وبلاگ

توضیح وبلاگ من

" دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | نظریه ی امید: یک الگوی تفکر هدف-مدار – 2 "

 

نزدیک به سازه ی امید، مفاهیمی چون خوش بینی، ایمان، آرزو کردن و خودکارآمدی مطرح شده است. اگر چه بین این مفاهیم و امید همپوشی زیادی وجود دارد اما تفاوت های مهمی بین این مفاهیم و سازه ی امید به چشم می‌خورد که بر مفهوم سازی نظری و نیز مداخله های مبتنی بر امید تاًثیر می‌گذارد. ‌در مورد امید و خوش بینی به نظر می‌رسد که دو مفهوم با معنای یکسان هستند اما اشنایدر (۲۰۰۰) باور دارد که این دو مفهوم متفاوتند. خوش بینی و امید از این نظر که هر دو مفاهیمی مربوط به آینده هستند وجه اشتراک دارند، اما افراد خوش بین اگر چه باور دارند که چیزهای مثبتی برای آن ها رخ خواهد داد اما لزوماًً برنامه ریزی روشنی برای دست یابی به هدف های خود ندارند. علاوه بر آن، افراد خوش بین در برخورد با موانع به راحتی ناکام شده، دست از تلاش بر می دارند، اما افراد پر امید هم دارای هدف هستند و هم با قدرت اراده، موانع دست یابی به هدف را تشخیص می‌دهند و از سر راه خود بر می دارند (پترسون[۲۵]، ۲۰۰۶).

 

بین امید و ایمان نیز تفاوت وجود دارد. وجه اشتراک امید وایمان نیز نگاه به آینده است. اما بر خلاف امید که ماهیتی احتمالی دارد، ایمان از قطعیت بیشتری برخوردار است.افراد با ایمان، اعتقاد راسخ دارند که نتیجه ی مثبت رخ خواهد داد، اما افراد پر امید به درجه ای از عدم قطعیت نیز باور دارند (بهاری، ۱۳۹۰). امید و آرزو کردن نیز هر دو در نگاه به آینده شباهت دارند. تفاوت این دو در آن است که امید به روشنی با انگیزش و تمایل به عمل پیوند خورده است اما برای آرزو کردن چنین ماهیتی وجود ندارد. از دیگر سو، امید با پیامدهایی سر و کار دارد که احتمال وقوع آن ممکن خواهد بود اما همه ی ما می‌توانیم آرزوی چیزهایی داشته باشیم که غیر ممکن باشند. در همین راستا، افراد بر پیامدهای امید بیش از پیامدهای آرزو کنترل و تسلط دارند. ‌به این دلیل آرزو کردن بیشتر با مفهوم خیال پردازی گره خورده است (بهاری، ۱۳۹۰).

 

نظریه ی امید: یک الگوی تفکر هدف-مدار

 

حدود دو دهه پیش اشنایدر و اعضای آزمایشگاه امید در دانشگاه کانزاس (۱۹۹۱) مفهومی از امید ارائه کردند که برخلاف مفهوم سنتی آن که یک هیجان منفعل پنداشته می شد، به عنوان فرایندی توصیف شد که از طریق آن افراد به طور فعال هدف های خود را دنبال می‌کنند. در این زمینه، امید به عنوان یک فرایند شناختی هدف- مدار مفهوم سازی شد. به خصوص اشنایدر و همکاران (۱۹۹۱، به نقل از سماوی، ۱۳۹۱) امید را به عنوان یک سازه ی شناختی تعریف کردند که بر اساس آن مؤلفه های عاملیت و مسیریابی قابل استخراج است.از این رو تفکر امید بخش همیشه در برگیرنده سه مؤلفه ی هدف، تفکر عاملیت و تفکر مسیریابی است.

 

هدف ها، غایت هایی هستند که ایجاد کننده ی امید می‌باشند. طبق تعریف گسترده ی هدف در چارچوب نظریه ی امید، هدف هر چیزی است که فرد تمایل دارد آن را به دست آورد، انجام دهد، تجربه کند و بیافریند (اشنایدر، ۲۰۰۲). چنین هدفی می‌تواند کاملاً بزرگ باشد، به گونه ای که برای دست یابی به آن ماه ها و بلکه سال ها زمان نیاز باشد و می‌تواند آن قدر کوچک باشد که تنها در لحظاتی کوتاه قابل دست یابی باشد. از نظر احتمال دست یابی نیز، هدف ها در پیوستاری از هدف های آسان تا دشوار قرار می گیرند. در نظریه ی امید، هدف، پیامد یک توالی شناختی- رفتاری است به عبارت دیگر، امید، داشتن رفتاری معطوف به هدف است که قبل از آن که به عمل در آید، فردا باید در دو نوع شناخت درگیر شود: تفکر مسیر یابی و تفکر عاملیت (اشنایدر، ۲۰۰۲).

 

تفکر مسیر یابی انعکاس دهنده ی قابلیت ادراک شده ی فرد جهت تولید مسیرهای شناختی به سمت هدف است (اشنایدر، ۱۹۹۴، به نقل از سماوی، ۱۳۹۱). ‌بنابرین‏، افرادی که در تفکر مسیر یابی درگیر می‌شوند به طور فعال مسیرها یا طرح هایی را برای دست یابی به هدف می‌سازند. به علت این که ممکن است تعدادی از این طرح ها در عمل موفق نباشد، افراد پر امید به منظور دست یابی به هدف و غلبه بر موانع، تعداد زیادی طرح یا مسیر تولید می‌کنند. البته لزوماًً چنین مسیرهایی بدون دیگر مؤلفه ی شناختی امید یعنی تفکر عاملیت به هدف نخواهد رسید. تفکر عاملیت در برگیرنده ی شناخت هایی است که افراد نسبت به توانایی خود در آغاز و ادامه ی حرکت در مسیرهای انتخاب شده به سوی هدف دارند بر این اساس تفکر عاملیت سبب می شود که فرد به قدر کافی جهت آغاز حرکت در مسیرهای طراحی شده و نگه داشتن این حرکت، انگیزه داشته باشد (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۷).

 

اگر چه تفکر عاملیت و تفکر مسیریابی دو مؤلفه ی مجزا در الگوی امید هستند اما این دو از نظر کارکردی قابل جدا شدن نیستند. در حقیقت این دو مؤلفه ‌به این سبب تدوین شده اند تا به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر داشته باشند و تغییر در یک مؤلفه، دیگر مؤلفه را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد در نتیجه فهم این نکته حائز اهمیت است که امید یک فرایند شناختی چرخشی است که از دو نوع تفکر عاملیت و مسیریابی تشکیل شده است و در خدمت هدف قرار می گیرند (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۷).

 

نکته ی دیگر ‌در مورد امید، ماهیت سلسله مراتبی آن است. امید نه تنها یک فرایند شناختی معطوف به هدف است بلکه نظام سلسله مراتبی سازمان یافته ای از باورهای فرد درباره ی توانایی وی جهت درگیر شدن در چنین فرایند شناختی است. این باورها در سه سطح خاص از انتزاع سازمان دهی شده اند: سطح کلی یا صفت امید، امید وابسته به حیطه ی خاص و امید وابسته به هدف خاص (به نقل از سماوی، ۱۳۹۱).

" دانلود پایان نامه های آماده – گفتارسوم: عنصر روانی – 9 "

 

بندچهارم: عنصر مادی قاچاق سوخت در دستورالعمل پیشگیری از قاچاق و عرضه ی خارج از شبکه فراورده های نفتی یارانه ای و شیوه های مبارزه با آن.

 

اگر چه به صراحت و وضوح مطالب مطرح شده در خصوص عنصر مادی جرم قاچاق کالا در قوانین و مقررات موضوعه که در بند های اول و دوم همین گفتار بررسی گردید، در دستور العمل فوق الذکر نمی توان مطالب را بیان نمود و لیکن مصادیقی در این دستورالعمل بیان گردیده که شباهت بسیار زیادی با آنچه در بند های اول و دوم گفتار مطرح شد، به همین لحاظ به ذکر چندین مورد از این مصادیق می پردازیم:

 

    1. هر گونه جابه جایی سهمیه ممنوع است. مصرف کننده لازم است سهمیه تخصیصی را در محل مشخص شده مستقیماً به مصرفی که درخواست نموده است برساند و در صورت خودداری از دریافت فراورده به مقدار سهمیه حواله صادره شده یا عدم مصرف سهمیه دریافتی حداکثر ظرف دو ماه نزد شرکت پخش منطقه ای مربوط ابطال یا عین فراورده را مرجوع نماید. در واقع مصداق جابه جایی سهمیه که در ماده ۱ دستورالعمل مطرح گردیده است، ممنوع بوده و مصرف کننده ای که اقدام به جابه جایی سهمیه نماید ‌بر اساس ماده ۳ دستورالعمل با وی بر خورد خواهد شد.

 

    1. در ماده ۱۴ دستورالعمل ‌به این موضوع تصریح گردیده است. که «به جز صادرات رسمی وزارت نفت وشرکت های تابعه (که بیش از ۵۰درصد از سهام آن متعلق به وزارت نفت باشد) که از مبادی رسمی وزارت نفت انجام می‌گیرد، هر گونه اظهار، ترخیص و صادرات فراورده های فوق به خارج از کشور فقط از گمرک های مرزی زیر که توسط گمرک ایران اعلام گردیده است، مجاز، و در سایر مبادی از جمله بازارچه های مرزی ممنوع است: ۱٫ جلفا ۲٫ بازرگان ۳٫ بندر امام خمینی (ره) ۴٫ بندر شهید رجایی ۵٫ دوغارون ۶٫ میر جاوه ۷٫ آستارا ۸٫ خسروی ۹٫ بندربوشهر ۱۰٫ نوردوز ۱۱٫ رازی ۱۲٫ مهران ۱۳٫ با شماق ۱۴٫ خارک

 

      1. ماده ۲۱ دستورالعمل حمل هر گونه سوخت اضافه بر باک سوخت برای خودرو ها را ممنوع اعلام نموده است «داشتن باک اضافه و یا هر گونه حمل سوخت اضافه بر باک استاندارد برای خودرو ها اعم از اینکه به صورت باک اضافی، جاسازی در خودرو، حمل ظروف و یا به ‌هر طریق دیگر باشد، ممنوع است و نیروی انتظامی موظف است به محض مشاهده ی خودروی متخلف را متوقف و به شرح ذیل اقدام نماید… ».

 

    1. شرکت پخش مؤظف است مسیر حرکت هرخودروی حامل موادنفتی شامل ذکر نام شهرستان های اصلی مسیر از مبدأ تحویل تا نقطه واگذاری، هم چنین زمان تحمیل سوخت به راننده را در مبادی انبار های شرکت نفت دقیقاً مشخص مشخص و در بار نامه قید نماید و راننده می باید در متن بار نامه متعهد گردد که دقیقاً در مسیر و زمان قید شده در بارنامه، حرکت کند و سوخت را در زمان مقرر و به نقطه ی مقصد پیش‌بینی شده تحویل دهد… . در ماده ۳۱دستورالعمل «انحراف از مسیر توسط رانندگان و پیمانکاران ‌را ممنوع است و متخلفان حسب مورد با توجه به تعهدات خود در قرار داد اولیه با شرکت پخش و التزام به رعایت و تمکین از آیین نامه رسیدگی به تخلفات توزیع و فروش فراورده های نفتی به ترتیب زیر جریمه می‌شوند… ».

 

    1. ماده۳۸دستورالعمل اشاره می‌دارد «هر گونه حمل منبع و ظرف اضافی سوخت توسط شناورها ممنوع است و واحدهای انتظامی مؤظف اند این گونه ظروف و منبع های سوخت را جمع‌ آوری و متخلفان را حسب مورد به ظن قاچاق یا عرضه ی خارج از شبکه، تحت پیگرد قانونی قرار دهند. »

 

    1. ماده ۴۲دستورالعمل انحراف شناورها از مسیر را چنین بیان نموده است «هر شناوری که فراورده های یارانه ای را به نقطه ای دیگر غیر از مقصد انتقال دهد و یا از مسیر تعیین شده منحرف کند یا به فروش برساند، به ظن قاچاق یا عرضه ی خارج از شبکه، متوقف می‌گردد».

 

  1. ماده ۵۵دستورالعمل هر گونه صادرات یا فروش فرآورده های نفتی یارانه ای را از سهمیه داخل کشور در نقاط مرزی تحت هر عنوان ممنوع نموده است و وزارت نفت را مؤظف به انجام اقدامات لازم برای پیشگیری از قاچاق سوخت و پاسخ قانونی به تقاضای فراورده های نفتی نموده است.

 

گفتارسوم: عنصر روانی

 

حقوق جزا تا پایان قرن دوازدهم به انسان تنها به عنوان یک ابزار در ایجاد صدمه می نگریست و در مجازات کردن او توجهی به سوء نیت و عنصر روانی اش نداشت. اما در حقوق جزای امروز مجرد ارتکاب عمل مجرمانه و ایراد صدمه به دیگری باعث ایجاد مسئولیت جزایی نمی گردد. بلکه در اکثریت قاطع جرایم، علاوه بر این، وجودعنصر روانی نیز لازم می‌باشد. عنصر روانی، سومین رکن یا عنصر از ارکان تشکیل دهنده جرایم می‌باشد و شخص مرتکب زمانی مسئولیت کیفری خواهد داشت که در ارتکاب عمل مجرمانه قصد و سوءنیت مجرمانه داشته و عنصر روانی جرم تحقق یابد.

 

«قصد را ‌معمولا به «اراده متمایل به یک هدف مشخص» تعریف می‌کند. به عبارت دیگر «اراده هدایت شده » به سوی هدف معینی را قصد می‌گویند. در حقوق جزا «قصدمجرمانه» را می توان به میل و خواستن قطعی و منجر به انجام عمل و یا ترک عملی دانست که قانون آن را نهی ‌کرده‌است. »[۲۱]

 

باید ‌به این نکته توجه داشت که قصد با انگیزه متفاوت است که نباید با هم اشتباه شوند، بدون قصد جرایم عمدی تحقق پیدا نمی کنند و قصد از عناصر مهم و اصلی جرم است ولی انگیزه در تحقق جرم تأثیری نداشته و تنها ممکن است از جهات مخففه (موضوع بند سوم ماده ۲۲قانون مجازات اسلامی) به شمار آید.

 

لازم به ذکر است که قصد مجرمانه به تنهایی در هیچ موردی جرم نیست، مثلاًصرف همراه داشتن کالای مجاز در داخل کشور ولو به قصد قاچاق جرم نمی باشد مگر آنکه عملیات انجام شده در حد عملیات مقدماتی شروع به جرم تلقی شود و آنهم در صورتی که قانون شروع به آن را جرم و قابل مجازات بداند.

 

در جرم قاچاق کالانیز عنصر معنوی یاروانی سومین عنصر و رکن تشکیل دهنده آن محسوب می‌گردد و از شرایط تحقق جرم قاچاق، اثبات سوءنیت یا قصد مجرمانه فاعل جرم می‌باشد بزه قاچاق، از جمله جرایم عمدی است و برای تحقق عنصر معنوی جرم عمدی قاچاق کافی است که مرتکب آگاهانه و با علم به ممنوعیت خارج کردن یا وارد کردن و حمل و نقل و خرید و فروش و نگاه داری اموال موضوع قاچاق، قصد و نیت مجرمانه خود را بروز نماید. تحقق عملیات اجرایی ملموس و محسوس خارجی مرتکب برای خارج کردن اموال موضوع قاچاق از کشور یا ورود آن ها به کشور یا حمل و نقل و خرید و فروش و نگاه داری آن ها، کاشف از عنصر روانی مجرمانه شخص مرتکب است ‌بنابرین‏ برای تحقق عنصر روانی جرم قاچاق کافی است که بر دادگاه ثابت گردد که مرتکب به ترتیب غیر مجاز اقدام به خارج ساختن آن اموال از کشور یا وارد کردن آن به کشور یا حمل و نقل وخرید وفروش آن نموده است و حصول نتیجه مجرمانه شرط تحقق عنصر روانی جرم نمی باشد.

 

به عبارت دیگر عنصر روانی بزه قاچاق، سوء نیت عام است بدین توضیح که شخص قاچاقچی، بخواهد عمل مجرمانه ای را انجام دهد (اراده ارتکاب جرم) و عمل توأم با قصد مجرمانه باشد (قصد مجرمانه) به عبارت دیگر قاچاقچی عالم وآگاه به عمل خلاف قانون خود و یا نامشروع بودن آن باشد. که این مقدار از آگاهی و معرفت به نامشروع بودن عمل خود، عمدعام می‌باشد که برای تحقق عنصر روانی بزه قاچاق کفایت می‌کند و نیازی به تحقق عمد خاص (قصد نتیجه یا ایراد ضرر به دولت) نمی باشد.

" طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – ۱-۳-۲ مولفه‌های عادت‌‌های خواندن – 5 "

 

۳-۲ عادت‌های خواندن

 

باتلر عادت را به منزله عاملی که مانند بسیاری از موضوعاتی که با خوی و رفتار آدمی ارتباط می‌یابد، یاد می‌کند. همچنین معاشرت با مردمی که عادت به مطالعه دارند می‌تواند انگیزه لازم را در تقلید از آن ها به وجود آورد. باتلر نتیجه می‌گیرد که عادت فردی و محیط اجتماعی در ایجاد انگیزه و میل به خواندن مهم است. ریشه‌دار شدن همین عادت می‌تواند به طول و عرض خواندن یعنی تداوم عادت و عمق مطالعه کمک کند (فتاحی، ۱۳۹۲). پژوهشگران در گذشته تلاش‌هایی را در زمینه بررسی عادت‌های خواندن یادگیرندگان (مختاری و شیوری[۱۷]، ۱۹۹۴) انجام دادند. با تلاش‌هایی که پژوهشگران انجام دادند دریافتند که عادت‌های خواندن به سن، جنس، زمینه آموزشی، عملکرد تحصیلی و رشد حرفه‌ای بستگی دارد.به طور کلی خواندن به عنوان راهی برای دستیابی به اطلاعات و دانش جدید پذیرفته شده است. خواندن نه تنها برای افزایش دانش است بلکه برای ساخت بلوغ و گسترش آگاهی از مسائل معاصر است (اندرسون[۱۸] و همکاران، ۱۹۸۵).

 

۱-۳-۲ مؤلفه‌‌های عادت‌‌های خواندن

 

مواد خواندنی، چه فیزیکی و چه مجازی می‌تواند از نوع کتب درسی، کتب غیردرسی، داستان و غیره باشد معمولا” افراد کتب درسی را از سر اجبار می‌خوانند. خواندن کتاب‌های غیردرسی و ‌سرگرم کننده فرد را به عنوان یک کتابخوان و خواننده فعال نشان می‌دهد. همان گونه که انجام هر کاری نیازمند تهیه امکانات و ابزارهای مناسب است، تحقق خواندن نیز نیازمند تدارک مقدماتی است که مهم‌ترین آن ها عبارت است از :

 

    • تعیین هدف: هدف زیربنای هر کاری است . لذا برای خواندن باید هدفی مشخص داشته باشید. اهداف بایددست یافتنی و قابل انعطاف باشد (صرافیان، ۱۳۶۹). پس داشتن هدف و تلاش برای رسیدن به آن یکی از روش‌هایی است که توانایی‌های فرد را افزایش می‌دهد. به انسان توان و نیرویی فوق‌العاده می‌بخشد. اندیشه را فعال می‌کند، اعتماد به نفس را در افراد به وجود می‌آورد. سرعت خواندن را چندبرابر می‌کند. در واقع تعیین و مشخص کردن هدف محرک و انگیزه است تا بتوان به کمک آن مطالب و دانستنی‌هارا فرا گرفت . چرا که نگریستن بدون هدف به موضوعی، سبب ضبط و نگهداری آن در حافظه نمی‌شود. برای مثال زمانی که یک داستان پلیسی را می‌خوانیم چون تصمیم به ضبط و به خاطرسپردن جزئیات آن را نداریم و فقط برای سرگرمی و فرار از فعالیت‌های اجباری روزانه آن‌را می‌خوانیم ‌بنابرین‏ حافظه خود را جهت ضبط و نگهداری اطلاعات تحریک نکرده و برنمی‌انگیزیم و اگر کسی از جزئیات داستان سوال کند نخواهیم توانست به او پاسخ دهیم.در حالی که اگر هدفمان این باشد که با آمادگی و حضور ذهن مطالب را درک کرده و به خاطر بسپاریم، تمام تلاش خود را به کار می‌گیریم تا در ارتباط با هدفی که برای خود مشخص کرده‌ایم حضور ذهن کم و بیش فعال و متناسب داشته باشیم (ذوالفقاری، ۱۳۸۴).

 

    • زمان: تعیین بهترین زمان برای خواندن کاری است دشوار و به عادت‌های فردی بستگی دارد . برخی اشخاص عادت دارند تا نیمه های شب بیدار بمانند و با بهره گرفتن از سکوت و آرامش شبانه و با خیالی راحت و آسوده، بخوانند زیرا معتقدند خواندن قبل از خواب موجب می‌شود جزئیاتی را که قبل از آن متوجه نبوده‌اند بهتر به خاطر بسپارند. برخی دیگر عادت دارند شب زود بخوابند و صبح زود از خواب برخاسته و بخوانند زیرا مغز و اعصاب بعد از خواب شبانه استراحت کرده و آمادگی پذیرش مطالب را به نحواحسن پیدا ‌کرده‌است. ‌بنابرین‏ مطالب بهتر یادگرفته می‌شوند و دیرتر فراموش می‌شوند. ‌بنابرین‏ تعیین زمان و مقدار خواندن باعث آگاهی از تمام زمینه خواندن، عدم سردرگمی، جلوگیری از اتلاف انرژی و وقت و فهم بهتر مطالب می‌شود. از سوی دیگر اگر خواندن مستمر در ساعات معین از شبانه‌روز انجام گیرد، آمادگی ذهنی و بدنی برای خواندن بیشتر خواهد بود. خواندن نامنظم در اوقات مختلف باعث اختلال در وضع جسمانی شده و از آمادگی ذهنی به هنگام خواندن می‌کاهد. مگر اینکه خواندن کوتاه‌مدت باشد یا هر چند وقت یکبار صورت گیرد. ‌بنابرین‏ می‌توان گفت هیچ زمان دقیقی برای خواندن وجود ندارد بلکه هر وقت احساس کردید که می‌توانید بخوانید خواندن را شروع کنید. زمان خواندن بستگی به خود فرد دارد که چه موقعی آمادگی لازم برای خواندن را دارد، پس برای افراد مختلف متفاوت است، لذا هنگامی که خواننده قصد دارد کتابی را بخواند اولین کار بعد از تعیین هدف، تعیین مدت زمان خواندن است. با تعیین مدت و مقدار خواندن، از بروز سردرگمی و از هم‌گسیختگی خواندن جلوگیری می‌شود و بین تمام قسمت‌هایی که باید خوانده شود پیوستگی کامل به وجود می‌آید و علاوه براین با این روش درباره تمام زمینه خواندن و نقطه پایان، اطلاعات سریعی پیدا می‌کند و نگرانی و دلهره و بیم خواننده را کاهش می‌دهد و به او آرامش خاصی می‌بخشد. به نقل از اردبیلی (۱۳۷۷) والتر پاوک[۱۹] یکی از متخصصین مهارت‌های خواندن دروس دانشگاهی در کتاب خود به نام “چگونه در دانشگاه درس بخوانیم” چنین می‌نویسد: موفقیت یا عدم موفقیت شما در تحصیلات دانشگاهی مستقیما” ‌به این امر بستگی دارد که چگونه از وقت خود استفاده می‌کنید. موفقیت در دانشگاه و البته در مقاطع تحصیلی پایین‌تر بستگی به استفاده عاقلانه از زمان دارد و همچنین عدم‌موفقیت، بستگی به استفاده اشتباه از وقت و زمان دارد. فانوسی (۱۳۷۲) ‌در مورد زمان خواندن یادآور می‌شود که باید وقت کافی و مناسب را برای خواندن هر درس در نظر گرفت و زمان خواندن درمنزل هم برای هر درس دو برابر زمانی باشد که در کلاس برای فراگیری آن وقت صرف شده است و معتقد است که بعضی از افراد دروسی را خیلی سریع یاد می‌گیرند و برخی کندتر(مرتضوی‌زاده، ۱۳۸۰).

 

    • تعیین مقدار زمان برای خواندن : منظور از مقدار زمان برای خواندن در این پژوهش مقدار زمانی است که بر حسب دقیقه در روز فرد به خواندن انواع مواد خواندنی می‌پردازد.

 

    • مکان‌های خواندن:رابرت دارنتون[۲۰] مورخ کتاب و متخصص تاریخ خواندن یکی از موضوعات مهم در (زمینه) خواندن را مکان خواندن می‌داند. از نظر او تحقیق درباره مکان خواندن می‌تواند به کشف مفروضات پنهان خواندن در میان مردم کمک کند، اینکه مردم خواندن را چگونه عملی می‌دانستند و خواندن چه بخشی از زندگی آن ها بوده است (سیامک محبوب، ۱۳۹۲).

 

  • مجراهای مواد خواندنی: منظور از مجراهای مواد خواندنی در این پژوهش اینترنت، کتابفروشی، کتابخانه و دوستان است.

۴-۲ مدل‌های خواندن

 

به نقل از راینر و پلانسک یادگیری خواندن مستلزم دانستن چگونگی دریافت معنا از نشانه های نوشتاری است که ‌بر اساس سه مدل نظری خواندن صورت می‌گیرد. این سه مدل عبارت‌ است از:

 

" مقالات تحقیقاتی و پایان نامه – خانواده درمانی راه حل- محور – 1 "

 

MDFT به دو صورت اجرا می شود: نخست به والدین کمک می‌کند تا ادراکشان را از نوجوانشان، تعریف و ارزیابی کنند و سپس نظام و سبک باورهایشان را تغییر دهند و تلاش کنند تا “حس عامل بودن در نقش والدینی” برای به کارگیری توانایی هایشان برای کمک، حمایت و راهنمایی نوجوانانشان افزایش دهند. سپس چرخه های هیجانی منفی را قطع کنند و حیطه های هیجانی سالم را برای تعامل والدین/نوجوان پیدا کنند. همچنینMDFT بر جنبه‌های چند وجهی اثر والدین که ناشی از شناخت و حوزه های رفتاری- عاطفی است، تأکید می‌کند (سوزان و اسمیت[۲۶۲]، ۱۹۹۴). این رویکرد چند بعدی، فرض را بر آن می‌گذارد که کاهش در علائم و افزایش در رفتارهای مورد نظر اجتماع پسند از طریق راه­های چند گانه رخ می‌دهد. درمانگر درصدد است تا به همراه نوجوان سبک زندگی وی را که همراه سوء مصرف مواد است، در جهت یک سبک زندگی که به لحاظ رشدی بهنجار است، سوق دهد. در ارتباط با والدین اهداف عبارتند از: افزایش تعهد والدینی، بهبود برقراری ارتباط با نوجوان و افزایش دانش و مهارت های فرزند پروری (نیکولز و شوارتز[۲۶۳]، ۲۰۰۶).

 

خانواده درمانی راه حل- محور

 

تاریخچه درمان راه حل- محور

 

رنج دیدگی های بشر، مقوله ای است پیچیده، فراگیر و چند بعدی. به نظر نمی رسد که تاسی بر یک رویکرد منحصر به فرد درمانی بتواند راهگشای همه مردم با حیطه وسیع مشکلات پیرامونشان باشد (فریدمن، ۱۹۹۷). شعار پست مدرن ها از این قرار است، مراجعان مقاوم نیستند، درمانگران انعطاف ناپذیرند (مجردزاده کرمانی، ۱۳۷۵). از این گذر به نظر می‌رسد به جای تلاش کردن در جهت از میان برداشتن انسداد موجود میان رویکردهای گوناگون (التقاط نگری) بهتر است ‌به این فرض که به تعداد آدم­های روی زمین نظریه وجود دارد (وایت، ۱۹۹۵)، اعتماد کنیم. درمان راه حل- مدار، حاصل تجربه آزمایی درمانگرانی است که چنین پیش فرض هایی را در هم آمیختند (دونوان، ۱۹۹۹). رویکرد راه حل – مدار در دهه ۱۹۷۰ توسط دیشازر[۲۶۴] و همسرش اینسو کیم برگ[۲۶۵]، زمانی که در مرکز خانواده درمانی مختصر در میلواکی[۲۶۶] ویسکانسن[۲۶۷] در پالو آلتو کالیفرنیا در مرکز پژوهشی روانی (MRI[268]) بودند، بنیانگذاری شد. بعد از مطالعه در درمان مختصر در MRI، استیو دیشازر به درمان مختصر علاقمند شد و به اتفاق همسرش و دیگر همکارانش نظیر اوی، لیپچیک[۲۶۹]؛ جیم، درکز[۲۷۰]؛ الام، نانالی[۲۷۱]؛ مارلین، لاکورت[۲۷۲]؛ کیت، کوولسکی[۲۷۳]؛ و میشل وینر-دیویس[۲۷۴]، به فکر تأسيس MRIدر مرکز آمریکا افتاد (لیپچیک، ۲۰۰۲). این گروه کارشان را بر اساس MRI به ویژه با کارهای میلتون اریکسون[۲۷۵] و جان ویکلند[۲۷۶] شروع کردند. آن­ها به صورت گروهی، درمان را از پشت آینه یک طرفه هدایت می‌کردند. برخی از گفتگوها و عقاید برخاسته از همین مشاهدات اولیه هستند که در نهایت منجر به تأسیس درمان راه حل مدار و فرایند ابداعی که با این رویکرد همراه شد، گردید. این گوناگونی و تنوع، منجر به کاربرد گسترده SFT ، در طیف گسترده ای از حوزه ها، از مدارس گرفته (متکالف[۲۷۷]، ۲۰۰۸) کار بر انواع اعتیادها (برگ و میلر، ۱۹۹۲) خدمات مراقبت از کودک (برگ و کلی، ۲۰۰۰) تا خشونت خانوادگی (لی، آنکن و سیبلد[۲۷۸]، ۲۰۰۴).

 

SFT رویکردی است که ملهم از MRI در مرکز خانواده درمانی مختصر می‌باشد و هم اکنون در سرتاسر جهان گسترش یافته است. هر توسعه جدید نظری مورد پژوهش قرار گرفته است(دیشازر،۲۰۰۷). برگ و همکارانش (۱۹۹۸) اظهار داشتند که خلق راه حل، مؤثر تر از حل مشکل است. زیرا خلق راه حل بر توانمندی­ها و موفقیت های مراجع به جای ضعف ها و نارسایی های مراجع تمرکز دارد. به جای استفاده از کاوش مشکل، درمانگران راه حل- مدار به مراجعان اجازه می‌دهند که آزادانه دلیل خود را از آمدن به درمان توصیف کنند و بر راه حل های موفقیت آمیز قبلی که در زندگی شان به کار برده اند، تمرکز کنند (برگ و همکاران، ۱۹۹۸). پژوهش های اولیه بر سودمندی مدل و سوالاتی که در حین درمان به وجود آمده بود استوار بود. این گروه، تنها جنبه هایی که سودمند بودند و مراجع را به سوی راه حل ها سوق داد حفظ کردند. بعداً تکنیک ها و سوالات مؤثری هم به صورت کتاب و هم مقالات پژوهشی انتشار دادند. همچنین در سال های بعد در این رویکرد پژوهش های زیادی صورت گرفت. در بیشتر مطالعات عملی SFT با بیشتر رویکردهای قابل پذیرش و پر کاربرد مورد مقایسه قرار گرفت. در این مطالعات SFT به نتایجی رسید که بر رویکردهای دیگر برتری داشت (مک دولاند[۲۷۹]، ۲۰۰۷).

 

تاریخچه درمان راه حل- مدار مملوء از داستان های درمانگرانی است که به صورت متفاوت فکر، صحبت و عمل کرده‌اند. این راه جدید فکر کردن، غیر منطقی است. منطق به ما می‌گوید، چنانچه مشکلی وجود دارد، شخص می بایستی آن را حل کند. در ابتدا می بایستی درباره مشکل که امکان حل آن وجود دارد، بیشتر یاد بگیریم. منطق همچنین به ما می‌گوید که اگر ما یک مشکل جدی داشته باشیم، ‌بنابرین‏ یک راه حل جدی هم مورد نیاز است. این گروه اصلی که توسعه دهندگان [۲۸۰]SFT هستند اجازه ندادند که این منطق ادامه پیدا کند، در حقیقت آن ها طیف مقابل آن را انتخاب کردند. ‌بنابرین‏، آن ها در سرتاسر دنیا به عنوان درمانگران راه – مدار شناخته شدند (کانی، لیندا و متکالف، ۲۰۱۰). درمان راه حل- مدار ملهم از خانواده درمانی مختصر است (دیشازر[۲۸۱]، ۱۹۸۲). درمان راه حل- مدار یک پارادایمی است که مبتنی بر تغییر از روان درمانی سنتی متمرکز بر مشکل و سپس، حل مجدد مشکل می‌باشد که تقریباً تمام رویکردهای روان درمانی از زمان فروید به بعد را در بر می گرفت. در عوض درمان راه حل- مدار بر توانمندی ها و انعطاف پذیری ها متمرکز است و راه حل ها و استثنائات مشکل را مورد بررسی قرار می‌دهد. سپس از طریق یکسری مداخلات مراجعان تشویق می‌شوند تا این رفتارها را بیشتر انجام دهند (دیشازر، ۱۹۸۵؛ ۱۹۸۸).

 

SFT یک رویکرد آینده نگر، هدف مدار و کوتاه مدت است و غالباً با فنون ابتکاریش مشخص می­ شود، اما این فقط نصف کار است (که شامل راه حل ها می‌باشد) (دیشازر، ۱۹۹۱). دیشازر به توانایی‌های مراجع که آن ها تشخیص دهند چه چیزی برایشان بهتر است و اینکه چگونه به طور ثمربخش در جلسه درمان برنامه هایشان را اجرایی کنند، وفادار ماند (تریپر و همکاران[۲۸۲]، ۲۰۰۶). بوریل و چن[۲۸۳] (۲۰۰۶) ویژگی های درمان راه حل مدار را اینگونه بیان می‌کنند: ۱) زمان آن محدود است. ۲) دارای اهداف معین است. ۳) دارای یک روش کار پیوسته و قابل توسعه است. ۴) تمرکز در طول فرایند مشاوره وجود دارد. ۵) مشاور فعال است. ۶) مشاور انعطاف پذیر است. ۷) طرح اقدامات سریع و فوری هستند. ۸)ارزیابی­ها به سرعت و در ابتدای جلسه به کار گرفته می‌شوند. ۹) مراجعان ترغیب می‌شوند تا احساسات شان را بیان کنند.

" طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – هدف نهایی تربیت، در مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت ایران – 4 "

 

شناخت خدا و پرستش او و ایمان به خدا هدف اصلی و اساسی نظام اعتقادی اسلام است. هدف‌های تربیتی اسلام مانند تقوا، عدالت‌خواهی، دانش جوئی، خرد دوستی، ایثار و ازخودگذشتگی عالی‌ترین هدف‌هایی هستند که نه تنها موجبات رشد و کمال انسان را در حیات فردی فراهم می‌سازند، بلکه باعث رشد حیات جمعی نیز می‌شوند. از سوی دیگر، خداشناسی و پرستش خدا بنیان استواری است که نه تنها حرکت دائمی انسان را به سوی کمال و رشد تضمین می‌کند، بلکه به صورتی اطمینان‌بخش جلوی انحراف فرد و جمع را نیز می‌گیرد.

 

آنکه به خدا می‌پیوندد از پلیدی‌ها، بیدادگری‌ها، هوی و هوس یا تمایلات بی‌ارزش و از خودخواهی‌ها خود را می‌رهاند. او تسلیم خدا می‌شود و خود را از شر طاغوت‌ها و از نفوذ قدرت‌های اهریمنی آزاد می‌سازد.

 

انگیزه رفتار فرد خداشناس فقط نزدیک شدن به خدا و در مسیر توحید گام برداشتن است؛ ‌بنابرین‏ او آنچه را که انجام می‌دهد و چون راه خدا به نحو کامل خیر و صلاح انسان‌ها را در بردارد، روی این زمینه اعمال او ضامن سعادت خود و دیگران می‌باشد. (شریعتمداری،۱۳۸۸: ۱۲۹ ـ ۱۲۸)

 

هدف غایی تعلیم و تربیت ازنظر اسلام، این است که آدمی به کمال نهایی خود که قرب خدای متعال است نائل شود. به عبارت دیگر هدف غایی، قرب به ذات مقدسی است که دربرگیرنده‌ی جمیع صفات جمالیه و کمالیه است، حقیقتی بی‌نهایت و کامل و مطلق که شایسته است در متن زندگی آدمیان حضور یابد و همه‌ فعالیت‌های آنان به سوی او معطوف گردد و محور همه‌ افعالش باشد. در تعلیم و تربیت اسلامی حرکت و هدایت آدمی به سوی خیر اعلی و مقصد نهایی و در صراط مستقیم عبودیت حضرت حق، تسهیل می‌شود. تا آدمی در پرتو ایمان و عمل صالح و عمل به‌حق و صبر، گردنه را درنوردد و موانع کمال را یکی بعد از دیگری پشت سر گذارد.

 

از آیات قرآن کریم به‌روشنی برمی‌آید که مرجع و منتهی و غایت حرکت آدمی، به سوی خدای سبحان است. «وإلی اللهِ تُرجَعُ الأُ مُورُ» همه‌ امور به خدا بازمی‌گردد. (بقره:۲۱۰). (شکوهی،۱۳۸۷:۳۹)

 

هدف نهایی تربیت، در مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت ایران

 

با توجه به هدفمندی جهان خلقت، تمامی اجزاء و عناصر نظام هستی که از هدایت تکوینی او بهره می‌برند به سوی مقصد و غایت هستی، یعنی خداوند ‌در حرکت‌اند و انسان به‌منزله‌ی موجودی آزاد و دارای اختیار، از این امکان و فرصت برخوردار است تا به سوی غایت هستی حرکتی اختیاری و آگاهانه داشته باشد.

 

در مبانی نظری تحول بنیادین در تعلیم و تربیت، این‌طور بیان‌شده که نیل آدمیان به قرب الی الله، مستلزم تحقق اختیاری نوعی زندگانی شایسته انسان بر اساس نظام معیار دینی است که «حیات طیبه» نام دارد. حیات طیبه، وضعیت مطلوبی از زندگانی است که در آن انسان‌ها با عنایت به شناخت و پذیرش خداوند (که غایت هستی و انتخاب و التزام آگاهانه و اختیاری نظام معیار دینی است.) نسبت به جذب عوامل هستی زا و دفع عوامل هستی زدا برای دست‌یابی به آسایش و نیک بختی جاودانه اقدام می‌نمایند.

 

‌بنابرین‏؛ در راستای تحقق نتیجه‌ جریان تربیت در جامعه‌ اسلامی، هدف کلی تربیت آمادگی

 

متر بیان برای تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه‌ ابعاد بیان‌شده است. به عبارتی «تکوین و تعالی پیوسته هویت متر بیان به گونه‌ای که بتوانند موقعیت خود و دیگران را در هستی به‌درستی درک و آن را به طور مستمر با عمل صالح فردی و جمعی متناسب با نظام معیار اسلامی اصلاح نمایند.»(مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت ایران،۱۳۹۰: ۱۵۳ ـ ۱۵۲)

 

از این منظر، به‌راستی آنچه بشر در زندگی روزمره‌اش از قبیل مدنیت، علم و فناوری برای تداوم هستی خود فراهم آورد تنها در جهت تحقق مراتب حیات طیبه‌ی اوست و در همه‌ ابعاد، معنا و ارزش حقیقی می‌یابد؛ ‌بنابرین‏ در نگرش اسلامی، سازمان‌دهی تمام نهادهای اجتماعی، اعم از سیاست، اقتصاد، فرهنگ، بهداشت و تمامی اعمال فردی و اجتماعی، باید در راستای تحقق مراتب حیات طیبه در همه‌ ابعاد صورت پذیرد. لذا، در تحقق مراتب حیات طیبه در همه‌ ابعاد، تمام افراد و نهادهای جامعه‌ اسلامی متناسب با ظرفیت‌ها و تأثیرات خود مسئولیت دارند و باید در مشارکتی همدلانه و هماهنگ فعالیت کنند.

بر این اساس، می‌توان گفت که از منظر اسلامی، تحقق مراتب حیات طیبه در همه‌ ابعاد، غایت مشترک تمامی نهادها و عوامل اجتماعی و مقصود نهایی همه‌ فعالیت‌های فردی و جمعی برای حرکت در مسیر کمال شایسته انسان (قرب الی الله) است. (مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت ایران،۱۳۹۰: ۱۵۱)

 

۲ ـ ۱ ـ ۲ بخش دوم: حیات طیبه (آرمان‌شهر اسلامی)

 

مقدمه

 

موضوع آرمان‌شهر یا به عبارتی بهشتی زمینی که در فضای آن بشر بتواند به‌تمامی خواسته‌ها و آرزوهایش دست یابد همواره موضوع بحث اندیشمندان بوده و دغدغه خاطر انسان‌ها را در هر عصر و دوره‌ای فراهم نموده است. هر یک از مکاتب فکری و فلسفی شرقی و غربی جهان همواره در ارائه تصویری از شهری آرمانی ـ که در آن تمام ایده آل‌های آن مکتب به ظهور می‌رسندـ کوشیده‌اند.

 

شهر آرمانی در فرهنگ غربی اتوپیا نام دارد باوجود اختلاف اندک در ظاهر این شهرهای آرمانی، ساختار اصلی تمامی آن‌ ها مبتنی بر مدینه‌ی آرمانی افلاطون است. در واقع بحث شهر آرمانی و حیات طیبه یکی از مقولات بنیادی در اندیشه بشر معاصر است. مسلمان و غیرمسلمان از منظر خاص خود این موضوع را موردمطالعه قرار داده‌اند و با توجه به دیدگاه‌های مکتبشان از آن تعریفی ارائه داده‌اند.

 

آنچه از بنیادهای تفکر اسلامی برمی‌آید این است که مدینه‌ی فاضله یا آرمان‌شهر اسلامی با دیگر انواع آرمان‌شهر معرفی‌شده در مکتب‌های دیگر تفاوت‌های اساسی دارد. در قرآن افزون بر زندگی دنیا وزندگی آخرت، نوع دیگری از زندگی وجود داردکه قرآن کریم از آن با تعبیر «حیات طیبه» یا «زندگی پاکیزه» یادکرده است. این نوع زندگی، زندگی‌ای حقیقی است که آثار و پیامدهای بسیار ارزشمندی برای انسان در پی دارد که بخشی از آن در همین دنیا و بخشی دیگر در جهان آخرت آشکار می‌شود. قرآن “حیات طیبه” را به عنوان عالی‌ترین مصداق حیات واقعی بیان نموده است. به اعتقاد ما آن زندگی که وعده تحقق آن در عصر ظهور داده‌شده، چیزی جز همین نوع حیات که در قرآن از آن به «حیات طیبه» تعبیر شده و ویژگی‌ها و آثارش بیان‌شده، نیست. در آن عصر همه مردمان یا بخش زیادی از آن‌ ها، به مدد ظهور و حضور امام عصر (علیه‌السلام) از این نوع زندگی بهره می‌شوند و آثار آن‌که به تعبیر علامه طباطبایی نور، کمال، توانایی، عزت و سرور وصف‌ناشدنی است، شامل حال آن‌ ها می‌گردد و توانمندی‌های ناشی از آن نصیب همه اهل ایمان می‌شود.

 

اهمیت حیات از دیدگاه قرآن کریم