آموزان در فعالیتهای خلاق و همچنین نگرش خلاق معلمان، بر پرورش خلاقیت دانش آموزان تاثیرگذار است (به نقل از جبلی آده و سبحانی، ۱۳۹۱).
“
فرم در حال بارگذاری ...